نگاهي به كتاب كالبدشكافي قيمت نفت در بازارهاي جهاني
در عصر نفت زندگي ميكنيم
سياستنامه| شايد دو سده پيش امكانپذير بود، اما به راستي امروز جريان زندگي بشر بدون نفت قابل تصور نيست. اين روزها در گوشه و كنار بحثهاي زيادي ميشنويم درباره اينكه طلاي سياه به تدريج از عرصه زندگي بشر رخت برميبندد و به زودي به حاشيه ميرود، اما به راستي هنوز اين سوخت منبع اصلي انرژي اوليه است و با ساير سوختها فاصلهاي معنادار دارد. آمارهاي گزارش چشمانداز جهان كه آژانس بينالمللي انرژي منتشر ميكند، نشان ميدهد كه سهم نفت در جايگاه منبع نخست انرژي اوليه 34 درصد بوده او زغال سنگ و گاز طبيعي به ترتيب با 26 و 21 درصد در ردههاي بعدي قرار دارند. بر اساس گزارش چشمانداز اقتصاد جهان كه صندوق بينالمللي پول منتشر ميكند، اين وضعيت با اندكي تغييرتا سال 2030 ادامه خواهد داشت. نفت تاثير شگرفي بر زندگي همه مردم جهان دارد. اين منبع انرژي تجديد ناپذير است و قطعا روزي به پايان ميرسد. اما نكته اصلي اينجاست كه ما با مادهاي سر و كار داريم كه تاريخ جهان را شكل ميدهد، دگرگون ميسازد و جهت آن را مشخص ميكند و اين مساله به گونهاي رقم خورده است كه تا ساليان دراز ادامه خواهد داشت، حتي پس از آنكه شعلههاي نفت در گذر زمان براي هميشه خاموش شوند. در واقع نفت الگويي از توسعه و جغرافياي سياسي به جهان داده است كه تا چند قرن ادامه خواهد يافت. اما همه اينها صحبت از آينده بود. امروز ما در عصر نفت زندگي ميكنيم و آنچه بيش از هر چيز به ما و زندگي هرروزه مان ارتباط مييابد، قيمت آن است. قيت نفت تاثير شگفتي بر زندگي ما دارد، تركيبي از چند نيروي عظيم است كه براي شكل دادن آن با يكديگر تعامل ميكنند. اين نيروها عبارتند از هزينهها، تصميمگيري درباره سرمايهگذاريها و مخارج، استفاده از ذخاير، عمليات پوشش ريسك، سياست شركتهاي پيمانكاري، سياست دولتها، شركتهاي نفتي و... همزمان زنجيرههاي بيحد و حصري نيز از قيمت سرچشمه ميگيرند كه متغيرهاي اساسي اقتصاد، مثل تراز پرداختها، قيمت بنزين و گازوئيل، قيمت برق، نرخ تورم و بيكاري و. . . را تحتتاثير قرار ميدهند. بنابراين قيمت نفت تاثير عميق و قدرتمند بر هستي ما دارد. اما با وجود همه اين مسائل، بحث قيمت نفت به اندازه كافي مورد كنكاش قرار نگرفته است. اگرچه اصحاب رسانه تلاش ميكند اين مساله را توضيح دهند، هيچ كس فراتر از دايره سخنان كارشناسان و متخصصان حرفي نميزند. اما واقعيت آن است كه دايره مزبور بسيار محدود است. متاسفانه نفت دراين سرنوشت با ساير منابع انرژي اشتراك دارد و تعداد بسيار اندك دورههاي اقتصاد انرژي در دانشگاههاي سراسر جهان شاهدي بر اين مدعاست. شاهد ديگر تعداد اندك كتابهاي اقتصاد انرژي است كه در مقايسه با كتابهاي درسي اقتصاد محيط زيست چيزي به حساب نميآيند. در دروس دانشگاه بسيار كمرنگ است، به ويژه در رشته اقتصاد، در نتيجه، قيمت نفت با محصور ماندمان در مرزهاي سخت و محكم كارشناسان و متخصصان اين حوزه، همچنان مسالهاي پيچيده و مبهم باقي مانده است. هنگامي كه تلاشي براي رفع ابهام از اين مساله صورت ميگيرد، اين كار غالبا به شيوهاي گمراهكننده و ناشيانه انجام ميشود. رسانهها اطلاعاتي را ارايه ميدهند كه تداعيكننده يك سناريوي مخوف است؛ آنها از پايان عصر نفت سخن ميگويند گاهي اوقات قيمت بشكهاي 200 دلار را براي نفت پيش بيني ميكنند. برخي مواقع نيز رسانهها با بزرگ نمايي نقش اوپك اين سازمان را مسوول قيمت معرفي ميكنند. كتاب كالبد شكافي قيمت نفت در بازارهاي جهاني نوشته سالواتوره كارولو با ترجمه روحالله كهن هوشنژاد كه به تازگي توسط نشر ني منتشر شده است، درباره اين مسائل صحبت ميكند. اين كتاب روايت قيمت نفت را از انتها بازگو ميكند، يعني از زمان سقوط قيمت هر بشكه نفت از 150 دلار به كمتر از 40 دلار در سال 2011. چرا اين اتفاق افتاد و عوامل بنيادي تا چه اندازه ميتوانند علل آن را توضيح دهند؟ اين كتاب با طرح اين سوالات در آغاز، با ظرافت خاصي خواننده را با سير تحول قيمت نفت خام آشنا ميسازد. علاوه بر اين، برخي مسائل مرتبط و نسبتا فني از قبيل قراردادهاي خريد، ساختار عرضه جهاني، تحولات مقررات زيست محيطي و فرآيند پالايش نفت خام نيز مورد توجه قرار ميگيرند. مسائل متنوع مطرح شده در كتاب به تدريج سوالات اوليه را پاسخ ميدهد و مطالب را همچون تكههاي پازل به هم متصل ميكند. نويسنده در خصوص نقش عوامل مختلف در بالا بردن يا پايين آوردن قيمت نفت توضيحات بسيار شفافي داده است و برخي از اين عوامل را شناسايي ميكند. اين كتاب حاصل تجربيات گسترده نويسنده در صنعت است. ممكن است برخي با ديدگاههاي ارايه شده در اين كتاب موافق نباشند اما نبايد فراموش كرد كه كاركرد اصلي يك كتاب دعوت به تفكر و تقويت دانش به ياري انديشه است.