• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4206 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۱ مهر

با تاسيس مجلس، مشروطه از حرف به عمل درآمد

مجمع عقلا

فردين مرادخاني*

دارالشوراي ملي ايران يا مجلس اول نخستين تجربه عملي ايرانيان در خصوص مفهوم پارلمان بود و بسياري از مفاهيم در اين نوزايش عملي ايرانيان شكل گرفت. ايرانيان كه براي نخستين‌بار با اين مفهوم برخورد كرده بودند در عمل با مشكلاتي دچار شدند و در همان مجلس در خصوص اين مسائل انديشه‌ورزي‌هايي كردند. مشروح مذاكرات مجلس اول يكي از مهم‌ترين اسناد مشروطه خواهي ايرانيان است كه تاكنون چنانكه بايد در تحقيقات مشروطه پژوهي مورد بررسي قرار نگرفته است. اين مجلس در خصوص مفاهيمي مانند قانون، قانون اساسي، عدليه، آزادي، مساوات و... ساير مفاهيم و اصول مشروطه‌خواهي تجربه درخشاني داشت. در اين نوشتار كوتاه كوشش خواهد شد نقش اين مجلس در پديدار شدن مفهوم پارلمان از خلال مشروح مذاكرات مجلس اول مورد بررسي قرار گيرد.

اولين مساله، وظيفه مجلس

يكي از اولين بحث‌ها در اين مجلس اين بود كه وظيفه مجلس چيست. اين مساله از آن رو براي آنها پرسش شد كه مردم در انقلاب، عدالتخانه مي‌خواستند و بارگاه دادي كه داد آنها را بستاند. از اين رو هر روز عريضه‌هاي فراواني در مورد شكايت از عمل فلان حاكم يا وزير به مجلس مي‌رسيد و مردم خواهان رسيدگي به آنها بودند. از طرف ديگر در رابطه با قوه مجريه، مجلس با اين پرسش مواجه شد كه نسبت پارلمان با مجريه چيست و حدود و ثغور هر يك تا كجاست. يكي از نتايج بحث‌هاي مجلس اين بود كه وظيفه اين نهاد «رسيدگي به امور كليه» است. بحث امور كليه و جزييه و تفكيك آنها از هم از بحث‌هاي مهم مجلس بود. اين مساله به خاطر اين مطرح شد كه هنوز نظام قضايي مستقل ايجاد نشده بود. يكي از علل اصلي انقلاب مشروطه وضع عدليه و ظلم محاكم بود و مهم‌ترين خواسته مردم نيز تاسيس عدالتخانه بود. آنها از مجلس انتظار زيادي داشتند كه هم قانون را وضع كند، هم اجرا كند و هم خاطيان را مجازات كند. به گفته يكي از نمايندگان در جلسه يكشنبه 21 ربيع الاول 1325 «اين تفكيك بين امور جزئيه از كليه به خاطر بحث‌هاي مربوط به شكايات و عرايض مطرح شد». عرايض ارسالي به مجلس به حدي زياد بود كه تقي‌زاده در پيشنهادي مي‌گويد «كميسيون‌ها قانون وضع كنند؛ اين مجلس به عرايض رسيدگي كند» كه رييس در پاسخ او مي‌گويد «وظيفه ما نوشتن قانون است.» پذيرش اين مساله براي مجلسيان كه وكلاي مردم بودند نيز سخت بود، زيرا موكلين آنها هر روز عرايضي براي‌شان مي‌فرستادند و پاسخ و اقدام مي‌خواستند. طباطبايي در جلسه 4 ربيع الاول 25 گفت «اين مجلس فقط براي نوشتن قانون نيست؛ فكري به حال عارضين بكنيد.» وكلا در پاسخ به اين مجتهد مي‌گويند «اولا اين مجلس وظيفه‌اش اجرا نيست، ثانيا انجمن بخش عرايض تشكيل شده كه 12 نفر از وكلا هر روز رسيدگي مي‌كنند كه تاكنون 2800 رقعه بيرون رفته كه ادارات 1500 رقعه را پاسخ داده‌اند. مجلس بيش از اين تكليفي ندارد.» چنانكه يكي از نمايندگان به درستي در جلسه يكشنبه 21 ربيع الاول 25مي‌گويد «چون عدليه منظمي وجود ندارد مردم قهرا به اينجا مي‌آيند.» تقي‌زاده نيز در جلسه يكشنبه 7 ذيقعده 1324 گفت: وظيفه مجلس «رسيدگي به امور كليه است نه جزئيه و براي رسيدگي به امور جزئيه اينجا نيامده‌ايم. اين مجلس مراقب وزراست نه مساله نان و گوشت.» او در اين سخنان به مساله مهم بعد نظارتي مجلس هم اشاره كرد. حاجي سيد نصرالله نيز در جلسه 18 ذيقعده 24 گفت «كار مجلس بر دو قسم است. كارهاي كليه وظيفه مجلس است، اما نوشته‌جات و عرايض از امور جزييه است و از وظيفه اين مجلس خارج است و اين جزييات تضييع وقت مجلس را مي‌كنند.» در خلال همين بحث عرايض، مساله تحقيق و تفحص توسط مجلس هم شكل گرفت. تقي‌زاده بحث مهمي را در جلسه شنبه 9 جمادي‌الثاني 25 مطرح مي‌كند و آن اينكه «اين تظلمات را به محض اظهار نمي‌توان اقدام كرد؛ بايد تحقيق بكنيم». با وجود مخالفت حاجي ميرزا ابراهيم آقا كه معتقد بود مجلس حق تحقيق ندارد، رييس سخن تقي‌زاده را تاييد مي‌كند. يا در جلسه سه‌شنبه 24 رجب 25 بحث مي‌شود آيا مجلس براي بازجويي ناظر بفرستد كه سيد حسين مي‌گويد اگر عدليه داريم لازم به رفتن نيست و اگر نداريم بروند. مجلس در گامي مهم به موكلين خود در خلال بحث‌هايش اعلام كرد كه وظيفه آن رسيدگي به عرايض نيست و آن مساله مربوط به عدليه است، اما «امور كليه» كه وظيفه مجلس است و نمايندگان به اين آگاهي رسيده بودند چه بود. در خلال مباحث مجلس اول در اين خصوص بحث‌هاي مهمي مطرح شد. مهم‌ترين آن وضع قانون بود. شيخ محمد اسماعيل آقا در جلسه سه شنبه 9 ذي قعده 1324 مي‌گويد «كار اين مجلس براي مشورت و وضع قانون است وقتي اين كار با مجلس نباشد چه فايده دارد» و شيخ محمدتقي هراتي مي‌گويد «اگر غرض از اين مجلس فقط اظهار لوايح خيرخواهانه باشد، روزنامه‌نويس بهتر و مفيدتر مي‌نويسد.»اما مهم‌ترين سخن را در خصوص وظيفه مجلس تقي‌زاده در جلسه شنبه 15صفر 1325 مطرح كرد كه «تكليف مجلس دو چيز است وضع قانون و نظارت قانون. نظارت اهم است وگرنه مجلس مي‌شود دفتر عرايض.» او همين سخن مهم و دقيق را در جلسه سه‌شنبه 10رجب 1325 نيز مطرح كرد كه «وظيفه مجلس وضع قانون و نظارت بر اجراي آنست» و افزود كه «اگر قرار باشد هر قانوني از مجلس بگذرد و به صحه هم برسد اما اجرا نشود هيچ نتيجه‌اي نخواهد شد». تقي‌زاده در يكشنبه 18 جمادي‌الاول 25 نيز مي‌گويد عمل نان با بلديه است، اين مجلس قانون مي‌گذارد. به هر حال نمايندگان به اين نتيجه رسيده بودند كه وضع قانون مهم‌ترين وظيفه آنهاست. سيد محمد تقي در جلسه سه‌شنبه 5 جمادي الثاني مكتوبي را قرائت مي‌كند كه «وظيفه اين مجلس تقنين قوانين تنظيمات است كه به واسطه آن قوانين خبيثه جور و اعتساف از اين مملكت قلع و قمع شود و شجره طيبه عدل و انصاف سايه افكند اما هر روز داخل اجراييات مي‌شويم اگر پنجاه سال ديگر وكلا خود را مشغول اين كارها كنند تمامي ندارد، چون از اين وظيفه خود كه جعل قوانين عرفيه است،بازمانده‌ايم.»

هدف از تاسيس مجلس

مساله ديگر اين بود كه هدف از تاسيس مجلس چيست. در اين خصوص تامل جدي در مجلس صورت نگرفت و عموما حرف‌هاي آيات نجف را تكرار كردند. يكي از نمايندگان در جلسه يكشنبه 9صفر 25گفت «غرض از تشكيل اين مجلس معلوم است. حفظ شريعت و تقويت ملت و هر حكمي كه از اين مجلس صادر مي‌شود سه چيز را بايد ملاحظه كرد؛ حفظ حق شريعت، حق دولت، حق ملت». يكي ديگر از نمايندگان در جلسه 16 ربيع الاول 25 در سخن مهمي مي‌گويد «غرض از تاسيس اين مجلس اين است كه ما امر معاش خود را اول منظم كنيم بعد امرمعاد.» مساله ديگر لزوم تشكيل كميسيون در مجلس بود كه اين بحث نيز از خلال مسائل مربوط به رسيدگي عرايض مطرح شد. تقي‌زاده در جلسه شنبه 8صفر 25 گفت «بايد كميسيوني تشكيل شود كه به عرايض رسيدگي كند». در جلسه پنج شنبه 25 رمضان هم درخصوص كميسيون‌ها بحث مي‌شود كه تقي‌زاده و وكيل التجار بر لزوم آنها تاكيد مي‌كنند و مي‌گويند كه تاسيس اين كميسيون‌ها كارهاي مجلس را كم مي‌كند و بايد به تصويب مجلس برسند. سرانجام در جلسه پنج‌شنبه 7شوال 25 كميسيون‌ها و افراد آنها تعيين مي‌شوند كه عبارتند از كميسيون لوايح قانوني، كميسيون عدليه، اداره مجلس، عرايض و داخله. مجلس اول نكات مهمي در خصوص پارلمان بيان كرد كه همگي از وظايف پارلمان بودند و به درستي بيان شده بودند كه مي‌توان به اين موارد اشاره كرد: رسيدگي به امور كليه، وضع قانون، نظارت بر اجراي قانون، مسووليت وزرا در برابر مجلس، رسيدگي به عرايض و... از تمام اين مباحث فوق مي‌توان فهميد كه اين مجلس به اهميت خود پي برده بود و راهي براي بازگشت به گذشته نبود. به گفته سيدعبدالله بهبهاني در جلسه پنجشنبه 19رجب 1325 «اين مجلس برهم خوردني نيست.»

مساله آداب پارلمان

مساله مهم ديگري كه در مجلس اول رخ داد آداب پارلماني بود كه بر سر آن مباحث جالبي درگرفت. بسياري از نمايندگان از آن اطلاعي نداشتند و اين امري قابل پيش‌بيني بود، زيرا در طول تاريخ خود حكومتي انتخابي نداشتند و خود نيز به آن اقرار داشتند به گونه‌اي كه صديق حضرت كه از استادان حقوق دارالفنون بود شب‌ها به نمايندگان اصناف درس حقوق اساسي مي‌داد. منظور ما از آداب پارلماني، نحوه سخنراني، ترتيب نوع نشستن در مجلس، مرخصي وكلا، تعطيلات و مطالبي از اين دست است كه در اين نخستين تجربه ايرانيان از خلال آزمون و خطا و گفت‌وگوي آن مبعوثان ملت شكل گرفت. نمايندگان به آداب پارلماني آشنا نبودند. مجتهدين شأن خود را بالا مي‌دانستند. مجدالاسلام هم مي‌نويسد كه گاه نمايندگان حرف‌هاي بي‌ربط مي‌زدند. در جلسه‌اي مهم نماينده كرمان اصرار داشت صحبت كند و سرانجام وقتي اجازه يافت گفت در كرمان باران نيامده است. نمايندگان به صورت حلقه مي‌نشستند و رييس مجلس در صدر آنها مي‌نشست و ميز كوتاهي جلوي او بود. همچنين تماشاگران حق اظهارنظر و دخالت در جلسات را داشتند. در همان جلسات اول سيدمحمدطباطبايي گفت ترتيبات داخلي مجلس را منظم كنيد تا صحبت‌ها و نطق‌ها به ترتيب و نظم باشد و منبري معين كنيد كه هركس نطق مي‌كند در بالاي آن منبر نطق كند. همين بحث در جلسه 4 ذيحجه 1324 پيگيري مي‌شود كه ميرزا ابوالحسن مخالفت مي‌كند و مي‌گويد«نمي‌شود هركس خواست دو كلمه حرف بزند بلند شود روي قاليچه بنشيند»بر سر اين مساله بحث بالا مي‌گيرد. اديب تجار مي‌گويد پيامبر هم جاي مخصوص داشت كه شيخ علي در مقام مخالف مي‌گويد هر زمان اقتضايي دارد، مگر شما همان‌طور كه پيامبر عمامه مي‌گذاشت مي‌گذاريد.

تكوين نظام پارلماني

نقش احتشام‌السلطنه در اي ن ميان برجسته بود. او سهمي سترگ در تكوين مجلس و نظام پارلماني داشت. پس از استعفاي صنيع‌الدوله، مجلس او را به رياست برگزيد كه درست در شبي كه امين‌السلطان كشته شد به تهران رسيد. ميرزا ملكم‌خان كه در پايان حيات خود بود در نامه تبريكي به او نوشت اين مجلس شوراي ملي كه بايد «ضامن بقاي ايران باشد به هيچ‌وجه كوك» نيست و نخستين كار او را اين دانست كه «اين دستگاه و اين چرخ را به حكم اصول مقرره كوك» كند و تا اين «كارخانه اصلي مطابق قاعده كوك نشود به جز خرابي حاصلي نخواهد داشت.» ملكم مي‌نويسد كه براي تنظيم اين دستگاه، يعني مجلس، كتابچه‌اي نوشته است «به عرض مشروح و نكات دقيق» و قصد داشته آن را براي صنيع‌الدوله بفرستد، اما با انتخاب احتشام‌السلطنه ديگر نيازي به ارسال آن كتاب نديده است. پيش‌بيني ملكم درست بود و اقدامات احتشام‌السلطنه نشان داد كه او به خوبي با وظايف پارلماني آشناست. اولين حكم احتشام‌السلطنه اين بود كه كسي با كالسكه وارد بهارستان نشود. علما مخالفت كردند و او گفت اگر ما نتوانيم به برگزيدگان ملت تفهيم كنيم كه براي حفظ حيثيت و رعايت تقدس مجلس اسب و شتر خود را صدمتر عقب‌تر نگه دارند چطور مي‌توانيم عمال استبداد را وادار به اطاعت از مجلس بكنيم. قبل از آمدن احتشام‌السلطنه هر وقت نماينده‌اي وارد مجلس مي‌شد همه بلند مي‌شدند، گاهي صلوات مي‌فرستادند و گاهي همه به هم دست مي‌دادند كه همه اين كارها ممنوع شد. در صحبت‌هاي نمايندگان هم در اين خصوص سخنان مهمي گفته شده است. يكي از مسائلي كه در اين مجلس بر سر آن بحث شد چگونگي نظم جلسات و روابط بين وكلا و اداره جلسات است كه نمايندگان به آن معترض بودند. سعدالدوله در جلسه سه شنبه 23 ذيقعده 1324 مي‌گويد اين مجلس شبيه ادارات دولتي شده است هر چه صلاح بدانند در آن مطرح مي‌كنند و هر چه نمي‌خواهند مطرح نمي‌كنند. در جلسه پنجشنبه 18 ذيقعده 1324 بحث مهم ديگري مطرح مي‌شود و آن اينكه بايد مطالبي كه مطرح مي‌شود قبل از جلسه به نمايندگان وارد شود تا همين جور راي ندهند كه مورد تاييد نمايندگان قرار مي‌گيرد و سيدولي‌الله خان مي‌گويد بايد ابتدا در كميسيون‌ها تنقيح شود، سپس در مجلس مذاكره شود. بحث اطلاع نمايندگان از دستور جلسات در جلسه سه‌شنبه 9ربيع‌الاول 1325 نيز مطرح شد كه يكي از نمايندگان گفت وكلا بايد بدانند در جلسه آينده در چه خصوص صحبت خواهد شد كه نكته درستي بود و در تمام پارلمان‌ها وجود دارد. يك بحث ديگر در خصوص ساعات حضور در مجلس و تشكيل جلسات است كه روال خاص و منظمي نداشت. يكي از نمايندگان در جلسه سه‌شنبه 9 ربيع‌الاول 1325مي‌گويد «مجلس ابدا ساعت معين ندارد». آقا محمدتقي نيز در جلسه سه‌شنبه 6جمادي‌الاول 1325 پيشنهاد مي‌دهد «هر روز دو ساعت مانده به غروب حاضر شويد و تا دو ساعت از شب گذشته مشغول شويد». محقق الدوله نيز معتقد بود كه اينجا جمع شده‌ايم جهت اصلاح امور تمام اين مملكت. اگر كار شخصي مانع است و نمي‌تواند بايد استعفا دهيم و ميرزا ابوالحسن مي‌گويد ما كه وكيل شده‌ايم نوكر مجلس شده‌ايم و نبايد كار ديگري مانع شود. هر وقت رييس گفت بايد بياييم. عدم رعايت نظامنامه داخلي هم از مباحثي بود كه وكلا مطرح مي‌كردند و تقي‌زاده در23 صفر1325به آن اعتراض كرد. تقي‌زاده در جلسه سه‌شنبه 19 جمادي الثاني 25 نيز مي‌گويد اين نظامنامه داخلي را مثل كتاب سعدي جهت نصيحت ننوشته‌ايم كه اگر كسي خواست رفتار كند و الا فلا. ميرزا فضلعلي نيز در جلسه شنبه 20 محرم 25 مي‌گويد مادامي كه به نظامنامه داخلي عمل نمي‌كنيم نه اصلاح مجلس ممكن است نه مملكت. دستاورد اين مجلس در خصوص آداب پارلماني بسيار درخشان است و آنها به خوبي توانستند اين آداب و ترتيب‌هاي جديد را بپذيرند و اعمال كنند.

كارنامه مجلس اول

بي‌شك مجلس اول مثل هر تجربه‌اي كه براي نخستين‌بار رخ مي‌دهد ايراداتي داشت. يك مساله مهم بحث افراطيون و خشونت آنها در مجلس است كه مسير مجلس اول را منحرف كرد. در مرحله بسيار حساس مجلس، خشونت تندروان در مجلس و خارج از مجلس هم مسير مجلس را منحرف كرد، هم مخالفت شاه را برانگيخت، هم مردم را نااميد كرد، هم فضاي وحشت و ترور به وجود آورد و هم وقت بسيار زيادي را از مجلس تضييع كرد. بي‌شك در هر انقلابي خشونت گريزناپذير است، اما اين وظيفه عقلاي قوم است كه مردم را هدايت كنند و خود به آن خشونت‌ها دامن نزنند تا خشونت به سرشت آن انقلاب تبديل نشود، اما جبهه افراطيون در مجلس تا آنجا پيش رفت كه از قتل صدراعظم استقبال كرد و آرزوي كشتن شاه را در روزنامه سر مي‌داد. به گفته درست آدميت آنها «افسونِ خشونت را باطل‌السحر معضلات اجتماعي و سياسي زمانه مي‌انگاشتند، ولي آزادي‌اي كه آنها خواهان آن بودند و خشونت كه آنها توليد كردند، ضد همند». مجلس كه اكثر نمايندگان آن از قشر معقول اجتماع بودند ماهيت افراطيون را شناخته بودند، اما در برابر آنها موضع قاطع نگرفتند و همين موضوع كار دست مشروطيت داد. شاه به وزيرمختار انگليس گفت كه بي‌نظمي و اغتشاش در هر تغيير ناگهاني اجتناب‌ناپذير است و حتي فرانسه هم گرفتار آشوب داخلي بوده است و اذعان كرد كه مشروطيت بهترين حكومت است، اما نه اين مشروطيتي كه ايران دارد كه مجلس از مردمان بي‌اطلاع و آشوب‌طلب تشكيل شده است كه در پي اغراض شخصي خودند. در حالي كه روابط شاه و مجلس در حال بهبود بود، آنها با پرتاب بمب به كالسكه شاه همه‌چيز را خراب كردند. شاه حتي به محاكمه عادلانه متهمان هم راضي بود كه افراطيون مانع شدند. آنها امين‌السلطان را نيز ترور كردند و فضا چنان آشفته بود كه روزنامه‌اي با اشاره به قتل اتابك نوشت بناي مشروطيت دو ماه است آبياري نشده است. به گفته ممتحن‌الدوله (بعد از قتل امين‌السلطان) «هرگاه دولت خواست با ملت همراهي كند چهار دزد خائن بايد باعث اينگونه افسادات و اتفاقات شوند. اگر رشته امور دست آنها باشد ما براي چه اينجا جمع شده‌ايم.» خفيه نويس انگليس هم در گزارش‌هاي خود به اين مسائل اشاره مي‌كند كه مجلس به واسطه دخالت انجمن‌ها شايستگي خود را تا اندازه‌اي از دست داده است. كار انجمن‌ها به آنجا رسيده بود كه افراطيون مي‌گفتند كه بايد ملت در برابر دولت قشون از خود داشته باشد. مجدالاسلام نيز يكي از عوامل اصلي انحطاط مجلس را آثار انجمن مي‌داند كه يا مشتي جاهل و ساده لوح بودند يا دسته‌اي كلاش و خيال مي‌كردند «آزادي يعني خروج از شريعت و يعني ارتكاب تمام محرمات تا به اين قوم جاهل حالي كنند كه آزادي به اين معنا نيست و عين قيود است البته طول خواهد كشيد». به گفته او هيچ پادشاهي به سلب اختيار خود مايل نيست. در ادامه مي‌گويد «از روي انصاف بگويم كه اگر آن همه فحش كه به شاه دادند به غير داده بودند و زورش مي‌رسيد فورا مجلس را به توپ مي‌بست و بايد از اين شاه تشكر كرد كه چندان بر مردم سختگيري نكرد. چنانكه سيدين مي‌گفتند اگر ما بوديم همه را هلاك مي‌كرديم، اينها از ما نجيب‌تر هستند.»

يك نقد بنيادين به مجلس اول

يكي از نقدهاي مهم بر مجلس ايران و وضعيت آن،نقد مجدالاسلام در تاريخ انحطاط مجلس است. به گفته مجدالاسلام او از اول متاسف بود كه مي‌ديد اساس را غلط وضع كرده‌اند. اولين اقدام مجلس به گفته مجدالاسلام تاسيس پارلمان و انتخاب وكلا است كه بايد مناسب با طبايع ملت و عادات مملكت باشد و تحت قواعد صحيح باشد، ولي نظام انتخاباتي ما وضع غريبي داشت و شبيه هيچ نظامنامه‌اي نبود. همه جاي دنيا انتخابات از روي نفوس است و هيچ‌يك از نمايندگان خود را نماينده طبقه خاصي نمي‌دانند. به گفته او انتخابات طبقاتي هم بسياري از افراد ملت را رنجاند، هم باعث نفاق و تشكيل پارتي بازي شد و علاوه بر آن هر وكيل فقط به دنبال خدمت به شهر خود بود. نحوه برگزاري انتخابات نيز ايرادات فراواني داشت. براي مثال نوشته‌اند كه انتخابات تبريز مشكوك بود مخصوصا انتخاب تقي‌زاده و ميرهاشم. همچنين اينكه از دو سه هزار راي‌دهنده، آرا به قدري متفرق بود كه شنيده شد از 3 هزار راي 1400 نفر بيرون آمده است. دو مرحله‌اي بودن انتخابات را نيز از ايرادات آن دانسته‌اند. مجلس اول، اين نخستين تجربه نهاد‌سازي ايرانيان در عصر جديد و نهاد مشروطيت كارهاي بزرگي انجام داد كه از چشم منصفان و محققان دور نمانده است. احتشام‌السلطنه به عنوان رييس مجلس كارهاي بزرگي كرد؛ همچون ايجاد نظم و انضباط در مجلس، برقراري مواجب براي وكلا، تنظيم و تصويب قانون اساسي، تاسيس كميسيون‌هاي ثابت براي ارتباط با وزارتخانه‌ها، تنظيم بودجه و تعديل مستمري‌ها و تقليل حقوق شاه، تاسيس بانك ملي و تاسيس مدرسه آلماني. از ديگر خدمات او ايجاد نظم به مجلس و جلسات و تاسيس كتابخانه مجلس بود كه با اهداي كتب شخصي خود آن را تاسيس كرد. به باور احتشام‌السلطنه مجلس اول توانست مشروطه را از حرف به عمل بياورد و مجلس در حكم يك هيات‌مديره بود كه هم قانون وضع مي‌كرد و هم جلوي مستبدين را مي‌گرفت. احتشام‌السلطنه توشيح بي‌سر و صداي قانون و متمم قانون اساسي را بزرگ‌ترين خدمت مجلس اول مي‌داند كه رژيم پارلماني را در ايران بنا نهاد، تفكيك قوا را به وجود آورد و وظايف آنها را مشخص كرد، استقلال قضايي پيش‌بيني و اختيارات محاكم مشخص شد و به حقوق برابر افراد در برابر قانون اشاره شد. تقي‌زاده نيز مهم‌ترين كار اين مجلس به عنوان «مجمع عقلايي ملت» را شكستن سد ظلم و استبداد مي‌داند. به باور او علاوه بر اين، كارهاي بزرگي كرد كه مجالس بعدي به اندازه او نكردند و آن را مجلسي با تكاليف عظيم مي‌داند كه در شرق بر عهده هيچ مجمعي قبل از او محول نشده بود كه نظم چند صدساله را هم بزند. اين مجلس ايالت‌ها را خودمختار كرد، قدرت سلطنت و قدرت شاهزادگان را كاهش داد و با مداخله خارجي‌ها مقابله كرد. مهم‌تر از همه اينكه با اين مجلس دانش حقوق به معناي جديد در ايران شكل گرفت. از ديگر كارهاي آن مي‌توان به اصلاح ماليات، قانون اساسي و متمم، قانون مطبوعات و قانون دادگستري اشاره كرد. قوانين مهمي نيز در اين مجلس وضع شد، مثل تصويب قانون انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي، قانون مميزي، قانون وضع و مجازات رشوه‌خواري، قانون تشكيلات عدليه، قانون تشكيل ايالات، قانون تعديل مقرري شاه، قانون مطبوعات و ايجاد گارد مستقل براي حفاظت از مجلس. اين مجلس توانست وظايفي كه ساير پارلمان‌هاي دنيا دارند را بپذيرد و وارد ايران كند و از اين حيث كاري بزرگ انجام داد كه هم وضع قانون كرد، هم تصويب بودجه را در اختيار گرفت، هم بر قوه مجريه نظارت مي‌كرد و مسووليت وزرا را گوشزد مي‌كرد. به باور ما مجلس اول مهم‌ترين مجلسي است كه در ايران شكل گرفت و دستاوردهاي آن هنوز پيش روي ما است و ما ميراث‌داران آن «مجلس مقدس» هستيم.

عضو هيات علمي گروه حقوق دانشگاه بوعلي سينا

 


احتشام السلطنه به عنوان رييس مجلس كارهاي بزرگي كرد؛ همچون ايجاد نظم و انضباط در مجلس، برقراري مواجب براي وكلا، تنظيم و تصويب قانون اساسي، تاسيس كميسيون‌هاي ثابت و... .

مهم‌ترين سخن را در خصوص وظيفه مجلس تقي‌زاده مطرح كرد كه گفت: «تكليف مجلس دو چيز است؛ وضع قانون و نظارت قانون. نظارت اهم است وگرنه مجلس مي‌شود دفتر عرايض.»

مساله‌اي كه در مجلس اول رخ داد آداب پارلماني بود كه بر سر آن مباحث جالبي درگرفت. بسياري از نمايندگان از آن اطلاعي نداشتند و اين امري قابل پيش‌بيني بود، زيرا در طول تاريخ خود حكومتي انتخابي نداشتند و خود نيز به آن اقرار داشتند به گونه‌اي كه صديق حضرت كه از استادان حقوق دارالفنون بود شب‌ها به نمايندگان اصناف درس حقوق اساسي مي‌داد. منظور ما از آداب پارلماني، نحوه سخنراني، ترتيب نوع نشستن در مجلس، مرخصي وكلا، تعطيلات و مطالبي از اين دست است كه در اين نخستين تجربه ايرانيان از خلال آزمون و خطا و گفت‌وگوي آن مبعوثان ملت شكل گرفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
کارتون
کارتون