آريل شاريرمان- كه بيشتر به آريل شارون معروف است- در تابستان سال 1953 يك دانشجوي 25ساله بود، اما با اين حال او تجربيات مبارزاتي زيادي داشت. او از همان روزهاي نوجواني، خودش را به عنوان رهبر جنبش جوانان نشان داده بود و در دوران جنگ استقلال، كه شديدا مجروح شده بود، شجاعتش را اثبات كرده بود. آريك كه بيشتر به اين نام معروف بود، يك فرد كاريزماتيك و با اقتدار بود، يك جنگجويي كه در بهترين شرايط فيزيكي قرار داشت و زماني كه رييس ستاد نيروهاي دفاعي اسراييل او را براي حذف سامولي به خدمت گرفت هيچ ترديدي در اين كار از خود نشان نداد. گيلاد، پسر شارون در بيوگرافي پدرش نوشت، «پدرم فورا بله را گفت. او به هفت يا هشت نفر از افراد يا دوستاني كه در جنگ و پس از آن همراه او بودند كاملا مطمئن بود و با يك تيم مناسب ميتوانست آن كار را انجام دهد.»
در شب 12 و 13 جولاي، شارون و يك تيمي كه متشكل از نيروهاي ذخيره بودند ترتيبي دادند تا وارد دهكده سامولي در كرانه باختري شوند و خانهاش را منفجر كنند. اما اطلاعاتي كه آنها داشتند ناقص بود و سامولي در خانه نبود. نيرو با رد وبدل آتش عقبنشيني كرد.
فرمانده عالي، عمليات را يك عمليات موفق ديد زيرا به قلمرو دشمن نفوذ كردند، توانايي خودشان را نشان دادند، به هدف ضربه زدند و بدون تلفات به پايگاه برگشتند. برخلاف فرماندهي عالي، شارون در كل ناراضي برگشت. جمعبندي او اين بود كه چنين عملياتي را بايد حرفهاي انجام داد، چيزي كاملا متفاوت از گروه انتخاب تصادفي از رفقا كه او آن شب آنها را با خود برده بود. او به مافوقش گفته بود كه يك واحد كماندويي نخبه مورد نياز است. در 10 آگوست، واحد 101 پا به هستي گذاشت.
شارون خودش در اين باره نوشت، «اين واحد با هدف عمليات در سراسر مرز ايجاد شد، براساس دستورالعملهاي عمليات 101، آن ماموريتهاي غيراستاندارد، بايد آموزش ويژه و اجراي سطح بالا را ميگذراندند.»
شارون را در انتخاب افراد خودش علاوه بر سربازان عادي از ميان سربازان ذخيرهاي كه به ارتش فراخوانده شده بودند آزاد گذاشته بودند. او براي آنها برنامههاي آموزشي طولانيمدت و خستهكننده گذاشت. جنگجويان او ياد گرفتند كه چگونه مواد منفجره كار بگذارند، چگونه مسافتهاي طولاني را بپيمايند و در حالي كه روي پستي و بلنديها ميدوند چگونه با دقت تيراندازي كنند و در همين حال مهارتهايشان را توسعه بدهند و حس غرور و اعتماد را قوت ببخشند.
رهبر جوان افرادش را از مقررات نيروهاي دفاع اسراييل مستثني كرد، آنها را با سلاح شخصي متفاوتي كه از اسلحه تاريخ گذشته چكسلواكي به دست آمده بود مسلح كرد. در عوض براي آنها مجوز مسلسل كارل گوستاو صادر شد و آنها اولين نفراتي بودند كه توانستند از اسلحه تازه و مخفي ساخت اسراييل يعني يوزي استفاده كنند.
شارون همچنين قواعد پوشش و ارتباط را آزاد گذاشت، مردان واحد 101 در پايگاه مخفيشان در كوهستانهاي اورشليم غالبا در لباسهاي غيرنظامي كار ميكردند. از نظر شارون، استفاده از تجملات بيروني نظم نظامي تماما بيمورد است؛ مهم اين است كه افرادش معتقد باشند كه آنها ويژه، بالاتر و بهترين هستند و اينكه آنها به فرماندهشان اعتماد داشته باشند؛ توضيحات عملياتي شارون دقيق و واضح بود و او پيشاپيش نيروهايش ميجنگيد و غالبا هم در آسيبپذيرترين موقعيتها بود؛ او تجسم شعار معروف فرماندهان نيروهاي دفاع اسراييل بود: «به دنبال من بياييد.»
شارون براي انجام عمليات از سر تا پا باانگيزه بود و اين انگيزه آنقدر شديد بود كه اگر او مجبور ميشد براي كشتن فرد مورد هدف منتظر اطلاعات دقيق از آمان شود، هرگز براي انجام آن ماموريت نميرفت.
بر همين اساس، شارون و موشه دايان، رييس ستاد ارتش، تاكتيكها را جابهجا ميكردند، هدف با اولويت را براي يك هدف ابتداييتر كنار ميگذاشتند. به جاي آنكه تروريستهاي اصلي فلسطيني را بكشند، با حمله به دهكدههاي عربي كه تروريستها از آنجا براي آسيب رساندن به يهوديها و اردوهاي ارتشي و ايستگاههاي پليس اعزام ميشدند و با وحشتآفريني كردن در آنجا انتقام كشتههاي يهودي را ميگرفتند.
دايان در يك سخنراني در سال 1955 ميگفت، «ما نميتوانيم مانع كشتن كارگران در باغها و خانوادهها در رختخوابها شويم، اما اين توانايي را داريم تا بهاي بالايي را براي خونمان بگيريم.»
شارون كه ميل شديد به عمل داشت، نقشهاي براي يكسري از هجومهاي مجازاتي عليه ارتش عرب و اهداف غيرنظامي ميريخت سپس با مافوقش براي تصويب آنها وارد رايزني ميشد. با اين حال هنوز اين سوال مطرح است كه چه تعداد از اين هجومها مجازات بودند و چه تعداد از روي عصبانيت. شارون هوادار اين شعار معروف دايان بود كه «ما در زمان صلح آغازگر جنگ نيستيم.» يوزي عيلام كه افسر اطلاعاتي شارون بود ميگفت كه اين يك قاعده آهنين نبود. او ميگفت، «مواقع بسياري بوده كه ما بنا به خواسته آريك، دشمن را در مرزها خشمگين ميكرديم تا وارد جنگ شوند. اگر در طول تاريخ انتقامگيريهاي نيروهاي دفاع اسراييل بخواهيم به تحليل واقعي «چه كسي اول شروع كرد» بپردازيم، از اين ماجرا كاملا پاك بيرون نخواهيم آمد.»
توضيح: عنوان « تروريست» كه نويسنده در متن به كار برده فقط به صرف رعايت در امانت ترجمه استفاده شدهاست . از نظر مترجم آنها مبارزاني هستند كه براي گرفتن حق خود ميجنگند