اگر 7 تير 1360 در دفتر حزب جمهوري اسلامي نبود، ميتوانست آبان امسال يك سياستمدار نود ساله باشد، گرچه فرزند ارشدش معتقد است اگر پدرش زنده بود، تحمل نميشد و احتمالا از «قطار» پر حرف و حديث انقلاب كه اين روزها متوليان زيادي پيدا كرده، پيادهاش ميكردند. حالا قريب به 37 سال از شهادت آيتالله بهشتي ميگذرد و همه چيز در مورد تحمل حضورش به عنوان يك سياستمدار در دهه 90 تنها حدس و گمان و فرضيه است اما محمد بهشتي، فرزند او كه البته تمايل چنداني هم به حضور در عرصه سياست ندارد حتي براي يك سخنراني تحمل نميشود.
اگر كسي دو روز پيش از جلوي سالن شريعتي دانشكده علوم پزشكي دانشگاه اصفهان عبور ميكرد و صداي شعارهاي «اللهاكبر» و «اعدام بايد گردد» به گوشش ميرسيد، احتمالا تصور نميكرد كه اين شعارها و هياهوي چند ده نفره عليه فرزند كسي است كه يكي از معماران انقلاب ميشناسندش، فرزندي كه البته از پتانسيل بالقوه «آقازادگي» بهرهاي نبرده است.
مخالفان اندك اما پرهياهو
ماجراي اين شعارها چه بود؟ دانشگاه علوم پزشكي اصفهان برنامهاي به مناسبت نودمين سالروز تولد شهيد بهشتي تحت عنوان «من بهشتي هستم» ترتيب داده بود كه سخنرانان آن «عليرضا بهشتي» و «صادق آهنگران» بودند. در حالي كه عليرضا بهشتي آماده ميشد تا پشت تريبون رفته و سخنراني را آغاز كند، هياهو در تالار شريعتي اين دانشگاه شدت گرفت و عدهاي با شعار «عليرضا بهشتي اخراج بايد گردد» و اللهاكبر گويان سالن را به هم ريختند. حمله تندروها به اين مراسم و احتمال هجوم به عليرضا بهشتي باعث شد كه سخنراني انجام نشده، محل سخنراني را ترك كند.
ابراهيم رضايي، مديركل فرهنگي دانشگاه اصفهان در واكنش حمله تندروها به اين سخنراني به ايسنا گفت: «آنهايي كه اين برنامه را به هم زدند بايد پاسخگوي اين اتفاق باشند. عدهاي معتقد بودند ايشان اهل بصيرت نيست و به اين بهانه جلسه را به هم زدند و نظم و انضباط دانشگاه را به هم ريختند.»
او همچنين در واكنش به اين پرسش كه چرا با وجود اينكه برنامه «من بهشتي هستم» از هر دو دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي مجوز داشته اما چنين اتفاقي رخ داده است، توضيح داد: «من در جريان اتفاقاتي كه در سالن شريعتي ميافتاد بودم، اما وقتي به حراست دانشگاه علوم پزشكي اعلام كرديم كه اين برنامه نيازمند حراست ويژه است، اعلام كردند دانشگاه اصفهان دخالت نكند كه نتيجه اين اتفاق همين موضوعي كه پيش آمد، شد.»
او در پايان اشاره كرد در اين جلسه قرار بوده است كه انديشههاي دكتر بهشتي بررسي شود و واقعا نميداند، چرا عدهاي با انديشههاي دكتر بهشتي اينگونه برخورد كردند.
پس از اين اتفاق انجمن اسلامي دانشجويان راه اميد دانشگاه اصفهان و انجمنهاي اسلامي دانشجويي و دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي اصفهان با صدور بيانيهاي حمله به مراسم «من بهشتي هستم» را محكوم كردند و از مسوولان دانشگاه خواستند كه در مقابل اين هتك حرمت به نهاد دانشگاه ساكت نباشند و اقدام مقتضي را انجام دهند.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: «متحجران در همه جاي دنيا، در همه روزهاي تاريخ، نفرتهاي مشابه دارند؛ گفتوگو و شنيدن صداي مخالف. باز هم همچون تمام بزنگاههاي تقابل تحجر و آزادانديشي، اقتدارگرايان عزم جزم كردند به هجمه بر پيكر نحيف اميد، گفتوگو و برابري. تشكلهاي مدعي انقلابيگري كه نه توان وفاداري به قانون برآمده از انقلاب را دارند و نه آرمانش، در روزهاي پيش از برگزاري نشست با انتشار تصاوير موهن و تهديدآميز و نيز بيانيه مشترك عليه فرزند آن شهيد مظلوم، تشكلهاي برگزاركننده و مسوولان فرهنگي دانشگاه فضاي دانشگاه را به سمت هيجان بردند.»
همچنين در اين بيانيه دانشجويان توضيح دادهاند: «برخي افراد منتسب به اين تشكلهاي مدعي انقلابيگري با هجوم به برنامه «من بهشتي هستم» كه داراي مجوز رسمي و بدون هيچ گونه منع قانوني بود، اقدام به برگزاري تجمع بيرون تالار شريعتي و سردادن شعارهاي «مرگ بر منافق»، «رييس دانشگاه احضار بايد گردد»، «عليرضا بهشتي اخراج بايد گردد» و «عليرضا بهشتي اعدام بايد گردد» و... كردند. مدعيان حمايت از انقلابي كه هدفش «آزادي» بود، پا را فراتر گذاشته و با حمله به تالار و درگيري با انتظامات سعي در حمله به سخنرانان برنامه داشتند.»
«ديروز متوجه شدم ما با جماعتي روبهرو هستيم كه قانون، گفتوگو و حتي ولايت و رهبري را قبول ندارند.» اولين واكنش عليرضا بهشتي به ماجرايي است كه براي مراسم بزرگداشت پدرش رخ داد. او به جماران درباره اين مراسم توضيح داد: «سخنرانيها شروع شده بود و حجتالاسلام سيدجواد ورعي در حال سخنراني بود كه اين افراد پشت درهاي سالن شروع به شعار دادن و كوبيدن به در كردند و بعد هم وارد سالن شدند. اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اصفهان سعي داشتند مانع اقدامات اين افراد شوند و با آنها درگير شدند. بعد از درگيري آنها با اعضاي انجمن اسلامي طبيعتا ديگر ادامه جلسه امكانپذير نبود. حراست از من و ديگر سخنرانان خواست كه محل سالن را ترك كنيم و به همين دليل سخنرانيها ادامه پيدا نكرد. كساني كه دعوت كرده بودند هم به علت ورود اين افراد و برهم خوردن جلسه عذرخواهي كردند. ولي به نظر من توضيح لازم نبود و همه چيز روشن بود.» او همچنين گفت: «جالب اين است كه همان موقع كليپي از مقام معظم رهبري پخش ميشد كه ايشان تاكيد داشتند كه من مخالف هستم به نام حزباللهي مجالس را بر هم بزنيد؛ اجازه دهيد بقيه حرفشان را بزنند. ظاهرا اين حرفها هم براي آنها خيلي مهم نيست و ميخواهند كار خودشان را انجام دهند.»
چه كساني مراسم را برهم زدند؟
سه روز برنامه با عنوان «من بهشتي هستم» كار مشترك معاونت فرهنگي دانشگاه اصفهان، انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اصفهان و شهرداري اصفهان برنامهريزي شده بود كه در روزهاي دوشنبه و سهشنبه برگزار شد و با وجود داشتن مجوزهاي لازم برگزاري روز سوم آن توسط برخي افراد با مشكل مواجه شد.
خبرگزاري فارس درباره علت برهم خوردن روز سوم اين مراسم نوشت؛ تشكلهاي دانشجويي دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي (انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه اصفهان، جامعه اسلامي دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي، بسيج دانشجويي دانشگاه اصفهان و بسيج دانشجويي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان) از مخالفان حضور عليرضا بهشتي در اين مراسم بودند. بر اساس بيانيهاي كه گروههاي مخالف صادر كردند آنها معتقد بودند، حضور افرادي كه محكوميت در وقايع سال 88 رادر كارنامه دارند، توجيهي ندارد. حامد فدايي، دبير جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاههاي اصفهان و علوم پزشكي نيز در اين باره توضيح داده «ما بارها به هيات نظارت بر تشكلهاي دانشجويي اعلام كرديم، عليرضا بهشتي با توجه به اينكه محكوم فتنه 88 و داراي حكم قضايي و امنيتي است، حق حضور در دانشگاه و سخنراني ندارد.» او همچنين گفته اعتراضات لازم صورت گرفت اما به دليل اينكه با وجود اعتراضات باز هم سخنراني انجام شد «جمعي از دانشجويان انقلابي نيز تجمع اعتراضي نسبت به اين مساله انجام دادند.»
برهم زدن مراسمهايي كه اغلب مجوزهاي لازم را كسب كرده بودند از همان ماههاي آغاز به كار دولت روحاني بار ديگر مرسوم شد اما در سالهاي 94 و 95 به اوج خود رسيد كه برخي مهمانان كه براي حضور و سخنراني در مراسمي به شهرستان دعوت ميشدند از همان فرودگاه مهرآباد به خانه بازميگشتند اما اين موضوع تا جايي ادامه يافت كه در جريان حضور آذر منصوري در يكي از دانشگاهها مخالفان چاقو به دست شدند. جريانات تندرو حتي به علي مطهري در شيراز هم رحم نكردند. با اين حال پس از انتخاب دور دوم روحاني اين مساله اندكي فروكش كرد، گويي مخالفان راههاي مناسبتري براي تحت فشار قرار دادن دولت مدنظر قرار دادند اما آنطور كه پيداست و با توجه به لغو مراسم شهيد بهشتي در زادگاهش به نظر ميرسد كه موج تازهاي براي تحت فشار قرار دادن فعالان سياسي حامي دولت در راه است.