اروپا به ما بدهكار است
عبدالرضا فرجيراد
به نظر ميرسد چيزي كه اروپا با عنوان سازوكار ويژه مالي دنبال ميكند، چيزي نيست كه بتواند تحول عمدهاي در روابط تجاري ميان ايران و اروپا يا حتي در وضعيت اقتصادي ايران و ايرانيان ايجاد كند. 3 كشور اروپايي و اتحاديه اروپا در به ثمر نشستن برجام نقش عمدهاي داشتند و از طرفهاي متعهد آن هستند. جمهوري اسلامي ايران به 3 قدرت اروپايي و مجموعه اتحاديه اروپا فشار وارد ميكند تا به تعهدات بينالمللي خود بر اساس برجام و قوانين بينالمللي عمل كنند. اروپاييها وارد مرحلهاي شدهاند كه تلاش ميكنند از زير بار مسووليتها و تعهدات خود در برابر ايران شانه خالي كنند. آنچه اكنون در شوراي اروپا مورد بحث قرار ميگيرد چيزي نيست جز ايجاد يك كانال مالي براي تامين كالاهايي مانند غذا و دارو و كالاهاي مشابه آن. كالاهايي كه دولت ايالات متحده امريكا ادعا ميكند مورد تحريم واقع نشدهاند و ممانعتي در جهت تجارت آنها ايجاد نشده است. ادعاي واشنگتن در مورد عدم ايجاد ممانعت براي آنچه «تجارت بشردوستانه» ناميده است كاملا خلاف واقع است و در ميدان عمل، تحريمهاي ثانويه امريكا جلو بخش عمده مبادلات كشورهاي ديگر با ايران را گرفته است. اروپاييها تصور ميكنند با ايجاد سازوكاري كه سطح بسيار ناچيزي از همان مفهوم «تجارت بشردوستانه» شامل، غذا، دارو و كالاهاي ضروري را پوشش دهد، آزمايش كنند كه تا چه اندازه ميتوانند در معامله و مبادله مالي با ايران پيشرفت كنند. چنين اقدامي در واقع اجرا كردن دستورالعمل واشنگتن است يعني اجراي كامل تحريمهاي امريكا و ايجاد كانال مبادلهاي براي كالاهايي كه به ادعاي امريكا مشمول تحريمها نيستند. اروپاييها تصور ميكنند كه با اجراي چنين برنامهاي ميتوانند از فشارهاي امريكا بر اتحاديه اروپا بكاهند و با ادعاي اينكه مطالبات ايران را برآورده كردهاند در واقع هيچ يك از تحريمهاي امريكايي را زير پا نگذارند.
به اين طريق اروپاييها تصور ميكنند كه ميتوانند بدون اينكه هيچ فشاري تحمل كنند با يك تير دو نشان بزنند، هم خودشان را از تهديد تحريمهاي امريكايي رها كردهاند و هم تصور ميكنند كه فشارهاي ايران و مطالبات ايران كمتر ميشود. 3 كشور اروپايي در كنار بخشي از كشورهاي شرق اروپا از جمله لهستان در طول يك ماه گذشته موج تبليغات منفي عليه ايران راه انداختند. هدف از اين كارزار تبليغاتي اين بود كه انتظارات در ميان دولتمردان و مردم ايران نسبت به عملكرد پيش روي اروپا پايين بيايد. در واقع اروپاييها با تندتر كردن ادبيات انتقادي نسبت به عملكرد دولت جمهوري اسلامي ايران، بسترسازي كردند تا زماني كه در هفته جاري قرار است سازوكار ويژه مالي را اعلام كنند، انتظاري از آنها نرود و ادعا كنند با وجود همه انتقادها و اعتراضهايي كه به عملكرد ايران در پرونده موشكي و منطقه داريم به عنوان يك منت و يك مشوق، امتيازي در اختيار ايران قرار دادهايم. من به جد اعتقاد دارم كه كارزار تبليغاتي و اظهارات ديپلماتهاي اروپايي در مورد مسائلي مانند برنامه موشكي ايران، فعاليتهاي ايران در اروپا و عملكرد ايران در منطقه واقعا بيانگر يك نگراني اصيل يا جدي نبود بلكه زمينهسازي براي اعلام سازوكار كمتر از حد انتظار و ضعيفي بود كه قرار است از سوي اتحاديه اروپا به ايران پيشنهاد شود. بر اساس گمانهزنيهايي كه رسانهها و ديپلماتهاي ارشد اروپايي از سازوكار ويژه مالي مطرح كردهاند، آن چيزي كه اروپاييها براي پيشنهاد به ايران تدارك ديدهاند بسيار كمتر از چيزي است كه ايران انتظار آن را دارد. هيچيك از مطالبات ايران از جمله استمرار صادرات نفت و ميعانات گازي تضمين كانال مالي براي سرمايهگذاري و مشاركت شركتهاي كوچك و متوسط اروپايي در ايران و مبادله آزادانه همه كالاها ميان ايران و اروپا در آن پيشبيني نشده است. اروپاييها يك توافق چند جانبه با ايران امضا كردهاند و در تصويب آن به عنوان قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل نقش بارزي بازي كردند. اروپا بايد به اجراي همه تعهداتش وفادار باشد. هيچ بهانهاي از سوي آنها براي اجرا نكردن تعهداتشان پذيرفته نيست. اينكه يك دولت غيرمعمول در واشنگتن روي كار آمده است كه به تعهدات بينالمللي خود عمل نميكند، توجيهي براي بدعهدي و تعلل اروپا در اجراي مسووليتهايش نيست. امريكا به عنوان يك طرف بدعهد و قانونشكن، مسوول عملكرد خودش است و اروپاييها هم بايد توجه داشته باشند كه مسوول عملكرد خودشان هستند. كسي بدعهدي آنها را به پاي دونالد ترامپ يا وضعيت امريكا نخواهد نوشت بلكه در سابقه تاريخي اتحاديه اروپا ثبت خواهد شد. اروپاييها ادعا ميكنند كه تحت فشار امريكا قادر نيستند، موضع كارآمدتري اتخاذ كنند و در عين حال با برخورد تورمي با مساله موشكي و فعاليتهاي منطقهاي جمهوري اسلامي ايران، اين مسائل غيرمرتبط با برجام را به عنوان نگرانيهايي تصوير ميكنند كه باعث كمكاري آنها در اجراي تعهداتشان شده است. اروپاييها با شانه خالي كردن از مسووليتها و عامليت خودشان از يك طرف امريكا را مقصر معرفي ميكنند و از طرف ديگر ادعا ميكنند كه جمهوري اسلامي ايران عامل اين است كه اروپاييها از بهبود مناسبات با تهران ناتوان باشند. به گمان من، ايران بايد بدون وقفه و به صورت مستمر طلب خود را از اروپاييهايي مطالبه كند و براي اجراي تعهدات بينالمللي به آنها فشار بياورد در چنين شرايطي قطع مذاكرات يا كنار گذاشتن روابط معناي آنچناني ندارد چراكه ابزارهاي ايران براي فشار به اروپا براي اجراي تعهداتش را از بين ميبرد. اگر تلاشهاي ايران جواب ندهد و تنبلي و تعلل اروپا باعث افزايش مشكلات اقتصادي در ايران شود قطعا وقت آن فرا ميرسد كه ايران «تصميم نهايي» را اتخاذ كند.