دو نشست، دو پيام
مهدي ذاكريان
طي روز گذشته و امروز دو نشست در دو نقطه جهان برگزار ميشود كه هركدام از آنها ميتواند پيام و رويكرد خاص خود را داشته باشد؛ يكي نشست ورشو كه روز گذشته آغاز به كار كرد و ديگري نشست سوچي در امروز (پنجشنبه) است كه سران سه كشور ايران، روسيه و تركيه با محوريت بحران سوريه در سوچي روسيه گرد هم جمع ميشوند. كنفرانس ورشو در حالي روز گذشته آغاز شد كه طبق پيشبينيها از قبل شكست خورده بود و اكنون امريكاييها با عقبنشيني از اظهارات پيشين ادعا ميكنند كه ما به دنبال تغيير رفتار ايران هستيم. پيش از اين بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم اسراييل و عربستان سعودي بر اين موضوع تاكيد داشتند كه ما به دنبال تغيير رژيم در ايران هستيم و حتي برخي از دولتمردان امريكايي مانند جان بولتون بر اين عقيده بودند كه جمهوري اسلامي پيش از اينكه جشن 40 سالگي را ببيند سرنگون ميشود اما حالا امريكاييها صحبت از تغيير رفتار ايران ميكنند و حتي خود پمپئو و ترامپ نوع ادبيات و صحبتهاي خود را در جريان اين اجلاس تغيير دادند. نشست سوچي و ورشو دو بحث جداگانه دارند و نميتوان رابطه موثر و مستقيمي ميان اين دو ايجاد كرد. اين دو نشست هيچ تاثيري روي يكديگر ندارند. نشست ورشو از قبل شكست خورده است؛ به اين دليل كه مديريت آن برعهده ترامپ، نتانياهو و عربستان سعودي است. اين نشست با پول عربستان، فشار لابي رسانهاي و گسترده صهيونيستي در دنيا و با قدرت اقتصادي و سياسي امريكا در جهان برگزار ميشود. افرادي كه پشت اين نشست قرار دارند به طور ذاتي در نظام بينالملل قابل پذيرش نيستند. ايران مطابق با گزارشهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تمام تعهدات خود طبق برجام پايبند بوده است و همچنين مطابق گزارشهايي كه جامعه اطلاعاتي امريكا ارايه داده اعلام كردند كه ايران نه به دنبال دستيابي به سلاح هستهاي است و ...
نه از تعهدات برجامي خود عدول كرده است. وقتي كه همه اينها وجود دارد برگزاري چنين نشستي زير سوال ميرود. به خصوص اينكه اين نشست با مديريت ترامپ، نتانياهو و بن سلمان عملا مقبوليت و مشروعيت خود را از دست ميدهد. بنابراين اين نشست پيش از برگزاري شكست خورده بود.
اما در اين ميان نبايد نقش ديپلماسي ايران را در ايجاد چنين شرايطي ناديده گرفت. يعني اگر تاكيد وزارت خارجه روي ماندگاري و اجراي برجام نبود ممكن بود شرايط تغيير كند. تعهد ايران به برجام موجب ايجاد يك بار رواني و تبليغاتي در جهان به نفع ايران شد كه نتيجه آن را ميتوانيم در مقابل چنين كنفرانسهايي مانند ورشو مشاهده كنيم و اگر ما چنين ديپلماسي را نداشتيم ميتوانست خطراتي را براي كشور به همراه داشته باشد. اما نشست سوچي نيز همزمان با نشست ورشو براي ايران از اهميت بسيار بالايي برخوردار است چرا كه هر سه كشور در سوريه حضور فعال دارند. در نشستهاي اينچنيني، مهم است كه منافع حاصل از همكاري ايران با تركيه و روسيه بهطور جدي مدنظر قرار گيرد و بايد اينگونه نشستها از حالت ديد و بازديد خارج شود و منجر به برگزاري و پيشبيني كميتههاي مشتركي براي همكاري در حوزه امنيت سوريه، مقابله با تروريسم و افراطگرايي و عدم مداخله كشورهاي فرامنطقهاي كه بدون دعوت دولت قانوني در اين كشور حضور دارند، شود. اگر در اين نشستها راهكارهاي موثر پيشبيني شود ميتواند يكي از نتيجهبخشترين ديدارهاي سهجانبه باشد. اما نبايد فراموش كرد وقتي كه تاريخ روابط بينالملل را طي صدسال اخير مورد بررسي قرار ميدهيم تا به امروز در روابط دوجانبه به غير از دوره پهلوي دوم در مقاطع ديگر موفق به ايجاد اتحاد ائتلاف به صورت دوجانبه با ساير كشورها نشدهايم. در دوره پهلوي دوم بود كه در ميان رقابت اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده امريكا تئوري اتحاد و ائتلاف تا اندازهاي با ايالات متحده به وجود آمد كه در دوره خود تا حدي موفقيتهايي داشت اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم ما به اتحاد و ائتلاف با هيچ كشوري دست پيدا نكرديم، هرچند به برخي از كشورها نيز نزديك شديم. به طور مثال جمهوري اسلامي به سوريه نزديك شد اما هيچگاه به اتحاد و ائتلاف دست پيدا نكرديم و حتي در دوره حافظ اسد اين كشور از مواضع امارات در خصوص جزاير سهگانه دفاع ميكرد. بنابراين در روابط دوجانبه ايران پس از انقلاب اسلامي در اتحاد و ائتلاف موفق نبود. مقداري از آن به اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي و مقداري از آن به نوع ديپلماسي و جنس مسائل و مشكلاتي كه در منطقه وجود دارد بازميگردد. جنس اين مسائل به نحوي است كه همفكري را ميان ما و برخي از كشورها ايجاد نميكند. از اين زاويه هست كه نبايد انتظار ائتلاف يا اتحاد ميان ايران تركيه و روسيه داشت. حتي در برخي مواقع مواضع اين كشورها به نحوي بوده كه با تنش همراه شده است. به طور مثال تركيه و روسيه تا آستانه يك بحران نظامي پيش رفتند چرا كه تركيه يكي از هواپيماهاي روسيه را بر فراز سوريه مورد هدف قرار داد. حتي روسها تعاملات متعددي با اسراييليها دارند. بنابراين اينكه ما نگاه خودمان را به سمت روسيه و تركيه سوق دهيم و انتظار ائتلاف و اتحاد را داشته باشيم و در مقابله با كنفرانس ورشو قرار دهيم اين ارزيابي دقيقي به نظر نميرسد و هر كدام از اين نشستها پيام خاص خود را خواهد داشت.