آزادكاران از رسيدن به فينال جهاني بازماندند
شوك صبح روز نخست
وحيد جعفري
شوك بزرگي بود، چيزي كه ميترسيديم به سرمان آمد؛ تعبير خواب شكست دوباره حسن يزداني مقابل ديويد تيلور امريكايي به جاي انتقام باخت جام جهاني كرمانشاه. تنها كسي كه ميتوانست حسن را ببرد همين تيلور بود، درست مثل انور گدوئف روس كه تنها كسي بود كه در آن روزها و شرايط ميتوانست جردن باروز امريكايي را در المپيك شكست دهد و برسد به فينال و خود مغلوب حسن يزداني شود. و البته شايد اگر يزداني در همان كشتي نخست به اين امريكايي بدبدن برخورد نميكرد، حالا در فينال به ميدان ميرفت؛ اما كشتي است ديگر و براي قهرماني بايد همه مدعيان را شكست داد. حالا بماند كه دو امتياز حسن را ندادند و اتفاقات مبارزه جوري پيش رفت كه آهنگ رقابت از دست آزادكار كشورمان خارج شود و هرچه بيشتر تلاش ميكرد كمتر به نتيجه برسد و امتيازات در تابلوي نتايج به نام تيلور ثبت شود. باخت بدي بود، خيلي بد تا در اين روزهاي حساس پاييز يكي از دلخوشيهاي ايرانيان همچون برگهاي زرد به باد برود. كشتي برد و باخت دارد، هيچ كس نبوده كه شكست نخورده باشد؛ اما بعضي از شكستها دل آدم را كباب ميكند و باخت حسن يزداني يكي از اين شكستها بود. او نه مغرور است نه از خود راضي، پهلوان است و دوست داشتني و همچون هر قهرمان ديگري ميتواند مرتكب اشتباه شود و ببازد، مشكل از ماست كه از او چهره غير واقعي و شكستناپذير ميسازيم و همين، كار را براي او به مراتب سختتر ميكند. امريكاييها با برنامه كامل آمده بودند، معلوم بود كه ماهها روي نقاط ضعف حسن كاركرده بودند و براي ثانيه به ثانيه مبارزه با يزداني برنامه داشتند. حسن خوب شروع كرد و بد تمام، هرچند حقش نبود؛ اما رقابتهاي جهاني جاي اشتباه نيست، سلحشور كشتي ايران سرراست با آزادكار امريكايي- كه همچون مار بر اندام او ميپيچيد و سخت امتياز ميداد- كشتي گرفت، براي همين هرچه از زمان مبارزه گذشت، تيلور سوار بازي شد و حسن پياده. يزداني در تايم نخست همان حسني بود كه انتظار داشتيم، راحت امتياز گرفت؛ اما در وقت دوم همچون جام جهاني كرمانشاه مبهوت آمادگي بدني بالا، سماجت و زياده خواهي حريف شد تا كابوس چند وقت اخير بسياري از كشتي دوستان تعبير شود و با شنيدن خبر اين باخت تلخ، بهت كنند، در حالي كه سردي يك سطل آب يخ را روي دوشهاي خود احساس ميكردند. البته كه تنها حسن مقصر اين شكست نيست. همه ما كه با بردهاي او شاد شديم و جشن گرفتيم و آن را براي خود دانستيم در اين باخت هم سهيم هستيم. ما، كادرفني و البته مسوولان ورزش كه كمترين حمايت را از كشتي داشتند. ما كه از تيلور براي يزداني غول ساختيم بيآنكه روحيه و سلاح غولكشي را براي او مهيا كنيم. او را دست خالي راهي ميدان كرديم و حسن با اينبار رواني و ترس از شكست و شرمندگي نزد مردم پا روي تشك گذاشت و در مقابل آزادكاري قرار گرفت كه يك بار يزداني را برده بود و امريكاييهاي خوشروحيه، خوب از نظر رواني براي اين ديدار مهيايش كرده بودند. با اين حال حسن عالي شروع كرد. 6 بر 2 پيش افتاد و اي كاش مدارا كردن را ميدانست و از حملات خود ميكاست و منتظر اشتباه حريف ميشد تا اينكه براي كسب امتياز بيشتر بيمهابا به رقيب تيزچنگ خود يورش ببرد. بله يزداني بايد مدارا ميكرد، بايد مدارا كردن را بياموزد. حسن بايد بداند نميشود همه را 10 بر صفر شكست داد، برخي را بايد با امتياز برد و بايد ياد بگيرد وقتي از حريف عقب ميافتد بتواند جبران كرده و نتيجه كشتي باخته را عوض كند؛ اما انگار او با اين شرايط غريبه است، بايد آشنا شود اگر ميخواهد تيلور را شكست دهد، اين راند اول و شروع مبارزات سريالي او با ديويد تيلور امريكايي است. براي فرار از اين شكست و كنار گذاشتن اينبار رواني بايد در اولين ميداني كه بعد از جهاني تيلور در آن حاضر ميشود شركت كرده و در آنجا كه حساسيت كمتر است او را شكست دهد و با آسودگي خاطر به انتظار آينده بنشيند. مسابقات جهاني زيادي پيش روست، المپيك انتظار سلحشوري چون حسن يزداني را- كه به قول بوايسار سايتياف كبير يكي از بهترين مبارزان دنياست- ميكشد. يزداني باز ميتواند شادابي و آمادگي بازيهاي المپيك و رقابتهاي جهاني فرانسه را كسب كند. اين باخت براي او درسي است تا بيشتر و بيشتر تمرين كند و باز شود همان يزداني آماده آماده كه رقبا قبل از برخورد با جسم او مغلوب روح بزرگ و آماده مبارزهاش ميشوند، همان انرژي مثبت و قوي كه از چند متري هم قابل حس و تشخيص است.
و اما ديشب ميتوانست شب پرويز هادي باشد كه عالي از سد طاها آكگول قهرمان جهان و المپيك از تركيه عبور كرد و قبلتر روز را با غلبه بر روبرت باران لهستاني و ابراگيم سعيداف بلاروس آنهم با امتياز عالي شروع كرده بود. هادي با آمادگي بالا و اعتماد به نفس مناسب پا به ميدان جهاني گذاشت و لياقت حضور در فينال را داشت. تمرينات سخت و طاقتفرسا را پشت سر گذاشت و در ميادين قبلي خوش درخشيد و در مهمترين آنها با قدرت قهرمان بازيهاي آسيايي شد و حالا زمان آن بود كه در فينال جهاني مبارزه كند و طلايي شود؛ اما همان يكي دو اشتباه كافي بود تا گنو پترياشويلي قهرمان سال گذشته جهان از گرجستان با تكيه بر تيزهوشي بالاي خود پرويز را به جايي ببرد كه بازگشت از آن اگرچه غيرممكن نبود اما بسيار سخت به نظر ميرسيد. داوران همچون مبارزه يزداني دو امتياز پرويز را ندادند و همين آغازي شد بر اشتباه سريالي هادي تا شكست را با پيروزي عوض كند در حالي كه هيچكس همچون او كه آمادهتر از هر زماني بود لايق حضور در فينال نبود با آن قرعه دشوار.
حيف يخكشي، حيف به آن دو ثانيه لعنتي وقتي بعد از يك رفت و برگشت امتيازات از دست داده را زنده كرد و داشت برنده مبارزه مرگ و زندگي ميشد؛ اما اجل امتيازات پاياني امانش نداد تا در 2 ثانيه كشتي برده را به بونه رودريگز دارنده مدال برنز جهان از كوباواگذار كند. باقر يخكشي كه تا قبل از انتخابي تيم ملي كسي اصلا نميدانست چنين كشتيگيري وجود دارد، بيآنكه تجربه حضور در ردههاي پايه را داشته باشد با اعتماد كادر فني راهي رقابتهاي جهاني مجارستان شد و شروع خوبي داشت و پس از استراحت در دور نخست، در مبارزه اول عباس رحماناف ازبك را 7 بر صفر شكست داد و بعد پنجه در پنجه رودريگز انداخت و با اينكه ابتدا از حريق عقب افتاد با تلاش فراوان امتيازات از دست رفته را جبران كرد و تا چند ثانيه مانده به پايان ديدار شد مرد پيروز ميدان؛ اما تجربه كم گريبانش را گرفت تا در 2 ثانيه مانده با پايان آه از نهاد همگان بلند شود بابت نرسيدنش به جمع چهار نفر پاياني.
مصطفي حسينخاني يك فرصت ديگر را از دست داد. كسي اينگونه زيبا زير جردن باروز را نگرفته و خاك نكرده بود كه ديروز مصطفي گرفت. كسي به اين شكل فيتيلهپيچ باروز را در اختيار نگرفته بود كه مصطفي گرفت و نتاباند! واقعا چه مفتبازهايي هستيم ما! كاش كمي مدارا كردنهاي حسينخاني را يزداني بلد بود و كمي بيامان حمله كردنهاي حسن را مصطفي! مصطفي در 17 ثانيه به باروز باخت در حالي كه اين بهترين فرصت براي او بود تا تبديل به اولين ايراني شود كه ببرنيوجرسي را شكست ميدهد و تمام شكستهاي قبلي ايرانيها مقابل اين گربه سياه آزادكاران كشورمان را جبران ميكند؛ اما نشد تا شايد شكست جردن پير تبديل به افسانهاي دست نيافتني براي ايرانيها شود. در ادامه خود جردن در يك ثانيه به زائور بك سيداكوف روس باخت تا مصطفي همچون گذشته بيمدال بماند. سيداكوف كه سال قبل در جام آلانس، فرانك چاميزو آزادكار كوباييالاصل ايتاليا را شكست داده بود اينبار نيز او را برد و به فينال رسيد تا جردن هم حذف شود.