لوپتگي در حال ورود به سياهچاله
بازنده بزرگ
سامان سعادت
اين روزها در رسانههاي ورزشي دنيا، تحليلهاي گوناگوني درباره علل ناكامي يولن لوپتگي در رئال مادريد مطرح ميشود؛ از فقدان رونالدو گرفته تا خست فلورنتينو پرز در خريد بازيكنان جديد. كريس رونالدو 9 سال ستون رئال مادريد بود و در و دروازه اين تيم بر پاشنه وجود وي ميچرخيد؛ چه در زمان مورينيو، چه در دوران آنجلوتي و زيدان. طبيعتا فقدان رونالدو، خلأ بزرگي در رئال مادريد ايجاد كرده است و لوپتگي هنوز نتوانسته اين خلأ را پر كند. بنزما و ديگران در حد رونالدو نيستند، بيل هم اسير آسيبديدگي است. در واقع در غياب رونالدو، قلب تاكتيكي و مركز ثقل و گرانيگاه رئال از دست رفته است. جدا از اين، فلورنتينو پرز در تابستان امسال حاضر نشد سر كيسه را شل كند و بازيكنان مد نظر لوپتگي را بخرد. او ترجيح داد پولش را صرف ساخت ورزشگاه جديد رئال مادريد بكند. خروج زيدان از رئال هم ربط عميقي داشت با اين ناخنخشكي نوظهور پرز. ادن آزار به مادريد نيامد و خون تازه در رگهاي رئال منتشر نشد كه خلأ رونالدو تا حدي پر شود. همچنين لوپتگي، نه كه تيمش دچار بحران گلزني شده، بازي هجومي بيمحابا را در دستور تيمش قرار داده است. رئال مادريد در 9 هفته آغازين لاليگا، فقط 13 گل زده است. اين تعداد گل اندك با بازي هجومي بيمحابا حاصل شده است و بهاي جلو كشيدن بيپرواي خط دفاعي رئال نيز دريافت 9 گل در 9 بازي بوده است. پس به نظر ميرسد جدا از رفتن رونالدو و دست به جيب نشدن پرز، تاكتيك و حتي استراتژي لوپتگي هم ايراد دارد. او از گل نزدن تيمش نگران است و عملا بيش از آنكه به فكر كسب 3 امتياز هر بازي باشد، به فكر گل زدن تيمش در بازيها بوده است. گلهايي اندك كه غالبا هم به پيروزي ختم نشده است. رئال در 9 بازي گذشته در لاليگا، 3 باخت و 2 مساوي داشته است. هم از اين رو با 14 امتياز در رده هفتم جدول قرار دارد. شش پله پايينتر از بارسلونايي كه 18 امتيازي و صدرنشين است. شرمساري ماجرا براي لوپتگي، اين واقعيت هم است كه تيمهاي اسپانيول و آلاوس و وايادوليد بالاتر از رئال قرار دارند. دو تيم صدر جدول، بارسلونا و اسپانيول هستند كه هر دو متعلقند به شهر بارسلون از ايالت كاتالان. همه شواهد و قرائن دال بر اين است كه لوپتگي در آيندهاي نه چندان دور، از رئال مادريد اخراج خواهد شد. بعيد است لوپتگي سرنوشتي بهتر از رافا بنيتس پيدا كند. عملكرد او در رئال، حتي بدتر از عملكرد كيروش خودمان بوده است. اما اين همه مصيبت كه گريبانگير يوان لوپتگي شده، علتش چيست؟ علتش چيزي نيست جز حرص. يوان لوپتگي بعد از يورو 2016 سرمربي تيم ملي اسپانيا شد و در طول دو سال، از اسپانيا تيمي شاداب و شكوفا ساخت. ماتادورها با رهبري لوپتگي، با اقتدار به جام جهاني رسيدند و از نظر بسياري از كارشناسان، شانس اصلي قهرماني بودند. پيش از آغاز جام جهاني، اسپانيا و آلمان و فرانسه مدعيان اصلي قهرماني به نظر ميرسيدند. گمانهها درباره فرانسه درست بود، آلمان اما گرفتار بحراني ناپيدا بود و اسپانيا هم با رفتن لوپتگي به رئال مادريد، شيرازه تيمش از هم پاشيد. لوپتگي در خرداد ماه امسال كه رئال مادريد را به تيم ملي ترجيح داد، احتمالا بزرگترين اشتباه زندگيش را مرتكب شد. او با آن همه بازيكن سرحال و توانا در تيم ملي اسپانيا، ميتوانست موفقيتي درخور در جام جهاني به دست آورد. هيچ بعيد نبود لوپتگي مثل دلبوسكه دومين مربي اسپانيايي فاتح جام جهاني شود. يا دستكم تيمش را تا فينال هدايت كند و به جاي كرواسي، اسپانيا در فينال مغلوب فرانسه شود. اسپانيا در تاريخ جام جهاني، جدا از قهرماني سال 2010، فقط يكبار به مرحله نيمهنهايي رسيده است. ماتادورها در 1950 عنوان چهارمي جهان را كسب كردهاند و ديگر هيچ! بنابراين حضور لوپتگي و شاگردانش در جمع چهار تيم پاياني جام جهاني، براي فوتبال اسپانيا ارزش تاريخي داشت؛ هرچند كه آنها پيش از آغاز جام حقيقتا به فتح جام جهاني اميدوار بودند. اما لوپتگي همه چيز را به باد داد تا چند صباحي سرمربي رئال مادريد باشد. او خوب ميدانست كه سرمربي رئال مادريد، هر آن ممكن است اخراج شود. سرنوشت رافا بنيتز پيش چشمش بود. آنجلوتي را هم ديده بود كه با وجود تيم باكيفيتش، از رئال اخراج شده بود. ولي قيد تيم ملي اسپانيا را زد تا روي نيمكت رئال بنشيند. اسپانيايي كه با كارداني خود لوپتگي سربرآورده و باليده بود، قرباني هوس يا روياي لوپتگي شد: روياي رهبري رئال مادريد. لوپتگي اسپانيا را از دست داد ولي در مادريد هم چيزي به دست نياورد. اخراج او از رئال مادريد بسيار محتمل است. اگر رئال همين روند را طي كند، لوپتگي نيمفصل دوم را نخواهد ديد و در اين صورت، او بازنده بزرگ سال 2018 خواهد بود. كسي كه تيم ملي اسپانيا و جام جهاني را از دست داد ولي در رئال مادريد هم چيزي به دست نياورد. حاصل دو سال تلاش لوپتگي در تيم ملي اسپانيا دود شد و به هوا رفت و در ازاي اين خسران، هيچ دستاوردي هم نصيب لوپتگي نشد. اگر درخشش با تيم ملي اسپانيا، لوپتگي را به نيمكت رئال مادريد رساند، اخراج مفتضحانه از تيم اسپانيا و سپس اخراج زودهنگام از رئال مادريد، آينده كاري لوپتگي را به شدت تحتالشعاع قرار خواهد داد. آيا لوپتگي در اين حساسترين روزهاي حرفهاياش ميتواند تدبيري بينديشد و از افتادن در اين سياهچاله حذر كند؟