فرصتهاي ضد فساد تاكسيهاي اينترنتي
سينا قنبرپور
زمزمههايي مبني بر دونرخي شدن بهاي فروش بنزين به گوش رسيده است. هرچند نمايندگان مجلس معتقدند كه اين كار غيرقانوني است و نبايد اين اتفاق بيفتد اما پرسش اين است كه اگر بنزين دونرخي شد و مثل سال 1386سهميه سوخت براي هر خودرو در نظر گرفته شد چه تاثيري بر وضعيت حمل و نقل درون شهري خواهد گذاشت. اين پرسش وقتي قابل تامل ميشود كه بدانيم به جز تردد مسافران با مترو، اتوبوسهاي درون شهري و تاكسيهاي زردرنگ دستكم روزي يك و نيم ميليون سفر با تاكسيهاي هوشمند يا همان تاكسيهاي اينترنتي در شهرهاي كشور بهويژه پايتخت انجام ميشود. حال پرسش اين است كه اگر بنزين دو نرخي شده و سهميه سوخت تعيين شود براي تامين سوخت اين يك ميليون و نيم سفر چه اتفاقي خواهد افتاد؟ از سوي ديگر پيشتر و قبل از ورود تاكسيهاي اينترنتي و هوشمند در تهران دستكم 450هزار خودرو در قالب تاكسيسرويس فعاليت ميكردند كه برايشان سهميه سوخت در نظر گرفته ميشد. با ورود تاكسيهاي هوشمند تعداد تاكسيهاي تلفني كمتر و كمتر شد. اينك برآوردها نشان از آن دارد كه حدود 150هزار خودرو هنوز در قامت تاكسيسرويس فعاليت ميكنند. اگر در مدل سابق براي آنها سهميه سوخت در نظر گرفته و در كارت سوختشان فعال شد اينبار چه اتفاقي خواهد افتاد؟ همه اين نكات وضعيتي را ميجويد كه در آن حمل و نقل درون شهري پس از تغيير احتمالي چه وضعيتي پيدا خواهد كرد. شايد اساسا دولت در شرايط كنوني نخواهد بنزين را دونرخي كند اما اگر در يك فرض قرار باشد چنين اتفاقي بيفتد بايد براي آن برنامهريزي داشت. به همين دليل به نظر ميرسد پيش از آنكه خللي در انجام سفرها بروز يابد بايد براي آن بسترسازي و شرايط جديدي وضع كرد.
بازار رقابت مخدوش ميشود
در چند سال اخير چندين شركت تاكسي هوشمند يا تاكسي اينترنتي فعال شدهاند كه بنا بر آمار اتحاديه كسب و كارهاي اينترنتي دستكم 30 تاكسي هوشمند در كشور فعال هستند؛ البته شايد نام برخي از آنها را بيشتر شنيده باشيم ولي 30 تاكسي هوشمند در كشور فعال هستند. براي نمونه در مشهد شركتي با عنوان «تاچسي» زيرنظر شهرداري مشهد فعال شده است. در تبريز نيز تاكسي اينترنتي محلي با نام «قونقا» فعال است. برخي از اين شركتهاي حمل و نقل درونشهري مسافر روزي چندين مسافر دارند زيرا تعداد خودرو و راننده محدود دارند و برخي از آنها تعداد سفرهايشان به چندين هزار و حتي بالاي يك ميليون در روز ميرسد. اين وضعيت سبب شده تا بازار رقابتي براي حمل مسافر ايجاد شود و در ساعاتي از روز قيمتها كمتر و ساعاتي قيمتها بيشتر شود. بنابراين مسافر ميتواند در ساعاتي از روز براي مسير خود كمترين قيمت را بپردازد يا در ساعات پيك سفر (اوج تردد) رقم بيشتري پرداخت كند. اما اگر با دونرخي شدن بنزين بحث دادن سهميه پيش آيد آن وقت فقط تاكسيهاي زردرنگ سهميه دارند و تاكسيهاي هوشمند از اين امكان برخوردار نخواهند بود و ديگر نميتوانند اين شرايط رقابتي براي بهبود حال مسافر را ايجاد كنند.
وضعيت اشتغال 2ميليون نفر چه ميشود
آمارهاي مختلفي از تعداد رانندگان و تعداد خودروهاي فعال در تاكسيهاي هوشمند مطرح ميشود زيرا عموما برخي رانندگان روزي يك سفر انجام ميدهند و برخي به طور پارهوقت چند سفر و تعداد قابل توجهي نيز تمام روز را مشغول انجام سفر هستند. در نتيجه آمارهاي مختلفي از رانندگان پرتردد و كمتردد داريم. اما براساس بررسيهاي مختلف دستكم 2ميليون نفر به عنوان راننده در شركتهاي تاكسي اينترنتي ثبتنام كردهاند. حال اگر سهميهبندي سوخت دامن حمل و نقل درون شهري به ويژه سفرهاي تاكسيها را بگيرد بسياري از مردم كه از تاكسيهاي اينترنتي استفاده ميكردند با مشكل مواجه خواهند شد زيرا ديگر آنها با قيمت جديد نميتوانند خدمات كنوني را ارايه كنند. اما پرسش اين است كه رانندههايي كه از طريق تاكسيهاي اينترنتي مشغول شده بودند و درآمدي داشتند چه بايد بكنند؟ به عبارت ديگر آيا دولت و نهادهاي مسوول در زمينه حمل و نقل درونشهري و از سوي ديگر مسوولان تصميمساز در زمينه سهميهبندي سوخت به تبعات مختلف اين كار انديشيدهاند؟!
يك فرصت طلايي ضد فساد
آنچه مردم را در سالهاي اخير به استفاده از تاكسيهاي هوشمند و اينترنتي ترغيب كرده است كيفيتيافتن فعاليت تاكسي و حمل مسافر بوده است؛ به عبارتي ديگر سطح نظارت بر رانندهها با استفاده از زيرساخت اينترنتي و امكان امتيازدهي به رانندگان در شيوه رانندگي و برخورد با مسافر از يك سوءاستفاده از سيستم تهويه مناسب در تابستان و بخاري در زمستان يا تميز بودن خودرو سبب شد مسافران تغييري علاوه بر رقم كمتر مسافرت درون شهري نسبت به آژانسها و تاكسيها لمس كنند. اما اين همه تغييري نبود كه سيستم هوشمند و زيرساخت سايبري براي تحول ايجاد كرده بود؛ به عبارت ديگر سالهاست سازمان تاكسيراني در شهرهاي مختلف با نظارتهاي انساني نتوانسته تاكسيها را منضبط و مرتب كند و رفتار رانندگان تاكسي را بسامان كند. اما يك شيوه سايبري و امكان دادن اطلاعات از سوي مسافر به شركت تاكسياينترنتي سبب شد كيفيت رفتار رانندگان تغيير كند. اين يك بخش قضيه است. بخش ديگر اين قضيه را در امكان رصد لحظه به لحظه راننده و خودرويش روي سيستم نقشه دانست؛ به عبارت ديگر شركت تاكسي اينترنتي ميتواند هر لحظه رصد كند كه راننده در چه محلي و در حال انتقال مسافر است يا متوقف. اما اين وضعيت چه سودي ميتواند در شرايط خاص سهميهبندي داشته باشد؟
همه ما در سالهاي 86 و 87 يعني همان زمان كه سهميهبندي اعمال شده بود و فقط ماهي 60 ليتر بنزين داشتيم نياز خود را از طرق مختلفي تامين ميكرديم. براي مثال از راننده تاكسيها و راننده وانتها بنزين ميخريديم. در واقع دو نرخي شدن يك رانت خرد ايجاد كرده بود كه رانندگان تاكسي ميتوانستند بخشي از روز كار نكنند و با فروش يك باك بنزين كمتر مسافر جابهجا كنند. حال اگر دوباره سهميهها اعمال شود سازمان تاكسيراني با چه شيوهاي ميخواهد بر تاكسيها نظارت كند كه آنها مشغول حمل مسافر هستند يا متوقف؟ آيا به اندازهاي كه سوخت دريافت كردهاند حركت هم كردهاند؟ زيرساخت سايبري تاكسيهاي هوشمند اين امكان را دارد كه راننده را مرتب نظارت كند. بنابراين اگر به تاكسيهاي اينترنتي سهميه تعلق بگيرد به سبب آنكه روي نقشه حركت و دريافت وجه از مسافر ثبت ميشود امكان محاسبه رفتار آنها وجود دارد كه آيا سهميه سوختشان را در بازار آزاد فروختهاند يا سفر انجام دادهاند. بنابراين حتي اگر سازمان تاكسيراني با استفاده از جي.پي.اس يا نظارت نيروي انساني در گشتهاي فيزيكي مشغول رصد رانندگان شود به اندازه ثبت اينترنتي قابل محاسبه و رصد نخواهد بود. در نتيجه امروز گرچه اختلاف نظر بزرگي ميان تاكسيهاي سنتي و تاكسيهاي مدرن وجود دارد كه هريك ديگري را به ضعفهايي منتسب ميكند يا تاكسيهاي قديمي خواستار اخذ مجوز و اعمال نظارت و كسب درآمد از تاكسيهاي اينترنتي هستند اما در شرايط خاص كشور كه ممكن است با محدوديتهايي در بنزين مواجه شويم زيرساختهاي تكنولوژيك تاكسيهاي اينترنتي ميتواند به مثابه يك روش ضد فساد عمل كند و مانع از ايجاد بازار آزاد بنزين و رانت خرد در اين عرصه شود. فقط كافي است همه دستاندركاران و تصميمسازان در عين حال كه به تضاد منافع ميانديشند به منافع ملي هم بينديشند و جلوي ورود شوك به حملونقل درون شهري را گرفته و بازار رقابتي حمل مسافر را حفظ كنند؛ فرصتي كه با استفاده از شيوههاي دولت الكترونيك و تكنولوژي موجب برد همه ميشود.