يك سال از زلزله كرمانشاه گذشت
دولت به فكر مردم باشد
هنوز از زلزله مي ترسيم
گروه اجتماعي|زمين لرزه 7.4 ريشتري ۲۱ آبانماه 1396 كه باعث تخريب ۳۰ هزار خانه شهري و روستايي در استان كرمانشاه شد، 7 هزار و 817 مصدوم و ۶۲۰ كشته برجاي گذاشت. با گذشت يك سال از وقوع زلزله، يكي از اهالي شهرستان سرپلذهاب به ايلنا ميگويد: «هر بار كه باران ميآيد ما تا زانو در گل هستيم. وضعيت ما پس از گذشت يك سال بسيار اسفبار است و هيچ فرقي نكرده است. ساخت نيمي از منازل سرپل را پيمانكاران بر عهده گرفتند. پيمانكاران ساخت منازل افراد تحت پوشش كميته امداد و بهزيستي را هم تقبل كرده بودند و قرار بود وام بنياد مسكن را كه به زلزلهزدگان تعلق ميگيرد، پيمانكاران بگيرند و در مقابل خانه به مردم تحويل دهند، اما از آنجا كه مصالح بسيار گران شده و وضعيت بازار بسيار خراب است، پيمانكاران بدون استثنا ساخت منازل را به طور نيمهكاره رها كردهاند و ميگويند، اين ۴۰ ميليون تومان وام كفاف هزينهاي كه براي ساخت و ساز شده است را نميدهد و دولت همچنان به آنها بدهكار است.» شهروند ديگري از اهالي سرپل ذهاب هم ميگويد: «اكثر خانهها در حالت نيمهساز هستند، چراكه با اعتباراتي كه براي ما در نظر گرفته بودند، نميتوان كار خاصي انجام داد. قيمت مصالح بسيار زياد شده و مردم ترجيح ميدهند در همين حالت نيمهساخته منازلشان را نگه دارند، چراكه پولي براي تكميل آن ندارند. فقط پاركينگ منزلشان را آجركشي كردهاند و كانكسها را به داخل پاركينگ بردند. مردم حتي اگر خانههايشان فقط آسيب هم ديده باشد، باز هم جرات نميكنند كه وارد خانههايشان شوند. مردم همچنان از زلزله ميترسند و احساس ميكنند، ممكن است دوباره زلزله بيايد. اكثر مردم همچنان در كانكس زندگي ميكنند. در حقيقت هر كسي اوايل زلزله توانست منزل خود را بسازد با مشكلات كمتري مواجه شد. زلزله باعث تخريب بسياري از منازل روستاييان نيز شد؛ ساخت و سازها از دو ماه پس از زلزله آغاز شد و ساختوساز در روستاها از شهرها جلوتر است. آنهايي كه ميخواستند خانههاي خود را بهتر بسازند به دليل اينكه دير اقدام كردند، اجناس گران شد و در حال حاضر ديگر نميتوانند، عدهاي هم نيمهكاره اقداماتي را انجام دادند اما مردم مقروض هستند و نميتوانند باز هم براي تكميل منازلشان به زير بار قرض بروند.»عثمان حاتمي؛ دهيار كوييك محمود هم درباره وضعيت روستاها يكسال پس از زلزله ميگويد: «خانوارهايي كه مشكل نداشتند و مداركشان كامل بود، توانستند تسهيلات لازم را سريع دريافت كنند. متاسفانه در آن زمان كه دولت آن مبالغ را براي ما در نظر گرفت، آهن و مصالح ساختماني به اين قيمت نبود، الان قيمت همه چيز سه برابر شده و اين اعتبارات جوابگوي تامين نيازها نيست. مردم مقروض هستند و نميتوانند باز هم براي تكميل منازلشان زير بار قرض بروند. زلزله يك مصيبت بود، اما گراني، دوبرابر زلزله براي ما دردسر درست كرده است. مردم در روستاها خيلي كم توانستند اشتغال اوليه خود را ايجاد كنند، بيشتر مغازهها به مصالحفروشي تبديل شده، چراكه منفعت در آن است و افراد پولدار و متمول در اين زمينه سرمايهگذاري كردهاند و به دنبال منفعت خودشان هستند. كمتر از ۳۰ درصد مردم توانستند به مشاغل اوليه خود بازگردند. اگر دولت وام را از مردم پس بگيرد، مردم زلزلهزده بايد تا آخر عمر خود در بدترين شرايط زندگي كنند، اگر دولت كمكي نكند، با وجود اين تورم مردم تا سه الي چهار سال ديگر هم نميتوانند، خانههايشان را تمام كنند. مردم زلزلهزده از زلزله يك ضرر ديدند، اما از گراني دوبرابر زيان ديدهاند و اگر دولت به فكر آنها نباشد، نميتوانند سرپا شوند. وضعيت برخي از مردم بسيار بد است و حتي در برخي مواقع تعدادي از آنها غذا براي خوردن ندارند.»