31 فروردين 1367؛ چند ماه پيش از قبول قطعنامه 598 و پذيرش آتشبس توسط ايران؛53 روز از شديدترين دور حملات هوايي و موشكي عراق به شهرهاي ايران ميگذرد. اين براي نخستينبار است كه ارتش عراق از موشكهاي 12 متري دوربرد براي حمله به نقاط مسكوني شهرهاي مركزي ايران استفاده ميكند. حالا تهران و اصفهان هم از تيررس اين موشكها در امان نيستند.
ايران، زمزمهها را جدي گرفت
در تمام طول هشت سال دفاع مقدس، شهرهاي مرزي كشور آماج حمله با موشكهاي عراق قرار داشتند اما برد اين موشكها آنقدر نبود كه به مركز كشور برسد. در ماههاي پاياني جنگ و به لطف حمايتهاي همهجانبه شرق و غرب و تكنولوژي پيشرفتهايي كه در اختيار حزب بعث عراق قرار گرفت، حملات موشكي تا مركز كشور گسترش يافت و اصفهان، تهران و قم هدف بيشترين موشكپرانيهاي صدام قرار گرفتند. هزاران شهيد و مجروح و خرابيهاي گسترده در اين سه شهر و دهها شهر ديگر در غرب، جنوب، شمال و مركز ايران، حاصل همين حملات بود كه از 8 اسفند 1366 آغاز شد و تا 31 فروردين 1367 ادامه يافت. اين، آخرين دور «جنگ شهرها» و شديدترين آن محسوب ميشد.اينبار اما آنچه نگرانكننده به نظر ميرسيد، زمزمه برنامهريزي عراق براي استفاده از تسليحات نامتعارف عليه شهرهاي بزرگ ايران بود. آيا صدام تصميم گرفته بود براي وارد آوردن فشار هرچه بيشتر به جمهوري اسلامي به جهت پذيرش آتشبس، از كلاهكهاي شيميايي عليه اصفهان و تهران و كلانشهرهاي ديگر استفاده كند؟ روز 31 فروردين ماه روزنامه «اطلاعات» در گزارش مفصلي از جمله نوشت: «مردم با كسب آمادگيهاي كافي بايد براي مقابله با جنگ رواني دشمن از هر حيث آماده بوده و به اين نكته توجه داشته باشند كه اولين و مهمترين شرط در مقابله با حملات شيميايي احتمالي دشمن، كنترل اعصاب و حفظ آرامش است.»
آغاز اطلاعرساني رسانهاي
مرحوم اكبر هاشميرفسنجاني، در گفتوگوي چند سال پيش خود با هفتهنامه «پنجره» كه مهر ماه امسال همزمان با گراميداشت هفته دفاع مقدس، در روزنامه «اطلاعات» بازنشر داده شد، به دلايلي اشاره كرده كه ايران در تيرماه 1367 تصميم به پذيرش قطعنامه 598 و پايان دادن به جنگ هشت ساله گرفت. يكي از اين دلايل به نقل از وي، خطر استفاده از بمبهاي شيميايي توسط صدام بوده است: «عراق به كمك غربيها موشكهاي ميانبرد خود را به موشك دوربرد تبديل كرده بود كه به تهران و اصفهان هم ميرسيد. در آن شرايط عراق ميتوانست تبريز، اصفهان و حتي تهران را هدف بمباران شيميايي قرار دهد كه در اين صورت، مانند فاجعه شيميايي حلبچه، همه مردم ميمردند.»اين اشاره هاشمي در احتمال استفاده رژيم عراق از تسليحات نامتعارف آن هم عليه مهمترين شهرهاي ايران و از جمله اصفهان از آن جهت قابل تأمل است كه وي در دوران جنگ تحميلي به عنوان جانشين فرمانده كل قوا و فرمانده جنگ عمل ميكرد و طبيعتا آنچه درباره زواياي متعدد دفاع مقدس بيان كرده، از سنديت قابل قبولي برخوردار است. بررسي خبرها و گزارشهاي رسانههاي كشورمان در اسفند 1366 و فروردين 1367 نيز نشان ميدهد كه بعد از استفاده عراق از موشكهاي دوربرد در ابتداي اسفند ماه 1366 و از سوي ديگر پس از رخ دادن فاجعه بمباران شيميايي حلبچه در اواخر اسفند همان سال، مسوولان ادارهكننده جنگ به اين نتيجه رسيده بودند كه احتمال دست زدن صدام به جنايت مشابه حلبچه و اينبار در عمق خاك ايران كم نيست. استدلال هم اين بود كه وقتي صدام ميتوانست چند هزار نفر از مردم بيگناه خودش را با گازهاي سمي از بين ببرد، پس ابايي از بمباران شيميايي شهرهاي بزرگ ايران هم نخواهد داشت. در واقع بمباران شيميايي حلبچه، نخستين هشدار جدي در احتمال به وجود آمدن يك فاجعه مشابه و در ابعاد بسيار بزرگ در خاك ايران بود اگرچه اطلاعرساني درباره احتمال استفاده عراق از گازهاي سمي، چند روز زودتر از بمباران حلبچه آغاز شده بود.
تهديدها جديتر ميشود
نخستينبار كه احتمال حمله شيميايي به شهرهاي ايران مطرح شد، يك هفته پيش از بمباران حلبچه بود. چهارشنبه 19 اسفند 1366 در اوج جنگ شهرها، سازمان آتشنشاني تهران با صدور اطلاعيهاي به ذكر نكات ايمني پرداخت كه در كاهش ضايعات و تلفات ناشي از بمباران هوايي و حملات موشكي در كليه شهرهاي كشور موثر است. در بخشي از اين اطلاعيه آمده بود: «در صورت اعلام بمباران شيميايي توسط مسوولان مملكتي كاملا به دستورات صادره توجه و به آن عمل نماييد. از رفتن به پشت بامها و تراسها و اصولا فضاي باز براي تماشاي هواپيماي دشمن اجتناب بورزيد زيرا ممكن است مورد اصابت تركش يا تكههاي هواپيماي مورد اصابت قرار گرفته، واقع شويد.»27 اسفند يعني يك روز بعد از بمباران شيميايي حلبچه، سفير شوروي در كويت درباره احتمال بهكارگيري سلاحهاي شيميايي در جنگ شهرها در آينده نزديك هشدار داد و 28 اسفند، تهديدات «عدنان خيرا...»، جانشين فرمانده كل نيروهاي مسلح و وزير دفاع عراق مبني بر استفاده آن كشور از هر نوع تسليحات نظامي به دليل آنچه «لجاجت ايرانيها در ادامه دادن به جنگ» خواند، نگراني از احتمال استفاده عراق از كلاهكهاي شيميايي در موشكهاي دوربرد يا استفاده از بمبهاي حاوي گازهاي سمي (مشابه آنچه در حلبچه مورد استفاده قرار گرفت) عليه شهرهاي ايران را دوچندان كرد. در همين روز، كميتههاي تخصصي و اجرايي ستادهاي «ش.م.ر» (شيميايي، ميكروبي، راديواكتيو) در مراكز استانها ماموريت يافتند آمادگي مردم و دستگاههاي دولتي براي مقابله با حملات شيميايي دشمن را با برنامهريزيهاي لازم، بالا ببرند.تهديدات «عدنان خيرا...» به بمباران شيميايي شهرهاي ايران، در كشورهاي عربي هم بازتاب يافت. روزنامه كويتي «الانباء» در اين باره نوشت: «اعلام وزير دفاع عراق درباره استفاده عراق از سلاحهاي مرگبارتر عليه شهرهاي ايران با اخطار مقامات شوروي در مورد احتمال كاربرد سلاحهاي شيميايي در جنگ شهرها ارتباط دارد. همچنين فراخواندن ديپلماتهاي خارجي از تهران به كشورهايشان، با هشدارهاي اعلام شده در مورد تبديل جنگ شهرها به يك جنگ شيميايي گسترده ميان دو كشور ارتباط دارد.»به دنبال تهديد علني عراق مبني بر استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه مناطق مسكوني شهرهاي ايران، دولت ايران ستادهاي دفاعهاي شيميايي در استانها تشكيل داد. از جمله تدابير اين ستادها، برگزاري مانورهاي مقابله با حملات شيميايي بود. اين مانورها تا پايان جنگ به دفعات در شهرهاي مختلف ايران از جمله در اصفهان و تهران به اجرا در آمد.
تمهيدات حفاظت از شهرها درباره حملاتشيميايي
در طول هشت سال دفاع مقدس، شهرهاي مرزي ايران بارها هدف حملات شيميايي عراق قرار گرفت. شديدترين اين حملات در تير ماه 1366 و در سردشت بود كه دهها شهيد و هزاران مصدوم بر جاي گذاشت. البته صدام هيچگاه جرات حمله با گازهاي سمي به شهرهاي بزرگ ايران را در خود نديد يا شايد امكان چنين كاري برايش مهيا نبود اما اينبار ظاهرا هر دو اين شرطها در حال تحقق بود. روز سهشنبه دوم فروردين 1367، عراق با بمبهاي شيميايي به سه روستاي مريوان حمله كرد. در همين روز ستاد كنترل حوادث «ش.م.ر» (شيميايي، ميكروبي، راديواكتيو) در استان لرستان تشكيل جلسه داد و تمهيداتي در زمينه مقابله با حملات احتمالي شيميايي درنظر گرفت. از جمله اين تمهيدات، درنظر گرفتن دوشهاي ثابت و سيار در نقاط مختلف بود. سوم و چهارم فروردين هم روستاهاي مريوان بمباران شيميايي شدند. حملات مكرر شيميايي به شهرهاي مرزي ايران و بهخصوص حمله دهشتناك شيميايي به حلبچه باعث شد هاشميرفسنجاني، رييس مجلس شوراي اسلامي نامهاي به تمام روساي مجالس دنيا نوشته و آنها را از اين فجايع آگاه كند. در همين حال تهديدات عراق به بمباران شيميايي شهرهاي ايران وارد فاز تازهاي ميشود. مسوولان بعثي، حمله شيميايي به شهر حلبچه را به ايران منتسب كرده(!) و وعده ميدهند عراق اين حمله را با حملات شيميايي به شهرهاي ايران تلافي خواهد كرد! اين تهديدات علني عراقيها، مسوولان كشور را بيش از پيش به اين باور ميرساند كه بايد در مقابل هر اقدام احتمالي ارتش بعث، آمادگي كامل داشته باشند. همان روزها يك پزشك متخصص معالجه مصدومان شيميايي، در روزنگارهاي روز سوم فروردين خود كه بعدها در قالب يك كتاب منتشر شد مينويسد: «... در سومين روز سال جديد براي پيگيري درمان مصدومين نجات يافته از فاجعه حلبچه، چند روزي به تهران رفتم... در اين زمان شايعات مربوط به احتمال حملات شيميايي موشكي عراق به تهران و ساير شهرهاي بزرگ ايران، از طريق راديو بغداد و مخصوصا رسانههاي كويت پخش ميشد و ما نگران اين بوديم كه اگر يك موشك با كلاهك شيميايي مانند موشكهاي تخريبي عراق به مناطق پرجمعيت تهران اصابت كند، با چه صحنهاي مواجه خواهيم شد و چگونه ميتوانيم آن را كنترل كنيم. تجربه شهر سردشت كه تنها با هفت بمب شيميايي تمامي شهر تخليه و هزاران نفر مصدوم شدند و نيز حملات شيميايي به مناطق غيرنظامي غرب كشور، ذهنمان را به خود مشغول ميكرد. نميدانستيم چه خواهد شد و آيا اساسا چنين كلاهكهاي شيميايي ساخته شده است؟ چند سال بعد پاسخ را يافتيم؛ زماني كه بازرسان سازمان ملل پس از شكست عراق از نيروهاي متحد [در جنگ خليجفارس كه منجر به آزادسازي كويت از دست عراق شد] مراكز نظامي آن كشور را بازرسي كردند گزارش دادند كه تعداد بسيار زيادي كلاهك شيميايي در عراق ساخته شده و آماده نصب روي موشكهاي اسكاد بوده است. كلاهكهايي كه هر يك حداقل حاوي نيم تُن گاز شيميايي از نوع خردل يا اعصاب بودند.»
ادامه نگرانيها و بمبارانها
دو هفته بعد از بمباران شيميايي حلبچه، تهديد شهرهاي ايران به حملات مشابه همچنان بحث محافل داخلي كشور بود و بيم آنكه رژيم صدام يك حلبچه ديگر اينبار در داخل ايران بيافريند هنوز در ميان مردم و مسوولان وجود داشت. روز دهم فروردين ماه روزنامه «اطلاعات» تقريبا يك صفحه كامل از شماره آن روز را به «آموزش عمومي حفاظت در برابر حملات شيميايي و ميكروبي» اختصاص داد تا نشان دهد حساسيت مسوولان ادارهكننده جنگ از احتمال آغاز چنين حملاتي كاملا جدي است. در صفحه آموزشي روزنامه «اطلاعات» موارد متعددي درباره آشنا شدن با عوامل شيميايي كه ميتواند در بمبها يا كلاهك موشكها استفاده شود و نيز راههاي مقابله با خسارت آنها آمده بود. در اين گزارش از جمله يادآوري شد كه هر كدام از مواد شيميايي در صورت استفاده، بوهاي مختلفي مثل بوي علف سبز تازه، بادام تلخ، سير تند، ماهي، شكلات يا ميوه از خود ساطع ميكند. از طرفي معاونت نخستوزير در امور دفاعي نيز در بخشنامهاي، مواردي را براي مقابله بهموقع و موثر با حملات شيميايي عراق به استانداران استانهاي درمعرض حمله ابلاغ كرد. در بندهاي اين ابلاغيه، اعلام آمادهباش به همه نيروها و تيمهاي شيميايي، ايجاد خط ويژه ارتباطي بين ستاد كنترل حوادث و رويدادهاي شيميايي و نيروهاي امدادي، فعاليت حمامهاي عمومي شهرها در زمان حملات شيميايي و انتقال سريع مردم به مناطق غيرآلوده با استفاده از خودروهاي دولتي و عمومي مورد تاكيد قرار گرفت. در اين بخشنامه همچنين به تعيين «آژير سبز» بهعنوان هشدار حمله شيميايي، جلوگيري از ورود افراد شخصي و امدادي بدون تجهيزات حفاظتي به مناطق آلوده، كنترل مجدد نقاهتگاهها و بيمارستانها و نهايتا نصب تصاوير و جزوات آموزشي مربوط به اقداماتي براي مقابله باحوادث شيميايي اشاره شده بود.شوراي امنيت كشور هم در ابلاغيهاي، به تعيين استانداران و فرمانداران به عنوان مسوولان هدايت و فرماندهي ستاد حوادث و رويدادهاي «ش.م.ر» (شيميايي، ميكروبي، راديواكتيو) در استانها و شهرها، ضرورت اجراي چند مانور مقابله با حملات شيميايي به منظور كسب آمادگي، تاكيد بر راهاندازي خط ويژه ارتباطي بين استانداري و صدا و سيماي مركز استان و حفظ ارتباط مستقيم تا پايان حمله شيميايي از سوي شوراي امنيت كشور پرداخت. با ابلاغ سياستهاي اجرايي و تعيين دستورالعملهاي مربوطه، جلسات متعددي در سطح كشور، استانها و شهرستانها براي ايجاد آمادگي در صورت حمله شيميايي عراق برگزار شد. صدور دستور ستاد كل سپاه پاسداران به مراكز سپاه استانها براي آماده نگه داشتن مراكز درماني سپاه به همراه پرسنل مربوط، مجهز كردن اين مراكز به تجهيزات انفرادي و محيطي براي ارايه خدمات درماني به مصدومين شيميايي، برگزاري جلسه ستاد «ش.م.ر» (شيميايي، ميكروبي، راديواكتيو) در شهرستانها و تقسيم كار بين دستگاههاي اجرايي و امدادي نيز از جمله تصميمات اتخاذ شده در سطح كشور بود.در ادامه تمهيدات مقامات مملكتي به منظور مقابله با حملات شيميايي احتمالي عراق به شهرهاي بزرگ ايران، ستاد تبليغات جنگ شوراي عالي دفاع هم شيوهنامه مربوط به فعاليت رسانهاي هنگام حمله شيميايي دشمن را براي توجيه مراكز صدا و سيما در استانهاي در معرض تهديد، ابلاغ ميكند. تهيه و پخش برنامههاي آموزشي ساده و ابتدايي پدافند شيميايي، تعيين آژير حملات شيميايي، احداث اتاق ضدشيميايي در ساختمانهاي پخش مراكز صدا و سيما در 18 استان در معرض حمله و تهيه ماسك و لباس ضدشيميايي براي مجري برنامه و برخي توصيههاي ديگر از نكات محوري در اين شيوهنامه است. اين 18 استان عبارت بودند از: خوزستان، باختران (كرمانشاه)، لرستان، زنجان، كردستان، آذربايجانهاي غربي و شرقي، مركزي، اصفهان، همدان، فارس، هرمزگان، بوشهر، تهران، چهارمحالوبختياري، كهگيلويهوبوير احمد، ايلام و گيلان.
همچنين به صدا وسيما ابلاغ ميشود پس از پخش آژير حمله شيميايي و اعلام محل و منطقه آلوده تا قبل از رسيدن اطلاعات و توصيههاي لحظه به لحظه از محل حادثه، نوار صوتي را كه حاوي توصيههاي عمومي به مردم است پخش كرده و مردم را دعوت به خونسردي كند. قرار بود اين نوار با اين جملات شروع شود: «توجه! توجه! خواهران و برادران عزيز! دشمن با هدف ايجاد رعب و وحشت در شما مبادرت به تك شيميايي نموده است. براي مقابله با اين حمله و جلوگيري از تبعات ناشي از آن، توجه شما را به اين توصيهها كه قبلا نيز در جريان آنها قرار گرفتهايد جلب ميكنيم...»
صبح روز پنجشنبه 11 فروردين، دو روستاي حومه مريوان بمباران شيميايي ميشود كه اين حمله بهدليل آمادگي مردم اين روستاها براي مقابله با حملات شيميايي، تنها سه شهيد و سه مجروح برجاي ميگذارد. در روز 12 فروردين، راديو ايران، مردم را با «آژير سبز» كه در زمان حمله شيميايي به صدا در ميآيد آشنا ميكند. از اولين روزهاي آغاز جنگ در سال 1359 تا اين روز، مردم با سه آژير قرمز، زرد و سفيد بهترتيب با مفهوم حمله حتمي هوايي، احتمال حمله هوايي و پايان يا منتفي شدن حمله هوايي آشنا بودند. اما چيزي به نام آژير سبز براي آنها مفهوم مشخصي نداشت. در پي چندينبار بمباران شيميايي روستاهاي مريوان در استان كردستان و تهديد عراق به حمله شيميايي به شهرهاي ايران، استاندار كردستان تدابير مقامات اين استان براي مقابله با چنين حملاتي را به فرمانداريهاي تابعه ابلاغ ميكند. روز 13 فروردين، يك روستا در حومه پاوه با دو بمب شيميايي هدف قرار ميگيرد كه 12 مصدوم بر جاي ميگذارد.
مانور اصفهانيها در تهران
كمبود امكانات و تجهيزات مقابله با حملات شيميايي در داخل كشور و گستردگي مناطق احتمالي درمعرض آسيب، دولت را وادار ميكند در توزيع امكانات واگذار شده به استانها چند مولفه تعيين كند كه عبارتند از: 1. مراكز استانها، 2. شهرهاي عقبه مناطق عملياتي رزمندگان، 3. ميزان جمعيت شهرها، 4. تعداد حملات دشمن به شهرها، 5. شهرهاي بزرگي كه در مجاورت آنها تاسيسات صنعتي قرار دارند، 6. شهرهايي كه مورد تهديد عراق واقع ميشوند و 7. موارد خاصي كه با نظر استاندار تعيين ميشود. روز 14 فروردين، دو روستاي مريوان باز هم بمباران شيميايي ميشوند. صبح روز چهارشنبه 17 فروردين، كمال خرازي، سرپرست وقت ستاد تبليغات جنگ در يك كنفرانس خبري با حضور خبرنگاران خارجي شركت ميكند و درباره آخرين تحولات جنگ به سوالات خبرنگاران پاسخ ميدهد. او در پاسخ به اين سوال كه در برابر احتمال حملات شيميايي به شهرها چه اقداماتي انجام دادهايد، ميگويد: «دستورات و تدابير خاصي هست كه اگر مردم آن را رعايت كنند ميزان خسارت به حداقل كاهش مييابد. همچنين ما، مردم را از طريق رسانههاي گروهي و راديو و تلويزيون آموزش ميدهيم...» چند روز بعد از اين كنفرانس خبري، رويترز به شايعات مطرح شده پيرامون احتمال حملات شيميايي به شهرهاي ايران اشاره كرده و مينويسد: «لباسهاي پلاستيكي مخصوص كه سازندگان آنها ادعا ميكنند در مقابل حملات شيميايي از بدن محافظت ميكند فروش خوبي دارد. همينطور لاستيكهاي اتومبيل، زيرا گفته شده دود برخاسته از سوختن لاستيك ميتواند در مقابل بخارهاي گازي از افراد حفاظت كند.»انتشار گزارشهاي اينچنيني در حالي بود كه تحليلها درباره اينكه عراق درصدد حمله شيميايي به شهرهاي ايران است، همچنان در محافل رسمي و غيررسمي جريان داشت. در همين راستا و به منظور افزايش قابليتهاي اجرايي كشور براي كاهش آسيبهاي ناشي از حملات شيميايي احتمالي به شهرهاي بزرگ و با هدف بالا بردن آمادگي 18 استان كشور كه در معرض حملات موشكي و هوايي عراق قرار داشتند، مقادير قابلتوجهي تجهيزات از دستگاههاي مهندسي (لودر، بولدزر، بيل مكانيكي و...) تا موتور برق، كنسرو، لامپ و... بين استانها توزيع شد. روز 24 فروردين و در اوج بحثها درباره احتمال حمله شيميايي به شهرهاي پرجمعيت مثل اصفهان و تهران، مانور دستگاههاي پدافند شيميايي ساخت جهاد سازندگي اصفهان در سطح شهر تهران انجام ميشود. كاروان دستگاههاي پدافند شيميايي جهاد سازندگي اصفهان براي به نمايش گذاشتن قدرت و توان خود در مقابله با حملات «ش.م.هـ» (شيميايي، ميكروبي، هستهاي) پس از انجام يك مانور در سطح شهر اصفهان و شهرهاي ميمه، دليجان و قم، راهي تهران ميشوند. برگزاركنندگان اين مانور بعد از ديدار با هاشميرفسنجاني، نماينده امام(ره) در شوراي عالي دفاع، در سطح شهر تهران دستگاههاي پدافند شيميايي را به نمايش ميگذارند. يكي از مسوولان جهاد سازندگي اصفهان ضمن قدرداني از «مردم مقاوم شهرها» ميگويد: «با شروع شرارتهاي رژيم رو به زوال صدام و اقدام جنايتكارانه آنان در بهكارگيري سلاحهاي شيميايي كه هزاران تن از مردم بيدفاع حلبچه به شهادت رسيدند، جهاد سازندگي اصفهان به فكر مقابله با بمبارانهاي شيميايي افتاد تا سريعا بتواند محيط آلوده را پاك و آلودگيها را خنثي كند و به اين منظور تاكنون هشت نمونه از اين دستگاهها ساخته شده است. مردم مقاوم ما مطمئن باشند، اگر دشمن دست به شرارت بزند و احتمالا در شهرها از سلاحهاي شيميايي استفاده كند آمادگي مقابله ما با اين اقدام غيرانساني دشمن صددرصد است. نمونه اين دستگاهها در كشور آلمان ساخته شده، اما دستگاههاي ساخت داخل كشور خيلي پيشرفتهتر از آنهاست. اين دستگاهها مانند تيمهاي آتشنشاني در سطح شهرها مورد استفاده قرار ميگيرد و در صورت استفاده از سلاحهاي شيميايي از سوي دشمن، تيمهاي عملياتي پدافند شيميايي خود را به محل حادثه ميرسانند و نسبت به پاكسازي منطقه اقدام ميكنند. مردم مقاوم ما بايد بدانند جاي هيچگونه نگراني نيست. باتوجه به پيشرفتهاي به دست آمده در ساخت دستگاههاي پدافند، آلودگيهاي ناشي از كاربرد غيرانساني و جنايتكارانه اين سلاح بلافاصله خنثي خواهد شد.»
روستاها، آماده اسكان مردم
اما در حالي كه مانورهاي مقابله با حملات شيميايي ادامه دارد و در مدارس به دانشآموزان جزواتي داده ميشود كه چگونگي ايمن ماندن در مقابل اين حملات را آموزش ميدهد، در شهر اصفهان جلسه مهمي برگزار ميشود.
از ميان شهرهايي كه با حساسيت به وضعيت آن نگريسته ميشود، نام شهر اصفهان در بالاي ليست ديده ميشود. اصفهان در اين دوره از جنگ شهرها و بهخصوص از اولين روزهاي فروردين ماه 67 به اينسو، هدف حملات شديد موشكي و بعضا هوايي دشمن قرار داشت و از طرفي تهديد به حمله شيميايي عراق نيز همچنان پابرجا بود. به همين دليل اقدامات احتياطي گستردهاي در دستوركار قرار گرفت تا از جان مردم اين شهر در قبال حملات عراق محافظت شود. از جمله اين اقدامات، برگزاري يك نشست با حضور نماينده امام(ره) در جمعيت هلالاحمر كشور با مسوول هلالاحمر اصفهان بود كه وي در اين جلسه اعلام ميكند هلالاحمر اصفهان آمادگي دارد در صورت حمله شيميايي عراق، بهوسيله تيمهاي امدادرساني ويژه با اين حملات مقابله كند. در همين حال اعلام ميشود تاكنون براي 150 روستا در استان اصفهان شناسنامه تهيه شده و امكانات اين روستاها از لحاظ آب، برق، حمام، نانوايي و درمانگاه مورد بررسي قرار گرفته و هلالاحمر قادر است در صورت وقوع وضعيت اضطراري، در هر روستا 30 الي 70 چادر براي اسكان مردم آماده كند.
پايان گمانهزنيها درباره خطر بزرگ
در ساعات 13 و 15 دقيقه و 13 و 30 دقيقه روز پنجشنبه اول ارديبهشت 1367، دو روستا از توابع هويزه در استان خوزستان با 16 بمب شيميايي هدف قرار ميگيرد. تا 14 ارديبهشت هم چند شهر ديگر ايران بهطور پراكنده بمباران و موشكباران ميشود اما نشانهاي از اينكه يك شهر بزرگ در مركز كشور هدف بمباران شيميايي قرار گرفته باشد، وجود ندارد. درواقع پايان گرفتن رسمي آخرين دور جنگ شهرها در 31 فروردين 1367، فرصت به وجود آوردن يك فاجعه بزرگ در شهري مانند اصفهان را از صدام ميگيرد.
چهار ماه بعد، جنگ تحميلي هشت ساله با استقرار نيروهاي بينالمللي سازمان ملل در مرزهاي ايران و عراق عملا به پايان ميرسد اما جناياتي كه صدام با استفاده از بمبهاي شيميايي در شهرهاي ايران و عراق رقم زد و همچنين پرونده باز كساني كه او را با اين مواد سمي تسليح كردند، تا هميشه تاريخ در خاطرهها خواهد ماند.
پس از اظهارت كمال خرازي در كنفرانس خبري خبرگزاري رويترز نوشت: «لباسهاي پلاستيكي مخصوص كه سازندگان آنها ادعا ميكنند در مقابل حملات شيميايي از بدن محافظت ميكند فروش خوبي دارد. همينطور لاستيكهاي اتومبيل، زيرا گفته شده دود برخاسته از سوختن لاستيك ميتواند در مقابل بخارهاي گازي از افراد حفاظت كند.»
اكبر هاشميرفسنجاني در مورد وضعيت جنگ در تير ماه سال 67 ميگويد: «عراق به كمك غربيها موشكهاي ميانبرد خود را به موشك دوربرد تبديل كرده بود كه به تهران و اصفهان هم ميرسيد. در آن شرايط عراق ميتوانست تبريز، اصفهان و حتي تهران را هدف بمباران شيميايي قرار دهد كه در اين صورت، مانند فاجعه شيميايي حلبچه، همه مردم ميمردند.»
سياستنامه|هفدهم مهر به مناسبت صدور قطعنامه 588 شوراي امنيت سازمان ملل متحد در صفحه سياستنامه يادداشتي را به قلم دكتر يحيي فوزي استاد سابق تاريخ در دانشگاه بينالمللي امامخميني قزوين منتشر شد. فوزي در آن يادداشت با اشاره به قطعنامههاي خنثي و بلااثر سازمان ملل در طول سالهاي جنگ ايران و عراق به اين پرداخته بود كه چه اتفاقي در نهايت منجر به اين شد كه سازمان ملل موضعگيري واقعبينانهتر و اقدام به صدور قطعنامههايي كند كه به شأن ايران و مطالبات آن نيز توجه داشته باشد. به باور عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي تنها در شرايطي سازمان ملل حاضر شد در قطعنامه خود موضعگيري خنثي و بيثمرش را كنار بگذارد كه رزمندههاي ايراني توانسته بودند خودشان را به خاك عراق برسانند و قدرتي از ايران را به نمايش بگذارند كه موجب حيرت رژيم بعث و حاميان بينالمللي آن شود. گزارشي كه براي شماره امروز صفحه «سياستنامه» تنظيم شده است به حال و هواي كشور در روزهايي پرداخته كه احتمال استفاده رژيم بعث عراق از سلاحهاي شيميايي براي حمله به شهرهاي بزرگ وجود داشته است.