گروه اجتماعي
نخستين تصوير روستاي ساسنگ بچههاي در حال بازي و زنان در حال كار است؛ پارچهبافي، درست كردن كاهگل و ترميم ديوارهاي خانه، برداشت محصول. روستاي ساسنگ يكي از توابع شهرستان مينودشت استان گلستان است و حالا يك خانه بومگردي در روستاي كوچك، پاي مسافران را به آنجا باز كرده است. زنان اما مواظبند كه تصويرشان در حال كار كردن ثبت نشود، هنوز با معادلات تازه روستا چندان راحت نيستند و در عين حال خانه بومگردي به زندگيشان رونق ميدهد. «مريم آقآتاباي»، يكي از مديران ميراث فرهنگي اين استان ميگويد كه اين تغيير بايد آهسته و پيوسته به وجودآيد تا جايي كه فرهنگ روستايي و گردشگري در ميانه راه به هم برسند، دست هم را بگيرند و خودشان را بالا بكشند. مريم آقآتاباي، 41 ساله است و 20 سال سابقه فعاليت در حوزه صنايع دستي و گردشگري را دارد. آقآتاباي پيش از اين مدير ميراث فرهنگي شهرستان گاليكش بوده است و حالا دو هفته است كه به عنوان رييس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شهرستان گنبدكاووس انتخاب شده. او معتقد است كه در حوزه گردشگري تغيير از سرمايهگذاري و توجه به روستاها آغاز ميشود و در اين مسير زنان نقش تعيينكنندهاي خواهند داشت. او به «اعتماد» ميگويد كه زنان تركمن كه تا دو دهه پيش به سختي ميتوانستند سر از دانشگاه درآورند حالا در استان گلستان فرصتهاي قابل توجهي براي رسيدن به پستهاي مديريتي دارند و اين تغيير فرهنگي را بايد به فال نيك گرفت.
خيلي وقتها نگاه به منطقه تركمننشين اين است كه زنان براي حضور فعال در جامعه و حتي كار كردن به مشكل برميخورند اما به نظر ميرسد دستكم در حوزه ميراث فرهنگي زنان فعالي حضور دارند. چند نفر از اين زنان توانستهاند به پستهاي بالاتر دست پيدا كنند؟
در سازمان ميراثفرهنگي دو نفر مدير، دو نفر معاون و مدير روابط عمومي از ميان زنان هستند. با توجه به اينكه كارشناسان صنايع دستي ما عموما خانم هستند در ميراث فرهنگي رسيدنشان به مراتب بالاتر مديريتي بيشتر صورت ميگيرد و حوزه مديريتي ما هم با نگاه خاصتري به توانمنديهاي زنان نگاه ميكند. يك بخشي از اين اتفاق به خاطر ترغيب دولت و حمايت از حضور بانوان در حوزههاي مديريتي است. ما فرماندار خانم هم داشتيم كه در واقعه منا فوت كردند. در مراغهتپه شهردار زن تركمن با تحصيلات عاليه داريم. حوزه و نگاهها خيلي متفاوت شده. من خودم ميتوانم مقايسه كنم كه در دهه 70 يك دختر ديپلمه تركمن خيلي سخت ميتوانست وارد دانشگاه شود. سال 74 خودم به سختي وارد دانشگاه شدم اما الان كساني مانند من ميتوانند پستهاي مديريتي هم بگيرند و اين يعني فرهنگ ما هم در اين زمينه تغيير كرده است.
تجربه شما و زناني مثل شما نشان ميدهد كه سرمايهگذاري بر حوزه آموزش براي تغيير مثبت فرهنگي و ورود بيشتر زنان به ميدان موثر است اما به نظر ميرسد در منطقه خيلي مواقع دسترسي دختران به مدرسه چندان هم راحت نيست.
نگاه آموزش و پرورش اين است كه هر جا بتواند، مكاني براي آموزش ايجاد كند و براي آن اعتباري در نظر ميگيرد. در روستاهايي كه من در حوزه مسووليتم با آنها برخورد داشتم، مدرسهاي داشتيم كه تنها سه نفر دانشآموز داشت و يك معلم براي آموزش همين سه بچه حضور داشت. الان عصري نيست كه دختر و پسر ما بخواهد از تحصيل باز بماند يا تركتحصيل كند. در بسياري موقعيتهاي شغلي از جمله بهزيستي، فرمانداري و... نياز به حضور زنان وجود دارد. براي همين است كه بايد بحث آموزش در روستاها جدي گرفته شود، چون با تغيير نگاه فرهنگي آنها بسياري از مشكلات مربوط به تحصيل دختران و بعد مسووليت گرفتن آنها در آينده حل ميشود.
شما حالا مسووليت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي گنبدكاووس را بر عهده داريد. به عنوان مدير روي چه بخشي از قابليتهاي منطقه براي توسعه گردشگري تمركز ميكنيد؟
براي گردشگري زماني ميتوان بسترسازي مناسب كرد كه فرهنگ روستايي جدي گرفته شود. شهرستان گنبد كاووس به برج آجري قابوس شهرت دارد اما نبايد فراموش كنيم كه مجموعه فرهنگ و باورهاي مردم هم جزو داشتههاي هر روستا و شهرستان است. تركمنها وقتي نوزاد به دنيا ميآيد از طرح درخت توت با نام داغدان براي لباس بچه استفاده ميكنند، چرا كه اين عقيده وجود دارد كه عصاي حضرت موسي از چوب درخت توت بوده و براي همين طرح داغدانه روي لباس من و نوزادم هست، روي فرش من هست، اينها همه باور و فرهنگ است. اين باورها و فرهنگها بايد در روستاها شناسايي شوند و ميتوان از آنها براي جذب توريست و گردشگر استفاده كرد. اميدوارم با هماهنگي و كمك همكارانم به صورت استاني بتوانيم روي اين موضوع تمركز كنيم و جذب گردشگر و ماندگاري آنها را در گنبد كاووس افزايش دهيم.
البته روستاها در سراسر كشور هر روز بيشتر از گذشته خالي از جمعيت ميشوند، چقدر ميتوانيد روي توسعه گردشگري بر اساس روستاها حساب كنيد؟
مهاجرتهاي بيرويه خودش موجب آسيبهاي اجتماعي ميشود. بخشي از جمعيت روستا كه به شهر ميروند و امكاناتي كه ميخواستند را در آنجا پيدا ميكنند اما برخي نميتوانند به درستي از آن استفاده كنند و همين موضوع يك سري آسيبهاي اخلاقي را به دنبال خودش وارد خانوادهها ميكند. اما با ايجاد تسهيلات گردشگري در روستاها ميتوانيم جلوي همين آسيبهاي اجتماعي را بگيريم. تنها مثالي كه ميتوانم بزنم اين است كه وقتي در اين منطقه وارد روستا ميشويم حاج خانم تركمن ياشماقش را جلوي صورتش ميگيرد و ميگويد من خجالت ميكشم نان بفروشم. در صورتي كه اگر بتواند با فروش يك تكه نان به يك گردشگر ارزش اقتصادي كار روستا و ماندگاري آدمها و جلوگيري از مهاجرت بيرويه به شهر را بگيرد مطمئن باشيد اين موضوع در حوزه گردشگري به ما كمك ميكند.
اما به نظر ميرسد فعاليت اقتصادي براي بخشي از زنان روستايي نكوهيده است. در همين روستاي ساسنگ زنان كارهاي سنگين را انجام ميدهند، درست كردن كاهگل و ترميم ديوارهاي خانه، پارچهبافي، دروي محصول اما مثلا يك نفرشان ميگفت بچههايش در شهر نبايد بفهمند كه پارچهاي كه ميبافد را ميفروشد. تبديل اين قابليت به فعاليت اقتصادي و رونق گردشگري چطور بايد شكل بگيرد؟
تغيير فرهنگ خيلي سخت است. من هم به عنوان يك زن تركمن حريم خودم را رعايت ميكنم. اما برخي تغييرها خوب است، تغيير در من به عنوان زن تركمن چطور به وجود آمده؟ با رفتن به مدرسه و دانشگاه. با وارد شدن توريستها و گردشگران مطمئن باشيد تغييرات مثبت فرهنگي هم رخ ميدهد كه البته بايد مواظب باشيم كه اين تغيير به فرهنگ روستايي آسيب وارد نكند. الان در خيلي جاها اماكن موافق ورود تسهيلات گردشگري و ايجاد خانههاي بومگردي نيست، ميگويند گونههاي مختلف پوشش و لباس پوشيدن باعث از ميان رفتن فرهنگ روستايي ميشود در صورتي كه نگاه ما اين است كه هنر و فرهنگ را ترويج دهيم. اين اتفاق آهسته آهسته رخ ميدهد و سبب ميشود راحتتر با سرمايهگذاران و فعالان حوزه گردشگري همكاري كنيم .
تغيير فرهنگ خيلي سخت است. من هم به عنوان يك زن تركمن حريم خودم را رعايت ميكنم. اما برخي تغييرها خوب است، تغيير در من به عنوان زن تركمن چطور به وجود آمده؟ با رفتن به مدرسه و دانشگاه. با وارد شدن توريستها و گردشگران مطمئن باشيد تغييرات مثبت فرهنگي هم رخ ميدهد كه البته بايد مواظب باشيم كه اين تغيير به فرهنگ روستايي آسيب وارد نكند.