پدر موسيقي نوين ايران
كيوان ساكت
پيش از كلنل وزيري، موسيقي در ايران به عنوان يك مقوله جدي و هنري محسوب نميشد. همچنين از طرف طبقه اشراف و نيز عموم مردم، نوازندگان موسيقي به عنوان مطرب و عمله طرب قلمداد ميشدند. وزيري نگاه جامعه را به موسيقي تغيير داد. البته خدمات وزيري به موسيقي آنچنان زياد است كه بيان آن در اين مجال اندك ميسر نيست. او در جايگاه يك سرهنگ عاليرتبه امكانات بسيار خوبي داشت كه ميتوانست به مقام بالايي در اجتماع دست پيدا كند اما با انتخاب هنر به تمام اين امكانات پشت پا زد.
وزيري در خانوادهاي رشد كرد كه همگي نظامي بودند و پدرش نيز از رتبه بالايي در نظام برخوردار بود. خودش سرهنگ بود و چند سالي نيز رياست قشون بيرجند را برعهده داشت. به همين علت او با مقامات بالاي كشوري و لشكري ارتباطات نزديكي داشت اما به مقام سرتيپي و تمام امكاناتي كه در اختيارش بود، پشت كرد و به همراه دوست خود «صمصامالملك بيات» به مدت پنج سال براي تحصيل موسيقي به فرانسه و آلمان
سفر كرد.
وزيري پس از بازگشت به ايران، در سال 1302 مدرسه موسيقي را تاسيس كرد. حاصل اين مدرسه تربيت نوازندگاني بود كه سالها بعد هر يك از آنها يكي از ستونهاي استوار موسيقي ايران شدند. از هنرمندان تربيت شده در اين مدرسه ميتوان از استاد فقيد روحالله خالقي، استاد ابوالحسن صبا و موسي معروفي ياد كرد. البته هنرمندان ديگري هم بودند كه از لحاظ رتبه پايينتر از اسامي ياد شده بودند. اگر به تاريخ رجوع كنيم، درخواهيم يافت كه اساتيدي مانند خالقي و صبا خدمات شاياني به موسيقي ايران كردهاند و در تربيت هنرمندان و موسيقيدانان رنج و زحمت فراواني متحمل شدهاند.
در حقيقت استاد وزيري را ميتوان پدر موسيقي نوين ايران دانست.
اگر بخواهيم به برخي خدمات استاد وزيري به صورت اجمالي اشارهاي كنيم بايد به تاسيس مدرسه موسيقي، ابداع سازهايي مانند تار باس و آلتو، نگارش كتابهاي آموزش سازهاي ايراني مانند «دستور جديد تار و سهتار» و «دستور ويولن»، تلاش براي گنجاندن درس موسيقي و سرود براي مدارس و نوشتن كتابي در همين زمينه كه تا مدتها در مدارس تدريس ميشد، ساختن اولين كلوپ موزيكال، اولين كتاب براي كودكان ايراني در پنج جلد و نيز نوشتن اولين كتاب ايراني براي هارموني (كه اين كتاب به عنوان رساله دكتراي وزيري در دانشگاه تهران پذيرفته شد) بپردازيم. همچنين ساختن آهنگهاي بسيار بديع و متنوع كه امروزه اگر هر يك از آنها را نوازندهاي اجرا كند، ميتوان او را جزو نوازندههاي درجه يك ناميد، از فعاليتهاي استاد وزيري است. علاوه بر اين ساخت قطعاتي مثل «دخترك ژوليده»، «ژيمناستيك موزيكال» و بسياري ديگر.
استاد وزيري سطح نوازندگي تار را بسيار بالا برد تا جايي كه پيش از آن اصلا وجود نداشت و هيچگاه از تمامي امكانات اين ساز به اين شكل استفاده نميشد. علاوه بر اينها، وزيري با كمك يكي از سازسازان هم دوره خود به نام «رمضان شاهرخ» تارهايي را ساخت كه گستره صوتياش را با افزايش طول دسته، بالا برده بود. تارباس كه امروزه برخي به اشتباه از آن به عنوان «بم تار» ياد ميكنند از ابداعات ايشان است.
وزيري در تربيت هنرپيشه نيز فعاليتهايي داشت. او اولين كسي بود كه كلاسهاي آموزش هنرپيشگي و فن صدا و بيان را داير كرد. موسيقي ايران قبل از وزيري فقط به معرفي مقامها ميپرداخت و ميتوان گفت موسيقي توصيفي، با ساختههاي وزيري راهش را آغاز كرد. قبل از وزيري موسيقي ما فقط شامل رنگها، پيش درآمدها و چهارمضرابهاي بسيار ساده و ابتدايي بود اما وزيري ملوديهاي تازه و متنوعي ساخت كه اكنون برخي از آنها شهرت بسيار يافتهاند و براي اكثر مردم ايران آشنا هستند.
همچنين اولين سرود ملي ايران با نام «اي وطن» از ساختههاي استاد وزيري است كه بعدها استاد خالقي به تبعيت از اين سرود، «اي ايران » را با همان وزن و بر همان نغمه (دشتي)
ساخت.
عشق وزيري به فرهنگ ايران سبب شد كه او در اواخر عمر خود بنيادي به نام « بنياد فرهنگي- هنري وزيري » را راهاندازي كند. متاسفانه با فوت او در 18 شهريور 58 و نامشخص بودن وضعيت موسيقي در اوايل انقلاب، كار اين بنياد معلق ماند تا در سال 1380 آخرين دبير بنياد آقاي «خسرو ملاح» طي يك نامه رسمي، دبيري بنياد را به بنده واگذار كردند. با كمك استاد دهلوي و با تلاش فراوان موفق شديم بنياد و هيات امناي جديد آن را ثبت مجدد كنيم اما به دليل فوت و كهولت برخي اعضاي اين هيات امنا تصميم گرفتيم، تغييرات جدي در اساسنامهاش ايجاد كنيم. خوشبختانه شعبه دوم بنياد در شهر رشت به زودي كار خود را آغاز خواهد كرد و شعبه تهران نيز برنامههاي تازهاي دارد كه خبرهايش منتشر
خواهد شد.