حماسه كولي
شيوا مقانلو
فيلم «راپسودي بوهمي» برنده عنوان بهترين فيلم درام شد و بازيگر آن نيز برنده بهترين بازيگر مرد فيلم درام را در گلدن گلوب 2019 به دست آورد تا توامان يك خوشحالي و يك حسرت در من بيدار شود: خوشحالي از پيروزي مهم اين فيلم جذاب (و احتمال نامزد و برنده شدنش در اسكار كه بسيار به رايهاي گلدن گلوب وابسته است) و حسرت از اينكه چرا از ابتدايي و سادهترين مقدمات فيلم ديدن يعني تماشاي يك فيلم سينمايي در سينما محروم هستيم و در مونيتورهاي كوچكمان فقط داستان فيلمها را دنبال ميكنيم و نه آن جزييات و دستاوردهاي تكنيكي و فني و هنري كه اختصاصا براي پرده بزرگ طراحي و اجرا ميشوند.
اين فيلم زندگينامهاي به كارگرداني برايان سينگر با ريتمي درست و پركشش، روزهاي شروع تا اوج «فردي مركوري» ستاره معروف موسيقي دهههاي 70 و 80 ميلادي و خواننده و نوازنده اصلي گروه موسيقي«كوئين » را نشان ميدهد؛ كه چگونه از پسر گمنام يك خانواده هندي و زرتشتيالاصل معمولي به هنرمندي قدرتمند و خلاق تبديل ميشود كه البته در زندگي شخصي سنتشكن و ناهنجار است. از نظر طرفداران دوآتشه كوئين، سير خطي وقايع و تمامي اتفاقات يا شخصيتپردازيهاي اين فيلم مطابق با زندگي واقعي مركوري نيست، اما اين مساله – كه در تمام فيلمهاي زندگينامهاي متداول است- عيبي نيست كه از ارزش اثر بكاهد چون اين فيلم داستانگويي قوي و اوج و فرود و گرهگشايي درستي دارد و به درستي به معيارهاي دروني يك درام وفادار است و نه لزوما معيارهاي بيروني خاطرهنويسي.
رامي مالك، بازيگر امريكايي مصريالاصل فيلم نيز همانندسازي حيرتانگيزي به مركوري را به نمايش ميگذارد. او كه به گفته خودش و براي آماده شدن ساعتها به تماشاي نما به نماي اجراهاي مركوري مينشسته تا حركات بدن و بيان او را به درستي دريابد؛ هم در مقام بدل و مقلد مركوري در لحظات اجراي موسيقي قابل قبول و تحسينبرانگيز است و هم در مقام كاراكتري عادي كه بايد لحظات روزمره و عادي يك زندگي معمولي را نيز به خوبي زنده كند.