توهم برساخته
احسان سلامتي
اسلامهراسي طبق مصطلح رايج، ايجاد هراس و نفرت برنامهريزيشده از اسلام و مظاهر اسلامي و در نتيجه، روا شمردن گونههاي مختلف تبعيض، خشونت و اعمال محروميت اقتصادي، اجتماعي، سياسي و ارتباطي عليه مسلمانان و نهادها و سازمانهاي ذيربط است. امروزه جريان اسلامهراسي به عنوان هجمهاي همهجانبه عليه كليه آثار و مظاهر اسلام در غرب و زندگي عادي و روزمره مسلمانان آن ديار فعالانه عمل ميكند. اين جريان، حتي براي خود جوامع غربي نيز خسارات قابل توجهي به بار آورده است. از يك سو، تلاش در جهت اجراي سياستهاي عقلايي همچون اصالت دادن به تكثرگرايي و چندفرهنگگرايي و نيز يكپارچهسازي گروههاي مختلف حول اصول مشترك مدني كه تا كنون در عمل به نتيجه درخوري منجر نشده است. متقابلا اعمال فشارها و تبعيضهاي ظالمانه و غيرموجه بر مسلمانان، در دهههاي اخير به صورت واكنشي، موجب بروز موجهاي كنترلناپذيرِ خشونت رفتاري از سوي برخي گروههاي مسلمان افراطي شده است. جريان اسلامهراسي با وجود نشات يافتن از ريشههاي تاريخي كهن، طي نيمقرن گذشته، تحت تاثير برخي رويدادهاي سياسي- اجتماعي تلاش براي تكقطبي كردن جهان با محوريت امريكا و مهمتر از همه، حوادث تروريستي نظير 11 سپتامبر 2001 مجددا شدت يافته است. در اين ميان، وسايل ارتباط جمعي بهواسطه نفوذ عميق و قابليت تاثيرگذاري گسترده بر افكار عمومي، بيش از همه در جوسازي، التهابآفريني، تحريك اذهان، ايجاد حساسيت و ترغيب دولتمردان و نهادهاي مسوول به اعمال سياستهاي تبعيضآميز و فشارهاي مدني، حقوقي و رواني عليه مسلمانان اثرگذار بودهاند. بنابراين، ترديدي نيست كه بخش قابل توجهي از گفتمان و فضاي اسلامهراسي موجود در جوامع غربي، ناشي از عملكرد سوگيرانه رسانههاي جمعي است. موضوع بسيار مهم و تقريبا بيسابقه در رابطه با پديده اسلامهراسي اين است كه با وجود شواهد و نشانههاي عيني و مدارك پرشمار مبني بر فعال بودن اين سياست نژادپرستانه و استعماري، بحث و جدال بر سر اصل و كم و كيف آن همچنان ادامه دارد؛ جمعي از منتقدان با طرح ادله و ارايه مستنداتي، منكر وجود اسلامهراسي در غرب بوده و آن را به سوءظن برخي مدعيان و اسلامگرايان نسبت دادهاند؛ برخي نيز قويا بر اين باورند كه اصل وجود اين جريان در جوامع غربي انكارناپذير است؛ اگرچه ميزان و مصاديق مورد ادعاي آن محل مناقشه است؛ از اينرو، مطالعه تحليلي و انتقادي ابعاد مختلف اين پديده ضرورت اجتنابناپذير دارد. فرضيه پژوهش آن است كه هرچند جمع اندكي از محققان، منتقد يا منكر وجود اين پديده هستند، اسلامهراسي نه يك توهم كه واقعيتي انكارناپذير است؛ به بيان ديگر، شواهد دال بر اين واقعيت به ويژه شكل رسانهاي آن، چنان آشكار و عيان شده كه حتي موج جديد مخالفها و انتقادات به مفهوم اسلامهراسي نتوانسته است مانع از طرح اين مبحث و متعاقب آن، توجه خاص به وضعيت اسفبار مسلمانان مقيم غرب و مصائب روزافزون آنان شود. به همين علت است كه طي سه دهه اخير، شاهد رشد قابل توجه مطالعات و تحقيقات مرتبط با موضوع اسلامهراسي بودهايم. طبق دادههاي پايگاه علمي (Google Scholar)، در سراسر دهه 80 ميلادي، تنها يك مقاله با نامي متضمن واژه «اسلامهراسي» منتشر شد؛ حال آنكه در دهه 90، اين تعداد به 24 و در دهه 2000 به 296 مقاله بالغ شده است. همچنين، تعداد مقالاتي كه به نوعي واژه «اسلامهراسي» در متن آنها انعكاس يافته، در دهه 80؛ 50 مورد؛ در دهه 90؛ 287 مورد و در دهه 2000؛ 5650 مورد گزارش شده است. جالب اينكه، دهه 2010 نقطه اوج عرصه مطالعاتي و پژوهشي اسلامهراسي محسوب ميشود. به نحوي كه، تقريبا نيمي از كل پژوهشهاي انجام شده در دو بخشِ «عنوان» (225 نمونه از 556) و «متن مقالات» (6240 نمونه از 12227 مورد)، پس از سال 2010 صورت پذيرفته و تنها در سال 2011، بيش از 3100 مقاله در ارتباط با اين موضوع تاليف شده است.
ويژگيهاي پژوهش
1- تمركز بر ديدگاههاي متفكران غربي
2- بررسي نظرات موافق و مخالف
به طوركلي، عدم توجه جدي به نظرات منتقدان اسلامهراسي و مدعيات و استدلالهاي آنان، يكي از نقاط ضعف پژوهشهاي موجود در اين حوزه به شمار ميآيد. جهت رفع اين نقصان، مولف كتاب درصدد است تا دلايل و شواهد منتقدان و منكران وجود «اسلامهراسي (رسانهاي) در غرب» را نيز مورد تحليل و واكاوي قرار داده، تا حد امكان با استناد به شواهد عيني و ايجابي، بياعتباري ادعاي آنان را آشكار سازد.
سازمان كتاب
كتاب اسلامهراسي در رسانههاي غربي از پنج بخش و سيزده فصل تشكيل شده است. در بخش اول، مباحثي مقدماتي پيرامون سه مفهوم اصلي كتاب؛ «اسلامهراسي»، «رسانههاي جمعي» و «تهديد اسلامي» مطرح ميشود. بخش دوم به بررسي دو مبناي نظري پژوهش، شرقشناسي و برخورد تمدنها و همچنين مروري بر پيشينه تحقيقات اسلامهراسي اختصاص دارد. بخش سوم به زمينهها و نقاط عطف عمدتا بحراني توجه به اسلام و مسلمانان در غرب طي نيمقرن اخير پرداخته است. در بخش چهارم، شواهد و مويدات وجود اسلامهراسي در انواع گوناگون وسايل ارتباط جمعي اعم از رسانههاي چاپي، تصويري و آنلاين تشريح شده است و نهايتا در بخش پنجم، ادله منتقدان و منكران وجود اسلامهراسي در غرب به تفصيل مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. «اسلامهراسي در رسانههاي غربي» نام كتابي است به قلم عباس عيسيزاده، دانشجوي دوره دكتراي علوم ارتباطات دانشگاه تهران، كه مهرماه ۱۳۹۷، از سوي انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) منتشر شد.