واقعيت دولت در پاكستان و ضرورت تعامل آرامتر ايران
همه اينها را با اين هدف مينويسم كه عرض كنم نبايد انتظار زيادي از دولت اين كشور داشت و روابط دو ملت و دو دولت را بيش از اين دچار خدشه نمود. هشدارهاي دولتمردان ما البته كاملا به حق است اما در صورتي كه دولتي واقعا بتواند چنين پيامي را گرفته و عملي كند. اما در مورد پاكستان اساسا و به دلايلي كه گفته شد، نميتوان چنين انتظاري داشته باشيم. لذا، مقامات امنيتي و نظامي و سياسي كشورمان به جاي تهديد اين كشور كه عملا به نفع عربستان است، بهتر است كه با زبان ديپلماتيك و همدلانهتر و البته ورود به برخي تعاملات امنيتي مشترك اقدام كنند و سازو كارهاي منطقيتري را حتي با هزينه ايران براي برخي كنترلهاي ممكن انجام بدهند. طبيعتا بخشي از اين مشكل هم به ويژگيهاي سرزميني پاكستان و مرزهاي مشترك برميگردد. به نظر من ميتوان از هندوستان هم كمك گرفت و برخي سازو كارهاي مطلوب و كارآمد آنها را نيز مورد بهرهبرداري قرار داد و نيروهاي ايراني را براي آموزشهاي ضد تروريستي به هندوستان فرستاد. همچنين، در سطح منطقهاي هم با دولت هند و افغانستان تمهيدات نهادي و ديپلماتيك مشتركي را چارهانديشي كنند. حتي به نظر ميرسد كه يك ساختار چهارجانبه بين اين سه و دولت پاكستان براي برخي همكاريها ميتواند تاثير بيشتري داشته باشد.به هر حال، مردمان پاكستان و فرهنگ و مذهب آنها با ما سرنوشت مشتركي داشته و دارند. دولت اين كشور نيز هرگز دشمن ايران نبوده و نيست. اينكه از تروريسم آسيب ديدهايم و بايد كاري در مقابل آن كرد، مورد ترديد نيست، اما راهكار تهديد و فشار سياسي و يا احيانا امنيتي بر پاكستان، عصبانيتي است كه بعيد است نتيجه مطلوبي داشته باشد و نبايد بر سر تكليف مالايطاق، آن كشور را به دشمن خود تبديل كنيم كه از اين نظر ما كم نداريم.