خاطرات منتشر نشده
آيتالله هاشمي
چهارشنبه 26 ارديبهشت 1375
26 ذيحجه 1416
15 مه 1996
بعد از نماز صبح، خاطرات ديروز و مانده پريروز را نوشتم؛ خيلي زياد است. گزارشها را خواندم. انعكاس اخبار مربوط به گشايش خطآهن مشهد – سرخس وسيع و مثبت است. اكثر اخبار و منجمله اخبار اجلاس سران [سازمان همكاري اقتصادي] اكو را تحتالشعاع گرفته و روي موقعيت ايران زياد تكيه ميشود و بخصوص اين مراسم باشكوه و حضور جمع زيادي از ميهمانان خارجي و خبرنگاران را حاكي از شكست كامل امريكا در اقدامات براي انزواي ايران ميدانند.
آقاي سرجايف، وزير همراه آمد و به محل شروع احداث بزرگراه «عشقآباد – گوگتپه» رفتيم. آقاي نيازف منتظر ما بود. جمع زيادي از مردم تركمنستان و ايرانياني كه در طرح جادهسازي آنجا كار ميكنند، بودند. احساسات گرمي اظهار كردند. آقايان مهندس تركان و [طالباف] وزير راه آنها توضيحات دادند. بزرگراه به طول پنجاه كيلومتر به قيمت 48 ميليون دلار بدون مناقصه به ايران واگذار شده است به خاطر رضايت از عملكرد خوب پيمانكاران ايراني در ساخت جاده قبلي.
به محل شروع عمليات اجرايي طرح فيبر نوري رفتيم. آقاي مهندس غرضي (وزير) پست و تلگراف و تلفن و وزير مخابرات آنها توضيح دادند، طرح بزرگ فيبر نوري بين شانگهاي در جنوب شرقي چين تا فرانكفورت در آلمان به طول 23 هزار كيلومتر با شراكت 20 كشور كه چند كشور ديگر هم پيوستهاند، اجرا ميشود. در خاك ايران بيش از دو هزار كيلومتر و در خاك تركمنستان حدود 700 كيلومتر است. اجراي داخل تركمنستان را ايران در مناقصهاي برده است. آلمان و ژاپن و سوييس هم در مناقصه شركت داشتند و مبلغ كار 23 ميليون دلار است. كيفيت انجام كار را تماشا كرديم. اينجا هم گروهي ايراني و تركمني با ابراز احساسات اجتماع داشتند. من و آقاي نيازف هم صحبت كوتاهي كرديم. من درباره كمك ايران به طرحهاي عمراني تركمنستان و ارزان كردن نرخ پيمانكاري و صحت عمل صحبت كرديم.
به سفارت ايران رفتيم. ضمن بازديد از سفارت اجازه شروع ساخت رژيدانس [اقامتگاه] و منازل سازماني در زميني كه مجوز آن را از شهرداري تركمنستان گرفتهايم، داده شد. به سوي فرودگاه حركت كرديم. در همه مسيرها و در سفارت و در فرودگاه با آقاي نيازف درباره مسائل سياسي و همكاريهاي دوجانبه و مشكلات همكاريها مذاكره كرديم.
آقاي نيازف گفت: روسها با نحوه عمل رحماناف، رييسجمهور تاجيكستان مخالفند و ميخواهند او را تسليم يا بركنار كنند. قرار شد براي ايجاد دوستي از او (*) تاجيكستان همكاري كنيم. او گفت: كريماف، رييسجمهور ازبكستان اعتراض در جلسه اكو را به خاطر رضايت امريكا كرده است. تذكر دادم كه موانع اداري تجاري را برطرف كنند. معلوم شد به خاطر كمبود ارز و سقوط وحشتناك پولشان- منات- عمدا سختگيري ميكنند. در ظرف دو، سه سال از هر دو منات در مقابل يك دلار به 3500 منات در مقابل يك دلار رسيدهاند.
مقامات ردهبالا را براي بدرقه به فرودگاه آورده بودند. با سان و رژه بدرقه شديم. در مسير تا تهران بحثهاي لازمي درباره مسائل سفر و همكاري و كارهاي ديگر با همراهان داشتيم. در فرودگاه مهرآباد پس از استقبال رسمي مصاحبهاي درباره راهآهن مشهد- سرخس- تجن و اكو و كارهاي ما در تركمنستان انجام دادم. نزديك ساعت دو بعدازظهر به دفترم رسيدم. استراحت كردم و سپس ناهار و نماز و انجام كارها و شركت در دولت و سرشب هم تا ساعت 9 و نيم كارهاي عقب مانده را انجام دادم و به خانه رفتم.
پنجشنبه 27 ارديبهشت 1375
27 ذيحجه 1416
16 مه 1996
آقاي [علي] آقامحمدي آمد. نظراتي در مورد فقرزدايي و نيز قطع وابستگي به ارز نفت ارايه داد. آقاي [حميد] ميرزاده، [رييس سازمان برنامه و بودجه] و معاونان آمدند. گزارشي از نتايج بررسيهاي طرح تحويض و برنامه سمينارشان را دادند. به نظرم خوب و جامع آمد. تعريف فقر و آمار فقرا و راههاي علاج فقر و منابع تامين بودجه و سازمان اجرايي در طرح آمده است. من هم نظرات اصلاحي در مورد زمان اجرا و منابع مالي دادم. منابع ماليات بر مصرف و صرفهجويي در هزينههاي دولتي و كم كردن سوبسيدها و موارد ديگر را در نظر گرفتهايم.
عفت آمد و بخشي از هداياي سفر شيراز را انتخاب كرد. عمده آنها را به موزه داديم. عصر به خانه آمدم. در حياط منزل به استراحت و پيادهروي و مطالعه پرداختم. شب محسن عموزاده براي شكايت از هفتهنامه پيام دانشجو آمد كه اهانتهاي زياد و تهمتهاي فراوان به او و تعاوني [صادركنندگان] پسته منتشر كرده است. دلدارياش دادم؛ انتظار تنبيه داشت ولي به نظر بخشي تقصير از آشيخ محمد [هاشميان، امام جمعه رفسنجان] باشد كه در خطبههاي جمعه نسبت به ديگران اهانت روا داشته و اينها چنين عكسالعملي دارند.