تعريف درست از يك مقوله و آگاهي داشتن از آن ميتواند ما را به سر منزل مقصود برساند. در سالهاي گذشته عدم تعريف درست از معضلات و مشكلات مختلف و در پي آن عدم تعريف درست از راهحل، ما را در نقطه بحراني در مسائل مختلف قرار داده است.
بهطور خاص درباره اقامتگاه بومي به جد، دچار سردرگمي و عدم تعريف درست از
آن هستيم.
اعدادي مطرح ميشود كه فراتر از واقعيت است و در واقع از همان عدم تعريف درست ناشي ميشود. ما به دنبال اختراع دوباره چرخ هستيم بدون آنكه نگاهي به كشورهاي مبدع بومگردي يا همان اكولوژ مانند كانادا و ژاپن داشته باشيم. تنها پس از بررسيهاي اينچنيني و تعريف درست است كه ميتوانيم تصميم بگيريم به سمت عدد 500 يا 5 هزار اقامتگاه هدف اعلام شده توسط استاندار گيلان حركت كنيم. اقامتگاه بومگردي كاركرد و فلسفه ويژه
خود را دارد.
با افراد بسياري روبهرو هستيم كه براي ساخت زنجيره اقامتگاه بومگردي مراجعه ميكنند و اين يعني مفهوم اقامتگاه بومگردي را نميدانند. اگر چند واحد مانند آنچه اخيرا اعلام شده در كنار هم قرار بگيرند بايد در هر واحد يك خانواده ساكن باشد. آيا در اين شرايط زندگي ميتواند جريان داشته باشد؟ آيا آن خانواده درك فرهنگي و زيست محيطي نسبت به محيط و منطقه خودش دارد؟ در تقابل با هم قرار نميگيرند؟
از همه مهمتر منطقه و محيط، امكان ايجاد اقامتگاه بومگردي را دارد؟ افراد بسياري با تغيير كاربري شاليزار و حاشيه روستا و مناطق بكر تصميم به نوسازي گرفتهاند و اين امر با خاستگاه اقامتگاه بومگردي كاملا متضاد است. شما به بهانه ساخت اقامتگاه بومگردي اجازه چنين كاري نداريد.
كلمه اكولوژ متشكل از «اكو» و «لوژ» است. تركيب اين دو به معناي به حداقل رساندن مصرف انرژيهاي طبيعي در نوك هرم است. اصل اول در تاسيس اقامتگاه بومگردي، نوسازي و تكميل آن است. دليل اين كار، جلوگيري از ساخت و ساز بيرويه و اشغال زمين و هدر رفتن انرژي است. حفر پي ساختمان و ساخت مجدد آن، به مراتب نسبت به مرمت ساختماني كه وجود دارد و سه، چهار يا شش دهه از عمرش ميگذرد، انرژي و مواد و مصالح بيشتري مصرف ميكند. در اين صورت فضاي جديدي را اشغال نكردهايم و به محيط زيست آسيب نرساندهايم. اين اصل اول است. اقامتگاه بومگردي يعني با حفظ بستر موجود مزيت ايجاد كنيد. اما به نظر ميرسد به هر قيمتي ميخواهيم، مزيت ايجاد كنيم.
بهطور كلي بايد درك كنيم اقامتگاه بومگردي يك پروسه و روند است، زودبازده نيست. بايد در آن غرق شويد، فرهنگ را سوژه گردشگري كنيد، نمادها و اسطورهها را استخراج كنيد. اين موضوعات، به مجموعه معنا و مفهوم ميدهد و يك گردشگر زيستگرا و فرهنگگرا را وارد منطقه ميكند. در بحث اقامتگاه بومگردي حتي با مفاهيمي مانند گردشگري سكوت روبهرو هستيم كه مفاهيمي متعالي است.
سطح استاندارد در اقامتگاههاي بومگردي بسيار بالاست و به دست آوردن گردشگر كاري بس دشوار است. كارهاي فرهنگي و تربيتي بايد انجام شود. در اقامتگاههاي راهاندازي شده تعداد انگشتشماري دوره گردشگري اكوتوريسم را گذراندهاند كه در جريان كار قرار دارند. وقتي آموزش نديدهايد به عناوين مختلف تلاش ميكنيد بيشترين سود را كسب كنيد.
تنها افتخار شما اين خواهد بود كه گردشگر آوردهايد! ولي به چه قيمتي؟ به اين قيمت كه تا چند سال آينده منطقه را با خاك يكسان كنيم؟! آن زمان ديگر گردشگر هم به اينجا نميآيد. گردشگر خارجي بعد از سفر در مورد شما در TripAdvisor و Lonely Planet يادداشت ميگذارد. در بين گردشگران خارجي، كمتر از يك درصد به صورت اتفاقي و بقيه از طريق خواندن نظرات فيسبوك و پيشنهاد مسافران قبلي به ما مراجعه ميكنند. افراد ما را به عنوان مكاني معرفي ميكنند كه 70 تا 80 درصد استانداردهاي اكوتوريسم را داريم و آنها را به ديدن صنايعدستي ميبريم. منفعت محلي (Local Benefit) را بهطور واقعي به اجرا درآوردهايم و به دليل آلودگي كه سراسر گيلان را فرا گرفته است، يك بار در هفته روز پاكسازي (Clean Day) داريم كه به صورت گروهي با افراد محلي به جمع كردن زبالهها ميپردازيم.
بايد توجه داشته باشيم كه در مورد اقامتگاه بومگردي كيفيت بيش از كميت اهميت دارد. سطح و نوع هزينهاي كه در اقامتگاه بومگرد ميشود، كاملا متفاوت با آنچه معمول است، اتفاق ميافتد. همين الان در گيلان طبق آمار، در زمان اوج حضور مسافر تنها 30 درصد در هتلها ضريب اشغال داريم. پس چطور به بهانههاي واهي مانند تاثير مسير ريلي و عدم وجود زيرساخت اسكان دست به اقداماتي اينچنين ميزنيم كه فقط به واسطه يك نام، يك اسم مثل بومگردي ميتواند استان را
به قهقرا ببرد.
تجربه نشان داده هر گونه دخالت دولتي در موارد اينچنيني به سرانجام خوبي نرسيده است. براي يك بار هم كه شده بگذاريد بخش خصوصي راه خود را برود و منطبق بر نياز و بازار و منافع مشترك به نتيجه برسد. به نظر ميرسد اگر مباحث اقامتگاه بومگردي به سمت اقامتگاه خانگي (Home Stay) سوق پيدا كند از اين سرنوشت محتوم نجات پيدا خواهيم كرد.