• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4224 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۳ آبان

تحريم اوباما، تحريم ترامپ

كوروش احمدي

دور دوم تحريم‌هاي ثانويه امريكا عليه ايران از 13 آبان آغاز خواهد شد. با توجه به برنامه‌ريزي‌هاي دولت ترامپ، اين دور از تحريم‌ها داراي تفاوت‌هاي بارزي با دور قبلي تحريم‌هاي ثانويه است كه از 1391 آغاز و رسما تا دي 1994 ادامه داشت. ويژگي مهم دور قبلي تحريم‌ها اين بود كه دولت اوباما در مقايسه با كنگره اشتياق كمتري براي اعمال موثر تحريم‌ها عليه ايران داشت و بيشتر در پي آن بود تا از طريق مذاكره مستقيم با ايران راه‌حلي براي مساله هسته‌اي بيابد. اوباما بر اين هدف خود از دوره مبارزات انتخاباتي تاكيد داشت و با شروع زمامداري‌اش به طرق مختلف، از جمله كنار گذاشتن پيش‌‌شرط‌هاي دولت بوش، ارسال نامه‌هايي محترمانه براي مقام معظم رهبري و اتخاذ ادبياتي حاكي از احترام و شناسايي نظام جمهوري اسلامي، كوشيد تا مذاكره بر مبناي برد- برد انجام شود.

اعمال تحريم‌ها در دوره اوباما عليه ايران عمدتا با پيشگامي كنگره و اتفاق نظر اعضاي دموكرات و جمهوريخواه آن انجام شد و در اين رابطه دولت اوباما عمدتا ترمزي در برابر كنگره بود. روندي كه منجر به تحريم بانك مركزي شد، مثال گويايي در اين رابطه است. اصلاحيه‌اي كه براي اين منظور توسط سناتور دمكرات منندز و سناتور جمهوريخواه كرك به سنا داده شد و هدف آن توقف صدور نفت ايران از طريق تحريم سازوكار پرداخت بهاي نفت به بانك مركزي بود،با وجود مخالفت دولت اوباما، در آذر 1390 به اتفاق آراء (0-100) تصويب شد. بعد از تصويب اين مصوبه كه امكان وتوي آن وجود نداشت، باز هم دولت اوباما اصلاحيه‌هايي براي رقيق كردن آن پيشنهاد كرد كه در پي اعتراض دمكرات‌ها و جمهوريخواهان عقيم ماند. در گام بعدي دولت اوباما نظر خود را براي تعديل تحريم نفتي از طريق يك فرمان اجرايي به عنوان آيين‌نامه اجراي مصوبه سنا در اسفند 1390 اعمال كرد. در اين فرمان ضمن تاكيد بر لزوم حفظ ثبات بازار نفت، مقرر شد كه خريداران نفت ايران كه هر شش ماه 18 درصد از خريد خود بكاهند، از تحريم‌ها معاف خواهند بود. اين ميزان از كاهش نيز مشروط به تداوم ثبات در بازار نفت شد. با اين حال اوباما موفق شد به اين بهانه كه ايران برنامه هسته‌اي‌اش را ادامه مي‌دهد و آماده مذاكره نيست، اتحادي نسبي عليه ايران در سطح بين‌المللي ايجاد كند. شوراي اروپا در ژوئيه 2010 تحريم‌هايي تقريبا مشابه تحريم‌هاي امريكا عليه ايران تصويب كرد. ژاپن و كره جنوبي دو ماه بعد اروپا را سرمشق قرار دادند و حتي هند هم به تدريج در اين مسير گام نهاد. اقتصاد ايران در دوره سه‌ساله تحريم‌ها حدود 9 درصد كوچك‌تر شد و صدور نفت ايران از حدود 5/2 ميليون بشكه به حدود يك ميليون بشكه كاهش يافت.

پايگاه راي اوباما حساسيتي در مورد ايران نداشت. لذا، او بي‌اعتنا به سياست داخلي امريكا با دست باز درصدد نيل به توافقي با ايران بود. حال آنكه در دوره كنوني، پايگاه راي ترامپ نسبت به ايران بسيار حساس است و او سخت مقيد است كه پايگاه راي نه چندان بزرگ را از جمله از طريق نشان دادن جديت در برابر ايران، اثبات امكان توافق بهتر با ايران و پايبندي به قول‌هاي انتخاباتي‌اش، حفظ كند. ترامپ احساس مي‌كند كه اگر در اعمال تغييراتي در برجام موفق نشود، در سياست داخلي و انتخابات آتي با مشكل مواجه خواهد شد.

در شرايطي كه سياست دولت اوباما بر تعامل با ايران و اعمال حداقلي از فشار در اين رابطه متمركز بود، دولت ترامپ از ابتدا از «سياست فشار حداكثري» و «به صفر رساندن» صدور نفت ايران سخن گفته و در اين مورد حتي از كنگره تندروتر است. اين‌بار برعكس ترامپ تقريبا همه دمكرات‌ها و حتي شماري از جمهوريخواهان كنگره موافق با حفظ برجام هستند و اين يكي ديگر از تفاوت‌هاي بسيار مهم دوره كنوني با دوره اوباما است. اين‌بار اگر چه به نظر مي‌رسد كه ترامپ عمدتا با هدف اعمال تغييراتي در برجام از «فشار حداكثري» سخن مي‌گويد، اما ظاهرا جناح تندرو‌تري در دولت او دستوركاري فراتر دارد و در عمل به «تغيير رژيم» مي‌انديشد. البته محتمل است كه ترامپ به دلايل تاكتيكي به اين جناح تندروتر براي واداشتن ايران به مذاكره ميدان داده باشد و خود با اهداف نهايي آنها همسو نباشد.

دولت اوباما كه از همراهي اروپا و شماري ديگر از كشورها برخوردار بود و برخي ديگر نيز به ناچار با برخي تحريم‌ها همراه شده بودند، با دست بازتر سياست خود عليه ايران را پيش مي‌برد. در مورد ترامپ موضوع كاملا برعكس است و يك‌جانبه‌گرايي او عملا از نظر سياسي امريكا را با نوعي انزواي بي‌سابقه مواجه كرده است. تاكيد اروپا بر حفظ برجام عملا به يكي از مهم‌ترين عوامل تعميق شكاف بين دو سوي آتلانتيك تبديل شده است. اعلام امتناع امريكا از دادن معافيت به اروپا براي واردات نفت از ايران و نيز تهديد وزير خزانه‌داري امريكا به تحريم سوييفت در صورت كار با ايران كه بعد از هفته‌ها ترديد در اين باره انجام شد، ضربات ديگري بر روابط سنتي بين اروپا و امريكا است. به اين ترتيب، اروپا امروز در راس مخالفان تضعيف برجام قرار دارد؛ چرا كه اين مخالفت، بخشي ريشه در اصول اروپا، از جمله حفظ استقلال عمل خود، نيز دارد. در مقابل، بايد منتظر ماند و ديد سياست روس‌ها كه بيشترين سود را از تحريم ايران ‌مي‌برند و سياست چيني‌ها كه اخيرا سير نگران‌كننده‌‌اي يافته، در نهايت چه خواهد بود.

البته واقعيات بازار نفت، تنش تجاري امريكا با اروپا و چين، امكان تجارت ايران با ديگر كشورها با پول‌هاي ملي آنها و شكست‌هاي اخير عربستان در سياست خارجي نيز مي‌توانند مخل سياست تحريم ايران باشند. با اين حال، تشنج‌زدايي در سياست خارجي ايران و آرامش در داخل از طريق گفت‌وگو بين همه جناح‌ها و نيروها همچنان موثرترين عوامل براي خنثي كردن دشمني‌هاي تيم ترامپ است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون