بياعتنايي صلاح به راموس
مردي كه كوه درد بود
علي ولياللهي
دست گذاشت روي همان شانهاي كه مصدوم شده بود. به نشانه اينكه بيا همهچيز را فراموش كنيم. هرچه بوده گذشته. فصل جديد فوتبال در راه است و بهتر است به آينده نگاه كنيم. اما محمد صلاح هيچ واكنشي نشان نداد. بدون اينكه حتي پلك بزند يا كمي از جايش تكان بخورد. راموس هم بدون هيچ واكنش ديگري نشست پشت سر صلاح و به تبريكات دوستان و همتيميهايش بابت برنده شدن جايزه بهترين مدافع سال پاسخ داد. همهچيز مشخص بود. صلاح نتوانسته اتفاق بازي فينال كيف و اشكهايش هنگام تعويض اجباري را فراموش كند. نتوانسته جام جهاني ناموفقش با مصر را فراموش كند. نتوانسته بيانيه تمسخرآميز راموس در مورد بيگناه بودنش و ادعاي بزرگنمايي صلاح را از ياد ببرد.
اين اولين برخورد صلاح و راموس بعد از دقيقه 26 آن بازي معروف بود. برخوردي كه به هيچ عنوان دوستانه نبود. كينهاي كه صلاح از راموس به دل گرفته در چشمان بازيكن مصري موج ميزد. كينهاي كه شايد برخلاف آموزههاي ديني بازيكن مسلمان ليورپول باشد. آموزههايي كه صلاح نشان داده بهشدت به آنها پايبند است. اما پاي فوتبال كه ميآيد وسط، ماجرا متفاوت ميشود. صلاح فكر ميكند به محروم شدن از بزرگترين افتخاري كه ميشد نصيب خودش و تيمش شود. به اين فكر ميكند كه الان او بايد عنوان بهترين بازيكن را دريافت ميكرد. به اين فكر ميكند كه اگر آمادگياش را از دست نداده بود، چه جام جهاني بهتري را ميتوانست پشتسر بگذارد. گزارههايي كه البته هيچ كدامشان قابل اثبات نيستند. قابل رد هم نيستند. اما صلاح به آنها فكر ميكند. از همان روزي كه اين اتفاق برايش رخ داد فكر كرده. تمام اين چند ماه. اگر و فقط اگر راموس دست مرا قفل نكرده بود توي دستش و من را به آن شكل زمين نميزد، چه روزهاي بهتري ميتوانست در انتظارم باشد... نه؛ هيچ بخششي در كار نيست. هيچ فراموشياي در كار نيست. زخم اتفاقات فوتبالي فقط و فقط بايد در فوتبال التيام پيدا كند. فقط در زمين بازي. هزار سال هم آنري از ايرلنديها عذرخواهي كند بابت آن گلي كه با دست وارد دروازه شي گيون كرد و خروسها را راهي جام جهاني كرد و آرزوي ميليونها ايرلندي را به نابودي كشاند، كسي نميپذيرد. مگر اينكه روزي در شرايط مشابه، در زمين فوتبال ايرلند بتواند انتقام سختي از فرانسه بكشد. تازه آن وقت است كه دل طرفداران آرام ميگيرد. جالب بودن فوتبال همينجاست. ميشود انتقام اتفاقات غيرفوتبالي را در زمين فوتبال گرفت. همان كاري كه مارادونا با انگليس كرد. همان كاري كه شكيري و ژاكا با صربستان كردند. اما انتقام شكستهاي فوتبالي را فقط بايد در فوتبال گرفت. نه در سياست. نه در ميدان جنگ. هيچجا. فقط در مستطيل سبز است كه ميتوان دردهاي فوتبالي را التيام بخشيد. محمد صلاح هم احتمالا منتظر چنين روزي است. روزي كه دوباره چشم در چشم مقابل راموس قرار بگيرد. در زمين مسابقه. با پيراهن قرمز آنفيلد. نه با كت و شلوارهاي اتوكشيده و پاپيون.