كتابخانه
درباره كتاب كوچه ملي نوشته كوروش اسدي
تبحر در گفتوگو نويسي
نازيلا دليرنيا|مجموعه داستان «كوچه ملي» مرحوم كورش اسدي شامل هشت داستان كوتاه است كه در فضايي پر از ابهام، ماليخوليايي و بيزمان شكل ميگيرند و نويسنده با استفاده از تسلط تكنيكي و ظرفيتهاي زباني توانسته به سبكي خاص در گفتوگونويسي و روايتي همسو با محتوا دست يابد. داستانهاي مجموعه با اينكه ربط ماجرايي به يكديگر ندارند، اما در نظام نشانهاي خلق شده در كتاب، به هم پيوسته شدهاند، به گونهاي كه بدون خواندن تمام داستانها نميشود به كشف رمزها نائل شد و به همين دليل است كه ميشود كتاب را بيش از يك بار خواند و فارغ از سير روايي قصه، با فهميدن لايههاي جديد لذتي مكرر را تجربه كرد. داستانهاي «سانشاين»، «كوچه بابل»، «باغ ملي» و «باغ مهتاب» را ميتوان در شمار درخشانترين داستانهاي چند سال اخير داستانهاي فارسي قلمداد كرد. اين مجموعه برنده جايزه گلشيري سال ۸۳ شده است.
درباره كتاب روايت بازگشت نوشته هشام مطر
روايت رنج
كافي است «روايت بازگشت» را تورقي كنيد تا به سرعت با گفتار ابتدايي مترجم همراه شويد. روايت بازگشت تنها در زمره آثار زندگينامهاي صورتبندي نميشود. هشام مطر، بعد از 33 سال تبعيت به زادگاه مادري خود، ليبي بازگشته و در پي بازيافتن خاطرات و روابط گذشته است. مهمتر از همه، به دنبال يافتن رد و نشان از پدري است كه وقتي هشام 19 ساله در انگلستان مشغول تحصيل بوده توسط نيروهاي معمر قذافي ربوده ميشود و راوي از خلال بيان خاطرات ديروز و جستوجوهاي امروز، جهان تيره و تار حيات زير پرچم ديكتاتور را پيش روي ما ميگشايد. اين گونه است كه كتاب از يك سرگذشت نويسي ساده عبور ميكند و به حكايت زخمهاي عميق استبداد بر پيكر مردمي بدل ميشود كه سالها رنج ديدهاند. بيست و دو سال بعد از ربوده شدن جابالله مطر، قذافي سرنگون شده و هشام همراه مادر و همسرش به سرزميني بازميگردد كه گمان نميكرد ديگر هرگز بتواند بر خاكش قدم بگذارد.
درباره كتاب مجازات نوشته فرديناند فن شيراخ
وقتي همهچيز آرام شد نگران باش
فرديناند فن شيراخ، 7 مارس 2018 در مصاحبهاي كه در مجله اشپيگل چاپ شد، درباره كتاب «مجازات» گفت: «بسياري از آدمهاي داستان من بيكسند. اين احساس عميق انزوا را من هم مانند اشخاص داستانهايم ميشناسم.» نويسنده در اين كتاب براي نخستينبار از خود نيز سخن ميگويد: از تجربهاي نادلخواه كه انگيزه او براي روي آوردن به نويسندگي شد، در حالي كه پيش از آن يكي از نامدارترين وكلاي سرزمينهاي آلماني زبان در امور كيفري بود.
فن شيراخ حدود 20 سال يكي از نامدارترين وكلاي امور جزايي در سرزمينهاي آلماني زبان بود و موكلان سرشناسي داشت.
او پيش از اين مجموعه داستان ديگري با نامهاي «تبهكاري» (2009) و «جرم» (2010) منتشر كرده بود كه به اين معنا مجموعه داستان «مجازات» (2018) را ميتوان تكميلكننده اين سهگانه در نظر گرفت. «طرف غلط»، «لوديا»، «روز آفتابي آبي»، «همسايهها»، «مرد قدكوتاه»، «ماهي- بوگندو»، « خانه كنار درياچه»، «دوست» و «ايلوميناتها» عناوين داستانهايي هستند كه اين مجموعه را تشكيل دادهاند. اگر حوصله خواندن داستانهاي كوتاه را داريد اين كتاب را از دست ندهيد.