كاربران توييتر فارسي تايملاين را زيبا كردند
«مردم كنار مردم»
عليرضا كيانپور|از ديروز تصميم گرفتيم، هر روز فعاليت سياسيون را در فضاي مجازي، بهخصوص در توييتر فارسي كه انگار فضايش بيش از ساير شبكههاي اجتماعي و ارتباطي، سياسي است، رصد كنيم و هر روز يكي كه حرف حساب زده يا حرفي چنان بيحساب زده كه در فضاي رسانهاي و سياسي، بازخوردي حسابي يافته، بگيريم و دربارهاش چند خطي بنويسيم. اما همين كه گام اول را برداشتيم، هشتگي به اصطلاح توييتريها ترند شد و سوژه داغ توييتر شد كه از طرفي آنقدر مهم و البته مربوط به اوضاع و احوال سياسي كشور بود كه نميشد، ناديدهاش گرفت و از آنسو، در ذات، به فعاليت مجازي سياسيون بيارتباط بود و درعوض مربوط به سياستورزي مردم و عموم كاربران.
آن دسته از روزنامهخوانها كه علاوه بر مطبوعات كاغذي، فضاي مجازي را رصد ميكنند، احتمالا تا اين لحظه حدس زدهاند، منظورمان كدام هشتگ بوده اما براي آنها كه وفاداريشان به مطبوعات كاغذي چنان است كه ميلشان به توييتر و ايسنتاگرام و اين فضاهاي پيچيده مجازي نميكشد، بايد بگوييم كه هشتگي كه ديشب و ديروز ترند شد و محل بحثي داغ ميان كاربران توييتر فارسي، «مردم كنار مردم» بود. بحثي كاملا سياسي درباره حال و روز نه چندان خوش اين روزهاي اقتصاد مملكت، با اين نگاه كه حالا كه دنيا عليهمان جنگ اقتصادي به راه انداخته و نيز، حالا كه بعضي مسوولان دولتي، البته به زبان اشاره، از نقش برخي جريانهاي داخلي در اين اوضاع سخن ميگويند و بعضي مسوولان قضايي نيز صراحتا از برخورد با برخي دانهدرشتها و اينكه چگونه براي كشف منشا چالش ارزي، مسيرشان از اين فلان مدير به بهمان مديركل رسيده، ما مردم لااقل بيشتر هواي هم را داشته باشيم. اين شد كه زيباترين توييتهاي اين چندماه اخير توييتر فارسي نوشته شد و «مردم كنار مردم» هر لحظه داغتر از قبل، بحث روز توييتر فارسي شد.
البته از ابتداي به راه افتادن اين توفان توييتري قرار نبود، مسوولان فعال در توييتر هم كنار مردم بيايند و با «مردم كنار مردم» جمله بسازند اما واقعيت اين است كه از ابتداي پيروزي انقلاب مردمي سال 57 اين، مهمترين قرار مردم و مسوولان بود. قرار بود مسوولان، مردمي باشند. كاخنشين نباشند اگر كوخنشين نيستند. قرار بود با مردم باشند و جز حرف مردم، از چيزي نگويند. قرار نبود بعد اين همه سال، باز مردم در كنار هم، تنها بمانند. لااقل قراري كه ما ملت به ياد داريم، اين نبود. «مردم كنار مردم» گفتند كه حالا كه پوشك بچههايمان كم شده، تنها براي زماني كه اين بچهها بچهاند، پوشك بخريم تا بچهها بيپوشك نمانند. اين خوب بود. فقط بهتر ميشد اگر وكيلي، وزيري، رييسي هم كنار مردم ميآمد و اگر زورش نميرسد قفل انبار محتكران پوشك بچهها را بشكند، لااقل همصدا با مردم، براي روزي كه اين قفلها بشكنند، آرزو كند.