منزل به منزل در شب یلدا

منزل وزیر آموزش و پرورش

آقای وزیر همه اقوام را دعوت کرده‌ است. بزرگ‌ترها مشغول صحبت درباره نرخ دلار و بنزین هستند و بچه‌ها مشق‌های عقب‌افتاده‌شان را در منزل وزیر می‌نویسند. آقای وزیر از جایش بلند می‌شود و دفتر مشق همه دانش‌آموزان فامیل را در شومینه می‌اندازد و می‌گوید فردا همه معلم‌هایشان را جریمه خواهد کرد. دانش‌آموزهای فامیل با دست و جیغ و هورا از او حمایت می‌کنند، پدر و مادرها که رویشان نمی‌شود چیزی بگویند، تلویزیون می‌بینند و آگهی بازرگانی کتاب‌های کمک‌درسی پخش می‌شود.

منزل رییس‌جمهور

مهمانی ساده و بی‌ریایی برقرار است و همه اقوام جمع شده‌اند. داماد رییس‌جمهور حضور ندارد و مهمان‌ها حین خوردن میوه درگوشی صحبت می‌کنند.

آقای رییس‌جمهور نگاهی به دخترش می‌اندازد و با اشاره چشم و ابرو از او می‌پرسد دامادش کجاست؟ دختر رییس‌جمهور نمی‌تواند با چشم و ابرو توضیح خاصی را منتقل کند.

رییس‌جمهور برای آن‌که جو را عوض کند، لطیفه «زنونابین» را تعریف می‌کند و می‌خندد. مهمان‌ها هم با خنده‌های رییس‌جمهور می‌خندند.

منزل رییس سابق صداوسیما

بعد از کسر سه میلیون تومان از حقوق ایشان، نظم زندگی‌شان به شکل بدی به‌هم خورده و به دلیل این بی‌نظمی توان خرید شیرینی، میوه و آجیل را نداشتند. شب یلدای بدون این‌چیزها هم که ارزشی ندارد، به همین علت هیچ مهمانی و دورهمی‌ای برقرار نکردند و تنها به فرستادن یک عکس اینترنتی در اینستاگرام اکتفا کردند. بعد هم برای کار پاره‌وقت با چند جا تماس گرفتند که قرار شد در یکی از آن ‌جاها مشغول شوند.

منزل رامبد جوان

رامبد همه مهمان‌ها را کلافه کرده، به همه جوراب قرمز و شلوار سبز داده است و خودش مرتب بالا و پایین می‌پرد و از همه می‌خواهد قبل از خوردن آجیل بگویند: بریم، بیایم.

مهمان‌ها باید قبل از خوردن هندوانه به‌صورت دسته‌جمعی آهنگ «دووَ دووَ دووَ...» را بخوانند. مادرِ نگار جواهریان سرش را پایین می‌اندازد و به آشپزخانه می‌رود.

به پلیس 110 زنگ می‌زند و خودش را یکی از همسایه‌های رامبد جوان معرفی می‌کند. نشانی خانه را می‌دهد تا بیایند و مهمانی را تعطیل کنند.

منزل شب‌پره

مهمانی در فضایی کاملا پرجنب‌وجوش در حال برگزاری است و همه یک‌صدا می‌خوانند:

این شبی كه می‌گم شب نیست

اگه شبه مثِ اون شب نیست

امشب مثِ دیشب نیست

هیچ شبی مثِ امشب نیست...

منزل مدیرعامل سایپا

مهمانی خانوادگی به شادی و خوبی برقرار است. یکی از مهمان‌ها از هندوانه‌ها تعریف می‌کند که چه‌قدر خوب و قشنگ هستند. چشمان آقای مدیرعامل برق می‌زند.

در دفتر یادداشتش می‌نویسد: نسل جدید پراید با نام تجاری «پرایدوانه» با رنگ‌های شاد سبز و قرمز و قیمت پیشنهادی 45 میلیون تومان.