برنامه يكساله حفاظت حداكثري
ليلي خلعتبري
قطعا تمام برنامههاي در نظر گرفته شده در فاز سوم براي حفاظت از گوشتخوار درشت جثهاي مانند يوز ضروري هستند. اما در حال حاضر بايد توجه ويژهاي به وضعيت بحراني يوز داشته باشيم. در وضعيت فعلي هر اشتباه در اولويتگذاري يا اتلاف وقتي ميتواند جبرانناپذير باشد. ما بايد واقعي تصميم بگيريم و ببينيم كدام يك از فعاليتها در حال حاضر اولويت بيشتري دارد؟ براي اجرايي كردن آنها به چه نيرو و بودجهاي نياز داريم؟ اين بودجه قرار است از كجا تامين شود؟ انجام هريك از فعاليتها چقدر زمان نياز دارد؟ و در چه مدت زماني به نتيجه ميرسد؟
به نظر من در حال حاضر ما نياز به يك برنامه كوتاهمدت (يكساله) جدي با هدفهاي محدود ولي روشن داريم. تاكيد اين برنامه بايد روي حفظ افراد باقي مانده، برقرار ماندن توانايي زادآوري آنها، تامين غذا و به طور خلاصه تامين امنيت زيستگاهها باشد. پس از اينكه از موفقيت اين برنامه اطمينان حاصل كرديم، فرصت داريم كه به ساير فعاليتها بپردازيم و حتي در صورت نياز بر اساس نتايج حاصل از اين برنامه، آنها را بازنويسي كنيم. چرا كه اگر اين برنامه كوتاهمدت موفق نباشد و نتوانيم جمعيت فعلي را - كه در حال كوچكتر شدن است- حفظ كنيم، ساير فعاليتهاي بلندمدت خود به خود اولويت خود را از دست ميدهند.
ايمنسازي و ايجاد زيرگذر براي جادههايي كه از زيستگاههاي شمالي عبور ميكنند؛ خروج فوري دام از مياندشت و پارك ملي توران، بيمه فوري دامها در مقابل حمله گوشتخواران در تمامي زيستگاههاي يوز و اطلاعرساني مناسب در اين مورد به دامداران برقراري امنيت واقعي براي گونههاي دشتزي و پايش جمعيت يوز و طعمههايش بايد در اين برنامه كوتاهمدت گنجانده شود. اگر عزم و اراده جدي و البته منابع لازم وجود داشته باشد، در طول يك سال ميتوان اين چهار فعاليت را به نتيجه رساند.
در مرحله ميان مدت ميتوان به مديريت دام شامل واكسيناسيون دام، كنترل سگهاي گله و اجراي فوري طرح بيمه دام و مزرعه در خارج از اين مناطق، رفع تعارضات با مردم محلي، مشاركت در برنامهريزي براي طرحهاي عمراني و... پرداخت. همچنين با برنامهريزي مناسب بايد جمعيت آهو و جبير را در زيستگاههاي يوز به طرق مختلف (افزايش امنيت، مديريت منابع و حتي در صورت لزوم جابهجايي اين گونهها از مراكز تكثير در اسارت) افزايش داد. در نهايت در برنامه بلندمدت كاهش تعارضات مردم محلي با حيات وحش، توانمندسازي آنها، تامين معيشت پايدار از طرق مختلف از جمله اكوتوريسم، تكثير در اسارت و فعاليتهايي از اين دست را در نظر گرفت. همه جوانب پروژه تكثير در اسارت بايد قبل از اجرايي شدن به دقت توسط كارشناسان مختلف بررسي شود.
البته نبايد فراموش كرد كه اجرايي شدن اين فعاليتها كاملا وابسته به تامين بودجه و نيروي انساني است و بدون آن اين برنامهها از دفتر پروژه فراتر نميروند. يكي از دلايلي كه پروژه يوز در دورههاي گذشته نتوانست تمام فعاليتهاي تعريف شده را اجرايي كند، عدم تامين بودجه پيشبيني شده به دلايل مختلف و از جمله تحريمها بود. اگر ميخواهيم كه در اين برنامه موفق باشيم بايد نيروي انساني و بودجه مشخص و تامين شده براي اين فعاليتها داشته باشيم. اين بودجه يا قرار است از مجموع منابع داخلي و خارجي تامين شود كه در اين صورت بايد ساز و كار آن مشخص شود يا اگر قرار است كه از بودجههاي بينالمللي كاملا چشم بپوشيم، بايد دولت، مجلس و ساير نهادهاي تصميمگيرنده بودجه اين طرح ملي را فورا تامين كنند قبل از اينكه آخرين فرصتها از دست بروند. شايد زماني كه آخرين بازماندههاي ببر و شير در ايران در حال از بين رفتن بودند، مردم معاصر نميدانستند كه اينها آخرين افراد بازمانده از جمعيتهاي بسيار كوچك هستند؛ در مورد يوز اما نشنيدن تمام هشدارهاي كارشناسان دلسوز كار سادهاي نيست. از بين رفتن يوز يك سرافكندگي ملي براي همه ما است.
كارشناس حيات وحش