• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4214 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۳۰ مهر

سه رويداد و سه توصيه

كيوان كثيريان

۱. رويداد اول:

مدير جوان شبكه سوم- بخوانيد تلويزيون- قصد دارد عادل فردوسي‌پور را بعداز ۲۰ سال حذف كند يا در خوشبينانه‌ترين حالت زهرچشم بگيرد و رويش را كم‌كند. چرا؟ ساده ا‌ست.

يك مثل بي‌مناقشه: چندسال پيش يك كارگردان جوان كه يك فيلم ساخته بود، كتابي داده بود به جايي براي چاپ با عنوان «چگونه كارگرداني كنيم». به من ارجاع دادند براي خواندن و تاييد آن. نوشته بود: «سر صحنه، به دستيارتان يا بازيگران اجازه هيچ اظهارنظري ندهيد. اگر پيشنهادي هم دادند حتي اگر كاملا درست بود و حتي اگر مطمئن شديد كه شما اشتباه مي‌كنيد، به هيچ‌وجه نپذيريد. با آنها برخورد كنيد. آنها بايد بفهمند شما رييس هستيد.»

توصيه: پيشنهاد مي‌كنم مدير شبكه نسيم هم يك برخورد جانانه و مشابه با رامبدجوان بكند. واقعا چه معني دارد دو سه نفر پيدا شوند، بي‌خود و بي‌جهت چهارنفر را بنشانند پاي اين تلويزيون بي‌رونق؟ اصلا سرمايه رسانه‌اي، هزينه‌اي كه پاي چهره‌هاي تلويزيوني شده، ظرايف مديريت رسانه، اقتضائات مديريت رسانه عمومي متعلق به بيت‌المال و خواست مخاطبان علاقه‌مند به برنامه‌ها و چهره‌هاي تلويزيوني، همگي حرف مفت است. مهم اين است كه بدانيم رييس چه كسي است. يك كتابِ «چگونه مدير شبكه باشيم» هم چاپ كنند بد نيست.

۲. رويداد دوم:

مديركل نظارت و ارزشيابي اعلام كرده كه اكران فيلم «كاناپه» كيانوش عياري براي هميشه منتفي است. ايشان تكليف فيلم را «براي هميشه» يك‌سره كردند. چرا؟ ساده‌ست.

يك مثل بي‌مناقشه: استاد از شاگردي پرسيد: «رفت» چه كلمه‌اي است؟ شاگرد گفت: مصدر است.

استاد بعدها از او پرسيد: اين چه جور درس خواندن بود كه فرق فعل و مصدر را نمي‌دانستي؟ شاگرد گفت: از اول هم مي‌دانستم كه «رفت» فعل است، اما اگر راستش را مي‌گفتم، مي‌افتادم توي دردسر بعدي، چون آن‌وقت شما مي‌گفتيد «صرفش كن» و من حالش را نداشتم، اين بود كه گفتم مصدر است و خيال خودم را راحت كردم. صورت مساله را پاك كردم و خلاص.

توصيه: پيشنهاد مي‌كنم مديركل محترم نظارت از همين الان خبر توقيف دائم و ابدي بقيه فيلم‌هاي بلاتكليف را اعلام رسمي كند و تمام. به هرحال چانه‌زني و حل مشكل اين فيلم‌ها، هم حال و حوصله مي‌خواهد، هم دردسر دارد، هم شجاعت لازم دارد كه احتمالا هيچ كدامش موجود نيست پس بهتر است آب پاكي را روي دست همه بريزند و توقيف هميشگي آشغال‌هاي دوست داشتني، خانه پدري، صدسال به اين سال‌ها، وقت داريم حالا، شيفتگي، رستاخيز، خرس، ارادتمند نازنين... و بقيه را اعلام كنند و صورت مساله كلا پاك شود و خلاص.

۳. رويداد سوم:

فيلم «لس‌آنجلس تهران» اكران شده و پرويز پرستويي و مهناز افشار و ماهايا پطروسيان و گوهر خيرانديش هم در آن بازي مي‌كنند. يك‌ فيلم كمدي كه فيلمنامه‌اش خوب نيست و شوخي‌هاي درنيامده و موقعيت‌هاي حرام شده، كم ندارد، متوسط است و پيشرفتي در كارنامه كارگردان و بازيگرانش به حساب نمي‌آيد. همه اينها قبول ولي فيلم از جنس كمدي‌هاي سبك روي پرده نيست، از خيلي از آنها هم بهتر است.

اما اين روزها حملات عجيب و غريبي عليه اين فيلم مي‌شود كه بودار به نظر مي‌رسد. فيلم اصلا آنقدر فاجعه‌بار نيست كه درباره‌اش بشود اين طور فضاسازي گسترده كرد. كارنامه بازيگران بزرگ و مشهورش، با وجود آنكه بسيار پربار و قابل توجه است، از بازي متوسط و حتي زير متوسط خالي نبوده و اين اصلا چيز عجيبي نيست. گرچه همين كه پرستويي دوباره نقش كمدي پذيرفته، يك امتياز است. حتي بازي سه، چهار بازيگر اصلي ديگر - جز ژوبين رهبر- هم نسبتا قابل قبول از آب درآمده گرچه كاملا از ضعف فيلمنامه و شخصيت‌پردازي لطمه ديده‌اند.

فيلم‌هاي دم‌دستي و بي‌كيفيت، اين روزها روي پرده كم نيستند، اما اينكه نظر برخي همكاران رسانه تنها به اين فيلم‌جلب شده و انتقادهاي تند برخي منتقدان در ميان اين همه فيلم بي‌كيفيت تنها شامل همين يكي شده، كمي عجيب به نظر مي‌رسد. كاش اين فضاسازي‌ها و حمله‌هاي تند، به ماجراي بازيگر اول مرد فيلم و فيلم قبلي او و حواشي به وجود آمده پيرامون آن فيلم ربطي نداشته باشد و پاي «انتقام شخصي» را از فيلم‌ها به عالم واقع نكشانده باشند.

همچنين اميدوارم اين پيشامد يك گروكشي رسانه‌اي نباشد و به دادن و ندادن آگهي به رسانه‌هاي خاص مرتبط نباشد.

توصيه: تلافي غوره را سر كوره درنياوريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون