بررسي روشها و نكات مورد توجه كارشناسان در جابهجايي حيوانات زنده
مسافران زبان بسته زنده به مقصد نميرسند
چند هفتهاي است كه از خبر دردناك تلف شدن 5 راس گور ايراني در پروژه انتقال از پارك ملي توران به پارك ملي كوير ميگذرد. برخي مسوولان اين امر بركنار و خبر از بررسي و برخورد با تمام عوامل دستاندركار به گوش ميرسد. اين اقدامات براي جلوگيري از تكرار اينگونه وقايع قدمي بسيار فرخنده است، ليكن براي دسترسي به راهحل و قضاوت صحيح درباره چگونگي جلوگيري از وقوع دوباره آن، موضوع بايد كمي علميتر و كارشناسانهتر مورد بحث قرار گيرد. خوشبختانه چه در سطح ملي و چه در سطح بينالمللي، متخصصان بسيار خبرهاي براي اينگونه امور وجود دارند كه شايد با استمداد از آنها، اين مشكل بزرگ به راحتي قابل پيشگيري بود. با بررسي ضوابط و تجربههاي بينالمللي ميتوان به پاسخهايي براي بسياري از سوالات مطرح شده در اين زمينه دست يافت.
معاهده سايتس (CITES)، معاهدهاي چندجانبه است كه در گردهمايي اعضاي اتحاديه بينالمللي حفاظت از طبيعت شكل گرفته و هدف آن مبارزه با قاچاق حيوانات و گياهان در معرض خطر انقراض است. عضويت در اين معاهده يكي از بزرگترين هدايايي است كه بنيانگذار و رييس سازمان محيط زيست وقت، اسكندر فيروز، براي طبيعت ايران از خود به جاي گذاشته است. براساس همين عضويت است كه ايران توان مقابله با قاچاق گونهاي مانند ماهي خاوياري كاسپين را دارد. در وبسايت رسمي اين معاهده علاوه بر برنامههاي متعدد درخصوص مقابله با قاچاق گونهها، برنامهاي پيشنهادي براي شيوه جابهجايي حيوانات و گياهان نيز منتشر شده كه در دو بخش عمومي حيوانات و گياهان قرار دارد و در قدم بعدي تخصصيتر شده و به پستانداران و درنهايت به موضوع جابهجايي فردسمان و زوج سمان ميپردازد. گونه گورخر آسيايي كه از راسته فردسمان است و در زمره گونههاي در معرض خطر انقراض سازمان حفاظت محيطزيست قرار دارد، بايد طبق قوانين و ضوابط اين بخش جابهجا شود (اطلس پستانداران ايران). ضوابط تنظيم شده داراي بندها و قوانين زيادي است كه مجال بررسي تمام آنها در اينجا نيست، اما براي آگاهي بيشتر از ابعاد برنامهريزي در اين زمينه، با توجه به اتفاقاتي كه در جابهجايي اين 10 راس گور رخ داد، به شرح 5 بخش مهم از اين ضوابط ميپردازيم.
در بند اول، كه به جابهجايي حيوانات زنده ميپردازد، به نكاتي اشاره ميشود كه پيش زمينه هرگونه برنامهريزي براي جابهجايي حيوانات است و بايد درنظر گرفته شود. اولين مورد به توضيح اين امر ميپردازد كه حيوانات به صورت كلي در زمان جابهجايي دچار اضطراب شده و با افزايش فعاليتهاي متابوليكي، آنها رفتارهاي ناگهاني از خود نشان ميدهند. بر همين اساس بايد هرگونه جابهجايي با حداكثر مراقبت و برنامهريزي صورت بگيرد. اين جابهجايي بايد با به حداقل رساندن هرگونه ترس، سختي و يا ضربه به حيوان انجام بگيرد.
بند دوم، بخش برنامهريزي جابهجايي است كه بيشترين زمان را بايد به خود اختصاص دهد. براساس اين تعهدنامه، براي برنامهريزي جابهجايي هرگونه، بايد ليست بلندبالايي تهيه شود كه شامل دو موضوع گونه حيواني و مسير جابهجايي است. در بخش گونه، سن، جنس، شيوه زندگي، تاريخچه پزشكي و بسيار موارد ديگر در نظر گرفته ميشود. گردآوري تمام اين جزئيات، هفتهها و ماهها زمان نياز دارد كه بايد توسط تيمي از متخصصان و كارشناسان صورت گيرد. در بخش بعدي كه به برنامهريزي مسير جابهجايي اختصاص دارد، بايد مواردي چون زمان جابهجايي، مسير، توقفگاهها، مدت زمان هر توقف، تعميرگاههاي در دسترس، مورد توجه قرار گيرد. اين برنامهريزي بايد به حدي دقيق باشد كه حتي وضعيت جاده و هوا در زمان جابهجايي در نظر گرفته و توسط عوامل درگير در جابهجايي، بهترين زمان انتخاب شود. براي بخش پاياني اين برنامهريزي بايد به مواردي كه احتمال وقوع آنها وجود دارد، مانند فرار حيوان يا ضربه وارد شدن به جعبه حمل حيوان در نظر گرفته شود و با باغ وحشها و مراكزي كه ميتوانند در زمان اضطراري كمك رساني كنند، هماهنگيهاي لازم به عمل آيد.
بند سوم، مختص وسيله نقليه و جعبهاي است كه حيوانات در آنها قرار ميگيرند. ضوابط در اين بخش بسيار سختگيرانه و دقيق تنظيم شده است. به عنوان مثال براي حيوان بايد با توجه به گونه و اندازه، جعبه خاصي طراحي و ساخته شود. جعبه بايد به اندازه كافي محكم باشد كه هيچگونه شكستگي را متحمل نشود. كف آن به اندازه كافي علوفه و ديوارههاي آن به اندازهاي لايه محافظ داشته باشد كه در برابر ضربههاي شديد از حيوان مراقبت كند. در نهايت، وسيله نقليه بايد با حداقل صدا و بهترين كيفيت باشد تا حداقل خرابي در راه و كمترين اضطراب به حيوان وارد شود. از موارد مهمي كه پيشنهاد شده است، بهكارگيري سامانه دوربين مدار بسته يا هر گونه سامانهاي است كه ارزيابي لحظه به لحظه وضعيت حيوان را ممكن سازد.
در بند پنجم، تواناييهاي افرادي كه هنگام جابهجايي محموله را همراهي ميكنند مورد بررسي قرار گرفته است. افرادي كه در حمل اين محموله شركت ميكنند بايد آموزش ديده باشند و در مورد آن گونه خاص، اطلاعات كافي داشته باشند. همچنين حضور افراد متخصص حين جابهجايي ضروري است تا در زمان بروز هرگونه بيماري يا اضطراب آن را شناسايي و در رفع آن اقدام كنند. در بخش مربوط به فردسمان و زوج سمان، در رابطه با اسبها و گورهاي وحشي ضوابط خاصي نيز تعيين شده است كه شايد از مهمترين آنها بشود به كاهش ميزان تغذيه در روزهاي منتهي به جابهجايي اشاره كرد كه ميتواند به فراهم كردن شرايطي آرام براي حيوان كمك كند. (cites.org)
تمام اين قوانين و ضوابط پيشنهاد شدهاند تا سلامت و موفقيتآميز بودن پروژههاي جابهجايي حيوانات تضمين شود. فراتر از اين، دروس و تخصصهايي است كه بايد به صورت علمي و عملي توسط كارشناساني كه در اين امر شركت ميكنند، فرا گرفته شود. اما در عمل چطور؟ آيا تا به حال پروژه انتقالي با اين دقت و اين نوع برنامهريزي در جهان صورت گرفته است؟ آيا گونههايي خطرناكتر و آسيبپذيرتر از اين برنامهها جان سالم به در بردهاند؟
چند سال پيش، باغوحش فيلادلفيا، واقع در ايالت مينهسوتا امريكا درگير پروژهاي براي جابهجايي دو اسب آبي از يك طرف باغوحش به طرف ديگر شد. دو اسب آبي پس از 20 سال زندگي در محفظه قبلي خود به مكان جديدي كه با ايجاد تغييراتي در محل قبلي نگهداري شترمرغها صورت گرفته منتقل شدند. اين قفس كه عنوان زيستگاه براي آن مناسبتر است، پس از ماهها برنامهريزي و تعميرات آماده پذيرش شد و اين خود داستاني طولاني درباره نحوه صحيح تهيه مكان مناسب براي زيستن طبيعيتر و بهتر حيوانات دارد كه شايد در اينجا مجال بازگويي آن نباشد. كيم لنگل (Kim Lengel)، مسوول حفاظت از حيوانات درباره جابهجايي دو اسب آبي ميگويد كه حدود 9 ماه برنامهريزي براي اين جابهجايي صورت گرفته است. در ابتدا مربيان اسبهاي آبي را براي وارد شدن به قفسها تمرين دادهاند كه ديگر نيازي به استفاده از مواد بيهوش كننده نباشد. رانندگان جرثقيل و كاميون از كاركنان باغوحش انتخاب شده و به مدت چند ماه مشغول تمرين براي اجراي جابهجايي با كمترين حركت و به امنترين روش ممكن بودهاند. تمام مسير جابهجايي كه بايد از خيابان اصلي صورت ميگرفت از قبل مانع گذاري شده و كاميون با سرعتي كمتر از 20 كيلومتر در ساعت به حركت خود در طول مسير ادامه داد. با ورود جعبه به در اصلي محيط، تمام درها بسته شده و در صورت باز شدن ناگهاني جعبه و يا هر اتفاق ناگهاني ديگر، مسير فرار توسط خانم لنگل براي تمام كاركنان تعيين شده بود. به گفته او اين يكي از آرامترين جابهجاييهاي حيوانات بهشمار ميرود و براي كاري كه حدود دو ساعت زمان برد، نزديك به 9 ماه برنامهريزي صرف شد. لنگل دو هدف اصلي اين جابهجايي را امنيت بالا براي مردم و راحتي حداكثر براي حيوانات برشمرد. او اين پروژه را موفقيتآميز اعلام كرد و آن را مديون مشاركت بيش از 3 دفتر با تمام كاركنانشان براي اين جابهجايي دانست. (philadelphiazoo.org)
با بررسي قوانين و ضوابط و همچنين تجربيات ساير كشورها در جابهجايي حيوانات، ميتوان به اين مساله پي برد كه ميزان برنامهريزي و توجه به جزئيات يك جابهجايي باعث موفقيت آن ميشود. واقعه تلف شدن پنج گور ايراني نه تنها به منابع طبيعي كشور ضرر وارد كرد، بلكه باعث شد ماهها و سالها تلاش و رنج سمنها، مردم بومي و محيطبانان در فراهم كردن شرايط مساعد براي تكثير و بهبود زيستگاه اين جانوران هدر برود. اما براي حل اين مشكل نبايد به برخورد قانوني با عاملان كفايت كرد. با بهكارگيري ظرفيتهاي موجود در سازمان محيطزيست مانند دانشكده محيطزيست، پژوهشكده محيط زيست و توسعه پايدار و مركز آموزش محيطبانان و با تربيت كارشناسان و محيطبانان آموزش ديده و متخصص در امور مختلف، ميتوان از تكرار چنين حوادثي جلوگيري كرد. مهم شمردن ضوابط يادشده و توجه به تجربههاي بين المللي بيانگر اين است كه پروژهاي چه به كوچكي جابهجايي دو حيوان در يك باغوحش و چه به بزرگي جابهجايي 10 حيوان بين دو پارك ملي باشد، كارشناس و كاردان متخصص هر دو نقشي اساسي در موفقيت يا شكست يك پروژه دارند. بديهي است اين مسووليت بر دوش مديران، معاونان و روساي سازمان است كه در حسن انتخاب اين افراد دقت كنند.