روز گذشته چهارمين جلسه رسيدگي به اتهامات حسين هدايتي و ۱۰ متهم به اخلال در نظام اقتصادي كشور برگزار شد. قاضي مسعودي مقام در ابتداي چهارمين جلسه رسيدگي به اتهامات حسين هدايتي و ۱۰ متهم به اخلال در نظام اقتصادي كشور مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آيين دادرسي كيفري را قرائت و به متهمان تفهيم كرد. در ادامه برخي اظهارات متهمان اين پرونده در چهارمين جلسه دادگاه را مي‌خوانيد.
حسين حدادان:
اتهامات را قبول ندارم. من مديرعامل شركت جيحون بودم و كارهاي آژانس را انجام مي‌دادم. آقايان از طرف نماينده خود پيشنهاد دادند مي‌خواهيم شركتي بزنيم و كار اقتصادي انجام دهيم.
ماهيانه ۶۰۰ هزار تومان دريافتي داشتم. مجموع دريافتي‌هاي من در سال ۹۱، ۳۵ ميليون تومان هم نمي‌شود.كار بازرگاني نمي‌كرديم. مي‌دانستم كار اقتصادي انجام مي‌دهند. سند امضا كردم اما مرا براي افتتاح حساب به بانك بردند. نيما مقدم نماينده حاج آقا بودند.
حاج آقا، آقاي اكبر يقيني هستند. ايشان و موسوي‌نژاد مرا به بانك بردند. ما با اطمينان به آقاي يقيني امضا مي‌كرديم.
مهدي فتحي:
با وجود زحمات ارگان‌هاي مختلف و ضابطين اينكه يك‌باره بگويم اتهامات را قبول ندارم، درست نيست. به نظر من سوءتفاهم شده است و با احترام به همه اين اتهامات را انكار مي‌كنم.
در سال ۸۱ در آژانس تلفني مشغول بودم و گاهي از طريق آقاي مقدم كارهاي شركت را انجام مي‌دادم ايشان مورد اعتماد آقاي يقيني و دوست چندين ساله من بودند. راننده آژانس يك پرايد اجاره‌اي بودم. يك روز ايشان تماس گرفتند و گفتند تو زمين خورده‌اي با حاج آقا (يقيني) صحبت كردم شما را در شركت استخدام كند.
از حاج آقا (يقيني) تعريف كردند، گفتند چند هيات دارد و هر سال اربعين با هزينه خود چند نفر را به كربلا مي‌فرستد و حدود ۱۲ روز نذري مي‌دهد.
با پيش‌زمينه‌اي كه از آقاي يقيني داشتم و با اين نيت كه مي‌خواهند دست مرا بگيرند و به اميد اينكه كار تجاري ياد بگيرم و در آينده با سرمايه اندك خود آن را ادامه دهم اين كار را پذيرفتم.
حقوق من اوايل ۶۰۰ هزار تومان و بعدها يك ميليون تومان بود.
نورالدين مقصودياني:
كار من پيك موتوري است و قبل از آن هم كارگر فصلي بودم كه آقايي كه الان در قيد حيات نيستند من را به آقاي يقيني معرفي كردند. مدتي هم پيك موتوري آقاي يقيني بودم تا اينكه ايشان به من گفت تو آدم خوبي هستي مي‌خواهم يك شركت به نامت بزنم. بعد از اين موضوع من دوسال همزمان مديرعامل شركت و پيك موتوري بودم.
آقاي يقيني يك آدم معتقد هياتي بودند كه در كربلا موكب داشتند و من براساس اعتقاداتم ١٤ روز در موكب ايشان در كربلا خدمت كردم. اگر آقاي يقيني مي‌گفت الان شب است من قبول مي‌كردم. بعد هم كه اسم آقاي هدايتي آمد چون برند ورزشي بودند و سايت خيريه داشتند به ايشان هم اعتماد كردم. هر زمان كه مي‌خواستند من امضا كنم چون سر و وضعم خوب نبود، سريع مي‌رفتم امضا مي‌كردم و برمي‌گشتم. هر زمان مي‌رفتم آقاي مقدم و آقاي كيان‌پيشه هم آنجا بودند.
من چه مديرعامل و عضو هيات‌مديره‌اي هستم كه به پيك موتوري بودن ادامه دادم؟
احمد رفيعي:
من مديرعامل شركت ذوب نورد آرتين و قبل از اين كارگر كارخانه بودم. به ما نگفته بودند كه مي‌خواهند وام بگيرند. بعد از آن آقاي يقيني گفت بايد در بانك سرمايه شعبه برج فرمان حساب باز كنيد تا بعد شركت جابه‌جا و به آقاي هدايتي واگذار شود.
اما در بانك چند سند را به ما دادند تا امضا كنيم. آنجا بود كه فهميديم مي‌خواهند وام بگيرند. بعد از چندماه رفتيم بانك و گفتند شما ۷۰ ميليارد وام گرفته‌ايد. هيچ اطلاعي نداشتم و ارتباط خاصي هم با دفتر آقاي يقيني پيدا نكردم. من ماهيانه ۷۰۰ هزار تومان و اين اواخر يك ميليون حقوق مي‌گرفتم.
حسين هدايتي:
آقاي رييسي در مراسم معارفه خود گفتند در مبارزه با فساد بايد به حواشي توجه نشود و بايد در اين شرايط به كارآفرينان كمك شود تا بي‌گناه در زندان نباشد.
من اين آقايان را در اين دادگاه ديدم. اينها مظلومانه محاكمه مي‌شوند و رييس آنها حتي جرات ندارد مردانه بيايد از اين افراد دفاع كند و جرم را گردن بگيرد. من اقرار مي‌كنم كل بدهي به گردن من است.
من شركتي از آقاي يقيني خريداري نكردم. آقاي وكيلي ايشان را به من معرفي كرده كه الان هم مي‌داند آقاي يقيني كجا است. من از اين آقاي وكيل پنج شركت واجد شرايط خواستم. ايشان شركت‌هاي واجد شرايط را در قالب يك قرارداد به من داده‌اند. وقتي در سال ۹۲ ضمانت‌ها دريافت شد، من ۲۸ ميليارد ريال به ايشان پرداخت كردم. آقاي يقيني هم دست خط داده‌اند كه تمامي حقوق از سوي آقاي هدايتي پرداخت شده است و همه مسووليت با آقاي يقيني است.
شما فكر مي‌كنيد من ۱۱ ميليارد بابت چند شركت كاغذي پرداخت كرده‌ام. هدايتي كه ۴۰ سال كار اقتصادي كرده خودش هفت كارگر ندارد كه بخواهد شركت صوري افتتاح كند؟
در صدور راي عجله نكنيد. شب دراز است و قلندر بيدار، كارشناس بفرستيد پروژه را ببيند. يكي به داد من برسد. يك كارشناس ملك يا بانك تحقيق كند. سند املاك ساخته نشده عرصه و عيان تحويل بانك شده است در حالي كه اصلا ساخته نشده و ما اين را دو شب پيش فهميديم.
من ۱۲ سال است دسته چك ندارم. آقاي قاضي اگر يقيني امروز بود جلسه دادگاه خيلي متفاوت بود.
شما جعبه سياه و پازل درست كرديد. اگر يقيني بود مشكل فاكتور حل مي‌شد. حضور ايشان به نفع من است و نبودشان به ضرر من.