استارت ليگ ملتهاي اروپا براي اولينبار
ديگر هيچ چيز دوستانه نيست
علي ولياللهي
خوبياش اين است كه همين اول كار خود برگزاركنندگان ليگ ملتهاي اروپا و كسان ديگري كه روياي برگزاري اين مسابقات در ساير قارهها و همچنين در سطح جهان را در سر ميپرورانند، گفتهاند كه يكي از اهداف اصلي برگزاري اين تورنمنت افزايش درآمدزايي است. همانطور كه گفتند افزايش تعداد تيمهاي حاضر در جام جهاني به همين منظور است. اين يعني نيازي نيست كه عدهاي از راه برسند و بخواهند با پليسبازي و به هم چسباندن نشانهها كشف كنند كه يوفا و فيفا ميخواهند با اضافه كردن يك تورنمنت ديگر، در كنار اين همه تورنمنت كه در سال برگزار ميشود، پول بيشتري به جيب زنند. حالا ما همه ميدانيم مسابقاتي كه تازه استارتش زده شده و احتمالا شما هم چند بازي از هفته اول آن را ديدهايد، قرار است درآمدهاي يوفا را افزايش دهد و مثلا در مقايسه با جام كنفدراسيونها جايزه بهتري هم به تيمهاي برنده اختصاص دهد.
ليگي متشكل از چهار دسته، دسته A تا دسته D. دسته A شامل 4 گروه 3 تيمي از بهترين تيمهاي اروپا بر اساس آخرين رنكينگ فيفا. دستههاي ديگر به همين ترتيب با تيمها پر شدهاند. در پايان هر فصل تيمهاي برتر هر دسته به دسته بالاتر صعود ميكنند و همينطور تيمهاي آخر ميروند به دسته پايينتر. به اين ترتيب 55 تيم حاضر در قاره سبز در طول سال مدام با يكديگر بازي ميكنند در فيفاديها. اما نه بازيهاي دوستانه. بلكه يك مسابقه كاملا جدي با نتايجي كه صرفا براي محك خوردن نيست. نتايجي كه به دليل روند برگزاري مسابقات و دليلش براي تيمها مهم است و آنها با تمام قوا در آن شركت ميكنند، چرا كه علاوه بر جوايز نقدي و سقوط و صعودها، به تيمها در رسيدن به مسابقات يورو 2020 نيز كمك ميكند. گويا كساني كه متصدي برگزاري ليگ ملتهاي اروپا هستند، فكر همه جا را كردهاند.
سوالات زيادي درباره آثار برگزاري ليگ ملتهاي اروپا مطرح است. برخي با نگاه بدبينانه اين تورنمنت را آسيبرسان به مسابقاتي نظير جام ملتهاي اروپا و
جام جهاني ميدانند. آيا اينكه مدام تماشاچيان فوتبال در معرض مسابقات قرار بگيرند كه هر كدام داعيه اهميت داشتن دارند، موجب فوتبالزدگي نميشود؟ آيا عطش تماشاچي براي ديدن يك مسابقه هيجانانگيز و كاملا جدي بين دو تيم مثلا آلمان و ايتاليا كه ممكن است هر چهار سال دو بار انجام شود، در جام جهاني و جام ملتهاي اروپا از بين نميرود؟ وقتي ميبيند اين تيمها راه به راه با هم مسابقه ميدهند؟ آيا آن هاله تقدسي را كه مسابقاتي مثل جام جهاني دارد و هر چهار سال يكبار بودنش چشمها را خيره ميكند، از بين نميبرد؟ آيا اين يك توليد انبوه از فوتبال نيست؟ شايد شما با خواندن گزاره آخر ياد آن ماجراي پاپآرت و اندي وارهول و نمايشگاه صابونهاي بريلو و باقي قضاياي مربوط به شكلگيري اين نوع هنر بيفتيد. بيراه هم نيست. البته آن هنرمندان در انتقاد به جايگاه مقدسگونه هنر كه صرفا در موزهها و گالريهاي آدمهاي خاص ميشد پيدايشان كرد و جدا شدن هنر از زندگي روزمره مردم فعاليت ميكردند و اينجا داستان كمي متفاوت است. مسوولان يوفا و فيفا نگاه انتقادي به مسابقات جام جهاني و ساير تورنمنتهاي معتبر ندارند كه بخواهند از ارزش آن بكاهند. بلكه ميخواهند با علم كردن تورنمنتي جديد همتراز با ديگر مسابقات، فوتبال را همهروزه كنند يا بهتر بگوييم روزمره. چند سال پيش بود كه پلاتيني رييس وقت يوفا اعلام كرد، دوست دارد وضعيت جوري شود كه هر شب در اروپا يك مسابقه مهم در حال برگزاري باشد. با همين ايده بود كه ليگ اروپا را با فرمت جديد رونمايي كرد.
بدبيني ديگر با انتقاد چند سال پيش پپ گوارديولا در مورد فشردگي بازيها همپوشاني دارد. گوارديولا كه خودش يكي از موفقترين مربيان حال حاضر دنياست در مصاحبهاي اعلام كرد كه شيوه بهرهكشي از بازيكنان همانند نحوه استفاده از روباتها شده است (نقل به مضمون). يك فوتباليست را تصور كنيد كه در يك تيم معتبر اروپايي بازي ميكند. اين بازيكن گرچه دستمزد هنگفتي دريافت ميكند اما نگاهي به برنامه بازيهايش نشان ميدهد او فرصتي براي ريكاوري ندارد. مسابقات ليگ، جام حذفي، ليگ قهرمانان اروپا يا ليگ اروپا، مسابقات مقدماتي جام جهاني و جام ملتها و حالا هم بازيهاي ليگ ملتهاي اروپا، آدم را ياد بهرهكشي از منابع زيستمحيطي مياندازد. اگر پولي به فوتباليست پرداخت ميشود بايد تا تهِ تهِ آن چيزي را كه در توان دارند، بيرون كشيد. بعد متدهاي جديد بدنسازي و ريكاوري به وجود ميآيد. درست مثل كاري كه با خاك ميكنند تا بتواند در يك دوره محصولدهي چند بار محصول بدهد. البته كه مزه و كيفيت ميوهها در اين سيستم پايين ميآيد و صرفا شكل قشنگ ميوه خودنمايي ميكند. آيا فوتباليستهايي كه در اين شرايط بازي ميكنند، ميتوانند كيفيت خوبشان را هميشه حفظ كنند؟ آيا آثار خستگي در روح و جسم آنها باعث نميشود كه رفتهرفته از كيفيت بازيها كاسته شود؟ تا يك روز ببينيم با وجود اينكه يك طرف مسابقه اسپانياست و طرف ديگر برزيل اما بازي كيفيتي ندارد و صرفا اسم دو تيم هستند كه بازي ميكنند.
عمده انتقاداتي كه به برگزاري تورنمنت جديد وارد ميشود، پيرامون همين دو ايدهمحوري است و اگر نقد ديگري هم هست ميتوان در زيرمجموعههاي اين دو ديدگاه گنجانده شود. اما از آن طرف موافقان هم دلايلي براي برگزاري ليگ ملتهاي اروپا دارند؛ كساني كه حتي ايده برگزاري ليگ باشگاههاي جهان را نيز دارند. فكرش را بكنيد. چه تورنمنت در تورنمنتي شود! اما دلايل موافقان هم جالب توجه است. همانطور كه گفته شد «افزايش درآمد» اصليترين نكتهاي است كه در برگزاري ليگ ملتهاي اروپا يا هر مسابقات ديگري كه پيشنهادش داده ميشود روي آن انگشت گذاشته ميشود؛ درآمدي كه شايد در نگاه اول تصور شود، ميرود به جيب يوفا و فيفا و دستاندركاران! نگاهي كه البته درست نيست. افزايش درآمد نهادهاي فوتبالي يعني رونق بيشتر فوتبال. يعني امكان سرمايهگذاري روي تيمهاي پايه. كمك به كشورهايي كه فوتبال ضعيفي دارند براي بهتر شدن و رشد. دادن فرصت به ساير تيمهايي كه شايد براي بازي دوستانه با بقيه دچار مشكل هستند و ميتوانند در چارچوب تورنمنتها بهتر آماده شوند. افزايش قدرت و رونق تمام نهادهايي كه با فوتبال در ارتباط هستند و اصلا هم تعدادشان كم نيست؛ رونقي كه در بسياري از صنايع اتفاق ميافتد و نتايجش در زندگي كاركنان و پرسنل آن شركتها مشهود است و حتي ميتواند به افزايش ظرفيت و جذب نيروي بيشتر كمك كند. در مجموع چرخيدن چرخ فوتبال و به گردش افتادن سرمايه اتفاق مثبتي است و همانطور كه در مطلبي كه چند وقت پيش به قلم همين نگارنده در همين روزنامه خوانديد با عنوان «سرمايهداري منصفانه در فوتبال»، از رونق هرچه بيشتر اين ورزش همه سود ميبرند. از كوچكترين باشگاهها و افراد مرتبط با فوتبال تا تيمهاي قدرتمند و پرستاره.
در مورد استفاده بيش از حد از ستارهها نيز بايد گفت كه در وهله اول حضور اين بازيكنان در چنين تورنمنتهايي و اصلا خود فوتبال يك انتخاب آگاهانه است. آنها هر وقت احساس كنند كه ديگر توان ادامه ندارند، ميتوانند به راحتي كنار بكشند. ضمن اينكه در طول تاريخ هم نشان داده شده اضافه شدن تورنمنتها نهتنها باعث كم نشدن كيفيت بازيها نشده بلكه باعث آمدن تاكتيكهاي جديد و نوآوريهاي بيشتر و در نتيجه جذابيت بيشتر فوتبال شده. مثلا به اين نكته توجه كنيد: سالهاست مربيان بزرگ فوتبال ترجيح ميدهند در ليگ مربيگري كنند، چراكه بازيهاي مهم ملي دير به دير برگزار ميشوند و چلنج زيادي ندارند و البته درآمد كمتري را هم به مربيان ميرسانند. اما با رونق گرفتن مسابقاتي چون ليگ ملتها مربيان ترغيب ميشوند كه برگردند به رده ملي و همين امر موجب از بين رفتن شكاف كيفي بين مسابقات ليگ و مسابقات ملي خواهد شد.
مسابقات ليگ ملتهاي اروپا، تورنمنتي نوپاست كه فعلا حدس و گمانهاي زيادي درباره آيندهاش وجود دارد. اما هيچ چيز مثل زمان نشاندهنده موفقيتآميز بودن يا نبودن اين طرح نيست. فعلا ساير كنفدراسيونها و خود فيفا نشستهاند و به دقت در حال رصد نتايج برگزاري ليگ ملتها در قاره سبز هستند تا اگر آثار ثمربخش وعده داده شده به تحقق پيوست، بلافاصله وارد بازي شوند تا از قافله عقب نمانند.