چرا به اصغر جايزه ندادن؟
صبح روز دوشنبه طرفداران ايراني گلدنگلوب توييترفارسي را در دست گرفتند و هشتگ «گلدنگلوب» را داغ كردند. تا نيمههاي روز، آنهايي هم كه علاقهاي به اين مراسم سينمايي نداشتند وارد بحث شدند و با نوشتههاي طنز خود تلاش كردند در اين بحث شركت كنند. اينطور شد كه هشتگ «گلدنگلوب» در توييتر فارسي با مجموعهاي از بحثها و حرفهاي جدي و شوخي، پر شد و خواندني. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين نوشتههاست:
«گلدنگلوب فقط گلدنگوب اصغر»، «چرا به اصغر جايزه ندادن؟!»، «كريستن بيل برنده گلدن گلوب براي ايفاي نقش ديك چني، معاون جرج بوش، از شيطان براي الهامبخش بودن در اجراي اين نقش تشكر كرد»، «يك سال هم تو سربازي شيفت شب بودم تو كلانتري. ديگه نزديكاي صبح بود و منم هيچ جوري نميتونستم گلدنگلوب رو دنبال كنم چون پاي بيسيم بودم. يهو افسر شيفت اومد تو اتاق و گفت فك كنم برات مهم باشه كه بدوني فرهادي گلدن گلوب گرفته»، «چيزي به اسم بازيگر كمدي نداريم بازيگر خوب داريم و بازيگر بد بازيگر خوب همهچيز رو ميتونه خوب بازي كنه... همين آقاي مايكل_داگلاس كه امروز جايزه برد در اين مجموعه «متد كامينسكي» بريد ببينيد چه ميكنه. با 15 ثانيه نگاهش شما رو 2 دقيقه ميخندونه»، «چه نمادين. فيلمي جايزه بهترين فيلم درام گلدن گلوب رو گرفت كه كارگردانش اواخر فيلمبرداري اخراج شده بود. در ستايش نقش تهيهكننده. مثلا تقدير از شكل كلاسيك هاليوود»، «گلدن گلوب يه جوري به همه بازيگرهاي فيلمها و سريالها جايزه ميده كه احساس ميكني ماماناي بازيگرا جايزه خريدن دادن بهشون و گفتن سر صف از بچهمون تقدير بشه»، «ايراد گرفتنتون از گلدنگلوب تموم شد، بزنين آيفيلم جومونگ و پايتختتون رو ببينين»، «مطمئنم كه «ترامپ» هم الان نشسته داره گلدنگلوب رو ميبينه، فردا هم يه توييت عليهشون خواهد كرد»، «گلدن گلوب ساعت ۳ به وقت ايران شروع ميشه و حدس ميزنم صبح پستهايي با مضمون سادگي در عين زيبايي با عكس يه بازيگر پلنگ ببينيم»، «ساعت 30: 4 صبح گلدن گلوب شروع ميشه از استرسش نميتونم درس بخونم؛ بهانهها قسمت هفتاد و سوم»، «گلدن گلوب هم يه چيزيه مثل جشنواره فجر خودمون، هركي از راه ميرسه يه جايزه ميدن بهش ناراحت نشه»، «اومدم اينجا و ميبينم همه دارين راجع به گلدن گلوب حرف ميزنيد. از اونجايي كه هنوز فرصت نكردم بشينم ببينمش، مجبورم چشمام رو با دست بپوشونم و از اينجا در برم»، «امروز تو اخبار فهميدم گلدنگلوب برگزار شده، يادش به خير يه زماني هيجان داشتيم براي روز مراسم و برندهها، چقدر دنيا تغيير ميكنه»، «من هنوز نفهميدم اينا چطوري مراسم رو برگزار ميكنن كه مثل جشنواره فجر، نه تاخير دارن، نه مشكل صدا و برنامه... هرسال منتظرم يهچيزي بشه، هيچي نميشه»، «حيف شد ايمي آدامز هردو جايزه بازيگريش رو از دست داد»، «از صبح اعصابم خورده با حق خوريهاي ديشبشون بعدم مگه جشنواره فجره كه به همه جايزه بده؟ فقط تعداد كتگوريهاش يكم معقولتر از اسكاره و تلويزيون هم علاوه بر سينما پوشش ميده براي همين برندهها زياد به نظر ميان»، «آقاي داگلاس شما خودت به تنهايي گلدن هستي واسه ما، قشنگترينهاي امسال با اختلاف» و «هي ميگم برم بشينم گلدن گلوب ببينم، بعد ميگم ولشون كن بابا. قبلا خوشم ميومد از اين برنامهها، ولي الان حوصلهشونو ندارم، نشونه پيريه، يا چي؟»