امريكا و موشكهاي سعودي
مطابق گزارش رسانهها و تصاوير ماهوارهاي از پايگاه الدوامي در 230 كيلومتري رياض، در دل صحراي عربستان پايگاهي را با تاسيسات مربوط به آزمايش موتورموشك و نيز سكوهايي كه قابليت نصب نوعي راكت دارند نشان ميدهد. علاوه بر آن به گفته كارشناسان نظامي در حاشيه پايگاه الدوامي، سازههايي وجود دارد كه قابليت ساخت و سوختگيري موشكهاي بالستيك را دارند و تحليلگران سياسي-نظامي با اين پرسش روبهرو هستند كه آيا امريكا از توسعه فعاليتهاي موشكي عربستان باخبر است؟ و آيا توسعه سازههاي ساخت و سوختگيري موشكي به اطلاع امريكا رسيده است؟ سوال مهمتر اينكه چه دولتي عربستان را براي رسيدن به شرايط موجود كمك كرده است؟
اگر توسعه موشكي عربستان را امريكاييان برعهده دارند، موافقت اسراييل را چگونه جلب كردهاند و مهمتر اينكه فشارهاي وارده بر ايران و حتي تحريمهاي جديدي كه عليه ايران توسط امريكا وضع شده كه بهانه عمدهاش فعاليت موشكي ايران است، عملا ديگر نميتواند كارساز باشد زيرا برنامه موشكي عربستان و آزمايش موشك بالستيك اين كشور كه اتفاقا توان حمل سلاح هستهاي را دارد يك قدم پيشتر از برنامه موشكي دفاعي ايران است. روزنامه واشنگتنپست نقشه سازههاي موشكي پايگاه الدوامي را با تكيه بر تصاوير ماهوارهاي افشا كرده است و مدعي است دو سكوي پرتاب موشك در اين پايگاه وجود دارد كه يكي رو به ايران و ديگري رو به اسراييل است. محرمانه بودن برنامه توسعه موشكي عربستان تا قبل از آزمايش اين كشور بر ابهامات قضيه افزوده است و بايد منتظر عكسالعمل اسراييل و امريكا ماند. كارشناسان نظامي با تكيه بر تصاوير مخابره شده از ماهوارهها اعلام ميدارند كه برنامه موشكي عربستان كپيبرداري شده از تاسيسات موشكي چين است. حال پرسش اساسي اين است كه آيا دولت سعودي گزارشي از فعاليت موشكي خود به غرب داده است و آيا دولت امريكا در جريان راهاندازي سايت موشكي عربستان بوده است؟ يا اينكه همه برنامه و فعاليت موشكي عربستان با پنهانكاري و دور از چشم امريكا صورت گرفته است؟ در فرض نخست اگر فعاليت موشكي توسط چين با اطلاع امريكا و غرب صورت گرفته باشد دور از ذهن است زيرا بعيد است امريكاييها به گفته ترامپ اين گاو شيرده را رها كرده باشند و پستانهاي پرشير آن در اختيار دولت چين قرار داده باشند. شايد دولت چين با توجه به برنامه تحريم امريكا و اينكه واردات نفت از ايران بايد با مجوز امريكا صورت گيرد با اين ترفند از خواسته وليعهد جوان عربستان كه آرزوي توسعه برنامه موشكي و حتي اتمي دارد، استفاده كرده باشد. اما در فرض دوم اگر بدون اجازه امريكا به طرف چيني يا احتمالا پاكستاني تمايل پيدا كرده و دور از چشم غرب و امريكا سايتهاي موشكي نصب و موشكهاي بالستيكي به اين سايت حمل و مورد آزمايش قرار گرفته باشد براي سازمانهاي اطلاعاتي امريكا اين قضيه به فاجعهاي بزرگ تبديل خواهد شد. امريكا كه چندين ناو هواپيمابر با همه سيستم دفاعي و امنيتي به همراه صدها هواپيما و پايگاههاي نظامي در عربستان و بحرين با ميلياردها دلار هزينه ساليانه در اختيار دارد چگونه عوامل امنيتي و اطلاعاتياش بيخبر از توسعه سايتهاي موشكي عربستان ناگهان با تصاوير ماهوارهاي روبهرو ميشوند؟ از طرفي اسراييل كه به گفته سران سياسي، نظامي خود همه حركتهاي نظامي منطقه را رصد ميكند و آقاي نتانياهو- يهودي سرگرداني شده كه هر روزه نقشه توسعه فعاليتهاي اتمي، موشكي ايران را هوار ميكشد چطور از فعاليت موشكي عربستان بيخبر مانده است. دنياي سياست دنياي پيچيدهاي است، آيا بايد باور كنيم كه همه فعاليت موشكي عربستان پنهان از غرب بوده و امريكا و اسراييل از آن بيخبرند و گناه توسعه برنامه موشكي عربستان را به گردن چين يا پاكستان بيندازند يا اينكه فيالواقع دولت امريكا برنامهريز سايت موشكي عربستان است و چون توان جلوگيري از توسعه برنامه موشكي ايران را ندارند در خاك عربستان پايگاهي راهاندازي كرده؟ احتمال قريب به يقين روسيه هم از اين برنامه بياطلاع نيست. مگر ميشود به فاصله اندكي بيش از هزار كيلومتر از مرز هوايي روسيه، پايگاه موشكي آن هم از نوع بالستيكي آن در ظرف زماني معين راهاندازي و موشكهاي آن نصب و آزمايش بشود و روسيه از اين تحرك نظامي بيخ گوش مرزهاي خود بيخبر باشد؟ از دنياي عجيب سياست كه آلوده به پولهاي نفت شده باشد همهچيز برميآيد. شايد در آيندهاي نهچندان دور دولت عربستان از نخستين آزمايش اتمي خود نيز پرده بردارد و با سر و صدا اعلام كند: اي مسلمانان جهان خادمين حرمين شريفين براي حراست و حفاظت از حرم شريف، به سلاح اتمي مسلح شدهاند اما كيست كه نداند دولت عربستان دانشمند موشكي و اتمي ندارد كه هيچ، حتي براي حفاظت و حراست از همين پايگاههايي كه شرق يا غرب برايش ايجاد كردهاند از ماموران خارجي استفاده ميكند.