نمايشنامهنويس هميشه مدرن
امير مهنا
نكتهاي قابل تامل كه معمولا درباره هنريك ايبسن، نمايشنامهنويس بزرگ نروژي گفته ميشود اين است كه او در تمام آثارش، پيشتر از ذهن زمانه خود در حركت بوده و بسياري از سرگذشتنامهنويسان، از او به عنوان يكي از پلهاي عبور فطرت جمعي جامعه اروپايي قرن نوزدهم به سوي نوعي نگاه ديگرگونه به خود ياد ميكنند. گرچه ايبسن هم مانند بسياري از هنرمندان عصر خود در ابتدا كار خود را با مطالعه و تحقيق و نوشتن پيرامون تاريخ و اسطورههاي كشور خودش آغاز كرد اما خيلي زود، ضمن حفظ اصالتهاي برآمده از اين نوع نگاه، در كشف جهاني كوشيد كه سعي داشت نوعي نگاه منحصربه فرد و از جنس ديگر را به نمايش بگذارد؛ نگاهي كه با مشقت بسيار به ثمر نشست و نام او را به عنوان يك استاد بيچون و چراي نوگرا، درذهن تاريخ ثبت كرد.
ايبسن در ايران و در اغلب نقاط جهان، بيشتر به خاطر نمايشنامه «خانهعروسك» مشهور است؛ نمايشنامهاي كه به دليل انتخاب موضوعي ساده و درعين حال جهانشمول، قابليت تبديل شدن و ارايه به هر نوع نگاه فرهنگي و نگرش به حقوق يك زن، در اقصينقاط جهان را دارد. گرچه اغلب آثار نمايشي اين نويسنده تاكنون در ايران ترجمه و منتشر شدهاند اما هيچكدام ازآثار، توفيقي درحد نمايشنامه ياد شده پيدا نكردهاند.
موج جهاني توجه بيشتر به آثار اين نمايشنامهنويس از آنجايي شروع شد كه مركز ايبسن با همكاري دانشكده علوم انساني دانشگاه اسلو، تصميم گرفت پروژهاي با شركت هشت مترجم از هشت كشور جهان به راه بيندازد. هدف از اين پروژه در درجه نخست، اداي احترام به هنرمندي بزرگ و يادآوري موقعيت آثار او درميان جوانان علاقهمند به حرفه نمايش در سرتاسر جهان بود. نكته جالب در اين ميان، حضور يك مترجم ايراني است كه همزمان با مترجمان كشورهاي ديگر، آثار فوق را به شكل مستقيم از زبان نروژي به فارسي ترجمه كرده است. ويژگي اين پروژه اين است كه مترجمان زبانهاي گوناگون، همزمان روي يك نمايشنامه كار و همكاري ميكنند. شيوه كار چنين است كه مترجمان در درجه نخست، نمايشنامهها را با دقت ميخوانند و فهرستي از واژهها و نكتههاي گنگ و دو پهلو را فراهم ميكنند و با خود به نشستهاي همگاني با حضور يك ايبسنشناس ميبرند و به رفع اشكالات ميپردازند. همانگونه كه در مقدمه مترجم نيز آمده، اين شيوه ترجمه همزمان يك نوشته به زبانهاي گوناگون و پرشمار، يك رويداد ادبي تازه است و براي نخستينبار به كار گرفته ميشود و در نشستهاي ادبي جهان، واكنشهاي كنجكاوانه و خوشبينانه و آميخته به شگفتيهاي بسيار بر انگيخته است.
آثار ايبسن كه ركورددار اجراهاي نمايشي در سرتاسر جهان، بعد ازآثار ويليام شكسپير هستند از آن جهت براي انتشار مجدد مورد ارزيابي قرار ميگيرند كه در ذات خود، به دنبال نوعي احياي اخلاق از دست رفته هستند؛ به تعبيري سادهتر ميتوان ايبسن را يكي از نيازهاي امروز هنرهاي نمايشي جهان معرفي كرد كه هم رنگ كهنگي به خود نگرفتهاند و هم براي هرزمان و هرمكان، حرفي تازه براي گفتن دارند.
يكي از نكات بارز كه ردپايش را ميتوان در اغلب آثار ايبسن ديد، نوعي از نگاه به شخصيت و حقوق زنان است؛ آنهم دردوراني كه پرداختن به اين موضوع، به دليل وجود جو مردسالارانه قرن نوزدهمي اروپا، نوعي خروج از خطوط قرمز به حساب ميآمده و بر همين اساس حساسيتهايي نيز بر انگيخته است. ايبسن در همه كارها، به خصوص دو اثر ماندگارش يعني «خانهعروسك و اشباح»، نوعي ديگر از نگرش به جنس زن را پيشنهاد ميكند. آثاري كه دردوران خود به ايجاد مباحثي دنبالهدار ميان طيف طرفدار زيباشناسي صرف هنر و هنر اخلاقگرا منجر ميشود كه تا پايان عمر نويسنده ادامه پيدا ميكند و طيف نخست، پس از او دوباره تا مدتها اقدام به پرورش نگاه مردسالارانه ميكند اما از پس كمرنگ كردن نام اين نمايشنامهنويس بر نميآيد.
مترجم در مقدمه نمايشنامه «دشمن مردم» گفته است: «دشمن مردم، زاده فوران الهام بود و ايبسن در آن، خود را سخت با قهرمان نمايشنامه درآميخت و ناهمسازيهاي بيپرواي او باز به گونه شادمانهاي در اين نمايشنامه جان تازه گرفت. انديشه و احساساتي كه او ميخواست در نمايشنامه تازه بيرون بريزد، نه در او تازگي داشتند و نه در زمانهاي كه او ميزيست. آن فردگرايياي كه دستي در كار داشت تا هر تكآدمي جايي درگردش و چرخش جامعه باز كند، سراپا به پيكار با قدرت اكثريت كشيده شد. ايبسن در سالهاي 60 به حزب راست كشش داشت اما در دهه 70به حزب چپ گرايش يافت. نمايشنامههاي «پايههاي جامعه» و «خانهعروسك» حزب راست را از نويسندههاي انقلابي دورو دورتر كرد. ايبسن زماني كه نمايشنامه را براي ناشرش ميفرستاد به او نوشت: پرداختن به كار برايم مايه خوشي بوده و از اينكه اينك به پايانش رساندم، احساس دلتنگي و پوچي ميكنم. دكتر ستكمان و من خيلي خوب باهم كنار آمديم. ما در بسياري زمينهها سخت همدليم اما او سري نترستر از من دارد و از اين گذشته ويژگيهاي بسيار ديگري دارد كه باعث ميشود آدم شنيدن خيلي چيزها را، چنانچه من گفته بودم، شايد خوب برداشت نميكرد، از دهان او تحميل كند. مجموعه «نمايشنامههاي مدرن ايبسن» با ترجمه ميرمجيد عمراني، به تازگي از سوي انتشارات مهرانديش منتشر شده است.