امريكا؛ مقهور جبر زمانه
اما در مسير اجرايي شدن تحريمها و در فرصت 6ماههاي كه امريكاييها براي ارزيابي نقشه تحريم ايران دراختيار داشتند، چندين رويداد مختلف باعث شد تا دو روز مانده به اجراي اين دور تحريمها، ناگهان مجبور شوند موضع خود را تغيير دهند و تصميم تازهاي را براي معافيت برخي از مشتريان نفت خام ايران اعلام كنند. اولين رويداد، پي بردن به سوءمحاسبه در مورد جايگزيني نفت خام ايران در بازارها جهاني بود. تصور امريكاييها اين بود كه روسيه و عربستانسعودي به سادگي ميتوانند فقدان عرضه نفت خام ايران در بازارهاي جهاني را جبران كنند. عربستانسعودي بارها اعلام كرده بود كه بيش از يك ميليون بشكه نفت خام ظرفيت مازاد دارد و به راحتي ميتواند بخش عمدهاي از كاهش عرضه نفت را جبران كند. كشورهاي ديگر حوزه خليجفارس هم گفته بودند كه با همكاري عربستان ميتوانند تمامي صادرات نفت خام ايران را جبران كنند. اما اين نقشه در عمل با شكست مواجه شد. عربستانسعودي و ديگر اعضاي اوپك، با پيگيري و اصرار ايران مجبور شدند تا تعهدات خود را مبني بر حفظ سقف توليد اوپك بار ديگر مورد تاكيد قرار دهند و روسيه هم هر چند ممكن است علاقهمند باشد تا از شرايط حذف ايران از بازارهاي جهاني براي كسب درآمد بيشتر بهره ببرد، اما به دليل رقابتهاي استراتژيك با امريكا، دستكم در انظار عمومي و به صورت علني اعلام كرد كه حاضر به جايگزين كردن نفت خام توليدي ايران نيست و از استمرار صادرات نفت خام ايران حمايت ميكند. رويداد اول به خودي خود، باعث شد تا رويداد بعدي رقم بخورد. قيمت نفت در بازارهاي جهاني با نزديك شدن به ضربالاجل امريكا براي تحريم صادرات نفت خام ايران، به تدريج شاهد افزايش بود. اثر تهديدهاي امريكا چه از لحاظ رواني، چه از لحاظ زمانبندي در آستانه فصل سرد و براساس شاخصهاي ديگري كه بر بازار جهاني نفت تاثير ميگذارند از جمله ذخاير استراتژيك كشورهاي مختلف، بحرانهايي كه در كشورهاي توليدكننده نفت در سراسر دنيا وجود دارد و بورسبازيهاي دلالان نفتي در بازارهاي جهاني، باعث شد تا قيمت نفت حتي پيش از اجرايي شدن تحريم نفت ايران، در بازارهاي جهاني با جهش مواجه شود و از نزديك به 65 دلار در هر بشكه به بيش از 80 دلار رسيد. با وجود همه شعارها و تهديدهايي كه دولت امريكا و شخص دونالد ترامپ، رييسجمهور اين كشور براي كنترل قيمت نفت بيان كرد، باز هم جلوي اين افزايش قيمت 15 تا 20 دلاري گرفته نشد. وقوع اين رويداد حتي پيش از آغاز عملي تحريمهاي نفتي عليه ايران باعث شد تا امريكاييها با اين واقعيت مواجه شوند كه ادامه اصرار بر به صفر رساندن صادرات نفت خام ايران، عملا باعث خواهد شد تا قيمت نفت به سطوح بسيار بالاتري نيز برسد. اين دو رويداد، عامل اصلي اين بود كه امريكاييها براي اينكه در ظاهر نشان بدهند كه راضي به ضرر همپيمانانشان چه در اروپا، چه در شرق و جنوب آسيا نيستند، حاضرند اندكي موضع نرمتري اتخاذ كنند و معافيتهاي موردي براي واردات نفت خام از ايران را بررسي كنند. مساله بعدي اين است كه نفت يك كالاي استراتژيك محسوب ميشود و در بازار راه خودش را پيدا ميكند. ايران مادامي كه در محاصره دريايي قرار نگيرد، توان صادرات نفت خام خود به خارج را خواهد داشت. لزومي ندارد كه چين، كرهجنوبي، ژاپن يا اروپا مشتري نفت خام ايران باشند، ايران نهايتا براي بخشي از ظرفيت صادراتي خود مشتري پيدا ميكند و مادامي كه به صورت فيزيكي مسير صادرات نفت خام ايران محاصره نشود، ايران ميتواند با درنظر گرفتن امتيازها و تخفيفهايي براي مشتريان، نفت خام خود را به صورتهاي مختلف به مشترياني كه خيلي در برابر تحريمهاي امريكا آسيبپذير نيستند، برساند. امريكا در شرايط كنوني، در نهادهاي بينالمللي و جامعه جهاني به نوعي در حالت انزوا و در شرايطي ويژه قرار گرفته است. موضوع ايران، تنها مساله سياست خارجي امريكا نيست، حتي ميتوان گفت اولويت اصلي سياست خارجي امريكا هم نيست. امريكا درگيريهاي بسيار بزرگي در زمينه تجارت با چين، در زمينه رقابتهاي تسليحاتي و امنيتي با روسيه و حتي با اتحاديه اروپا چه در موضوع تجاري و چه در موضوع امنيت آغاز كرده است. اين رويكرد امريكا باعث شده كه بسياري از قدرتهاي جهاني در مقابل اين مساله قرار بگيرند كه اگر قرار باشد به هر خواسته يكجانبه و تحميلي امريكا تن بدهند، اين خواستهها روز به روز انباشتهتر و بزرگتر خواهد شد. در نتيجه قدرتهايي مانند چين، هند و اروپا، تصميم گرفتند تا در مقابل خواستههاي امريكا مقاومت نشان دهند. رويكرد ستيزهجويانه و يكجانبهگرايانه دولت دونالد ترامپ، تا حد زيادي به نفع ايران تمام شده است، چراكه اراده كشورهاي ديگر را براي مقابله با امريكا تقويت كرده است. در اروپا شاهديم كه سياستمداران بلندپايهاي از وزير دارايي فرانسه و وزير خارجه آلمان اعلام ميكنند كه بايد ساز و كارهايي براي استقلال از امريكا ايجاد شود تا تمايل امريكا به تحميل سياستهاي يكجانبهگرايانه در آينده باعث زير سوال رفتن منافع كشورهاي اروپايي نشود.
يك رويداد ديگر در اين ميان، كمك كرد تا امريكاييها لزوم انعطاف در مقابل صادرات نفت خام ايران را احساس كنند. قتل يك روزنامهنگار منتقد دربار عربستانسعودي در خاك تركيه و بازتاب جهاني اين اقدام و فشار افكار عمومي در امريكا باعث شد تا امريكا مجبور شود از اراده خود براي گذاشتن همه تخممرغهاي بازار جهاني نفت در سبد عربستان عقبنشيني كند، چراكه اگر قرار باشد عربستانسعودي با استفاده از حداكثر توان توليد خود، تمامي نفت خام تحريمي ايران را جبران كند، عملا افسار بازار جهاني نفت دراختيار پادشاهي سعودي قرار ميگيرد و اگر دولت امريكا تحت فشار افكار عمومي و جامعه جهاني مجبور به اعمال فشاري به رياض باشد، آنگاه با اهرم مقاومت بسيار قدرتمندي مواجه ميشود.
در نتيجه امريكاييها در شرايط كنوني و احتمال تغيير رويكرد در برابر رياض مجبور هستند سياستي محتاطانه در پيش بگيرند و قدرت مانور عربستان در بازار نفت را بيش از اندازه زياد نكنند.