شازده دلار و شازده پرايد
اسمعيل اميني
در ميان مقالات چرند پرند، كه نوشتههاي طنز دهخداست در نشريه صوراسرافيل، مقالهاي است به نام «اكونومي پليتيك». اين مقاله خطاب به آدام اسميت است كه در آن روزگار ملقب بوده است به «پدر علم اكونومي».
«اي آدام اسميت! اي كه اسمت را پدر علم اكونومي گذاشتهاي. يعني كه مثلا در روي زمين كسي بهتر از تو علمِ اكونومي نميداند. اگر تو واقعاً پدر اكونومي هستي پس چرا لوازم توليد ثروت را منحصر به طبيعت، كار و سرمايه قرار دادهاي و در معناي اين سه چيز هم دراز دراز مطلب نوشتهاي؟»
پس از اين مقدمه، دهخدا درباره روشهاي توليد ثروت در اقتصاد محمدعلي شاه، توضيح ميدهد كه چگونه بدونِ تكيه بر كار و طبيعت و سرمايه، ميتوان ثروت توليد كرد.
يكي از روشها اين است كه براي وليعهد، مراسم سنت پسران راه بيندازند. بعد وزيران و اميران و درباريان و بازاريان را جمع كنند تا بر سر وليعهد سنت شده، سكه و اشرفي و اسكناس نثار كنند. «حالا اي آدام اسميت! به من حالي كن ببينم اين پولهاي حاضر از طبيعت حاصل شده؟ يا از كار؟ يا از سرمايه؟»
چرند پرند را علي اكبر دهخدا صد سال پيش نوشته، اما انگار پس از گذشت صد سال، اقتصاد سياسي ما هنوز براي توليد ثروت، نيازي نميبيند كه به كار و سرمايه و طبيعت و توليد، اتكا كند.
هر چند سال يك بار، «شازده دلار» را مينشاند وسط مجلس و برايش جشن ميگيرد و با شاباشهاي نثار شده بر سر دلار، ثروت توليد ميكند.
در نوبت بعد، «شازده مسكن» گلِ وسط مجلس ميشود و
پول باران ميشود.
و در نوبت بعد،: جشن «شازده پرايد» است و نثار پولهاي سرگردان بر سر او، ثروت ناگهاني ميآفريند راحت و بيدردسر.
هيچ نگران محدوديت تعداد شازدههاي اقتصاد سياسي نباشيد. شازده سكه، شازده اوراق مشاركت، شازده فيش عمره، شازده تراكم مسكوني و تجاري، شازده خودرو خارجي، شازده دارو، و...
كلاه جادويي شعبدهبازان اقتصاد سياسي هرگز خالي نخواهد شد و هر لحظه از آن شازدهاي بيرون خواهد پريد، و با
چشم بندي و تردستي تماشاگران متحير را مسحور خواهد كرد تا شعبده بازان و دلالان اقتصاد سياسي را پولباران كنند و ثروت انباشته توليد كنند، بيدغدغه كار و سرمايه و طبيعت و توليد.