به بهانه نظرسنجي وبسايت ماركا يك سوال داريم:چرا هميشه همهجا هستيم؟
به نظر مي رسد همه چيز يك بازي باشد
علي كربلايي
در دوراني كه فيسبوك برو بيايي داشت و كاربران ايراني زيادي در اين شبكه اجتماعي اكتيو بودند، صفحات بينالمللي به يك نكته مهم پي بردند و از آن نهايت بهره را بردند. همه چيز از يك نظرسنجي در مورد نام خليجفارس شروع شد. باتوجه به حساسيتهاي زيادي كه روي اين منطقه حساس و استراتژيك است و ايرانيها و بخشي از اعراب در اين مورد با هم كشمكش دارند، صفحات بينالمللي با گذاشتن نظرسنجي «خليجفارس» يا «خليج عربي» موفق ميشدند اينتراكشن بالايي براي صفحاتشان بخرند. ديگران كه اين موضوع را ديدند، در هر نظرسنجياي نامي از يك مكان يا چيزي مربوط به ايران را به نظرسنجيهايشان اضافه ميكردند تا آنها هم از اين موج بزرگ كاربران ايراني صيد خودشان را كرده باشند و اصطلاحا پروموت شده باشند. در همان سالها در مورد اين موضوع بسيار بحث ميشد. حضور ايرانيها با كامنتهاي پرتعداد و درصد عجيب و غريب آرا در صفحاتي با محتواي ذكر شده، كاملا مشهود و مشخص بود. نكته مشخصي كه درك آن نيازي به نظر كارشناسان امر هم نداشت، خوشحالي شديد ايرانيها در صورت پيروزي در نظرسنجيها بود. در حالي كه قرار نبود با اين نظرسنجيها هيچ چيزي در جهان عوض شود و به عنوان مثال اگر جايي نام مجعول «خليج عربي» راي ميآورد، قرار نبود در هيچ نقشه بينالمللي نام خليجفارس تغيير كند، اما ايرانيها با اين موضوع بسيار جدي برخورد ميكردند.
حالا سالها گذشته است و ما هنوز همان عادات و خلقيات را داريم. هر جا لازم باشد براي دفاع از موضوعي كه به آن معتقديم وارد كارزار مجازي ميشويم و شروع ميكنيم به رجز خواندن. در هفتههاي اخير بارها در همين صفحه در اين مورد نوشتهايم، اما وبسايت رسانه ماركا از اسپانيا كه باتوجه به نزديكياش به باشگاه رئالمادريد از اعتبار خوبي بين مخاطبان فوتبال برخوردار است و در ايران هم مرجع معتبري به شمار ميرود، در ماههاي اخير در نظرسنجيهايش بسيار زياد از ايران استفاده ميكند. شروع اين ماجرا با يك نظرسنجي بينالمللي در مورد بهترين ورزشگاه دنيا بود؛ جايي كه استاديوم آزادي هم بين گزينهها بود و تعداد آراي واصله براي اين گزينه همه را شگفتزده كرده بود. مسوولان ماركا حتما از ابتدا همين نيت را داشتند كه طرفداران فوتبال از سراسر دنيا را به رسانه خودشان جذب كنند، اما به نظر نگارنده گمان نميكردند با چنين استقبالي از سوي ايرانيها و اعراب روبهرو شوند؛ همان دو گروهي كه از مدتها قبل در حوزه وب و شبكههاي اجتماعي اكتيو بودند. همين مساله باعث شد در نظرسنجيهاي بعدي وبسايت ماركا از اين دو كشور هميشه گزينههايي وجود داشته باشد. با مطالعاتي كه آنها روي هواداران فوتبال ايران انجام دادند، در نظرسنجيهاي بعدي همواره يك گزينه پرسپوليسي از ايران حضور داشت. يكبار بهترين تشويق، يكبار پرطرفدارترين تيم و حالا هم بهترين بازيكن تاريخ ايران كه هر سه گزينه پرسپوليسي هستند. نكته جالب اينجاست كه با گذاشتن يك گزينه پرسپوليسي، تا امروز آنها موفق شدهاند هم مشاركت پرسپوليسيها را داشته باشند، هم اينكه طرفداران ساير تيمها كه براي راي نياوردن گزينههاي پرسپوليسي به گزينههاي نزديك يا بالاتر از آنها راي ميدهند. اين موضوع قطعا يك بازي رسانهاي حساب شده براي بالا بردن بازديد اين وبسايت است و ميتواند براي رسانههاي ايراني يك درس باشد كه چطور از اين ظرفيت استفاده مطلوب كنند.
يك جامعهشناس در صفحه اينستاگرامش نوشته بود اين يك بازي برد-برد است. در واقع اين رسانه خارجي، ميتواند با اين كار هم مخاطب جذب كند، هم براي خودش وجهه بسازد. آنها به دنيا نشان ميدهند كه كشور جهان سومي ايران براي آنها مهم است و اين پيام را به ايرانيان ميفرستند كه ما شما را رصد ميكنيم. آنها به اين روش حس ترحم خودشان به بخشي از مردم دنيا كه به تصور خودشان در بيچارگي دست و پا ميزنند و تحريم و فقير هستند را هم ارضا ميكنند. درست مانند زماني كه در جشنوارههاي خارجي فيلمهايي كه از ايران تصويري تيره ارايه ميدهند مورد تحسين قرار ميگيرند، چراكه با تصورات آنها از ايران كاملا سازگار است. حالا شايد تمام فيلم هم با واقعيت سنخيتي نداشته باشد يا مبين تنها بخشي از واقعيت باشد. از سوي ديگر، ما هم برندهايم. ما احساس غرور ميكنيم. تبختر وجودمان را اينگونه جلا ميدهيم و حس لذتبخشي از اينكه ديگران ما را ميبينند ميگيريم. برخي ميگويند اين نشانه يك خودباختگي از سوي مردم كشورهاي جهان سومي است. توجيهشان اين است كه برزيل، آرژانتين، مصر، ايران، عربستان و مراكش كه مردمش از نظر سطح زندگي اشتراكات زيادي دارند، هميشه در صدر جدول اين نظرسنجيها هستند هر چند كه سبك زندگي مردم اين كشورها كاملا متفاوت باشد. اما واقعيت شايد خيلي سادهتر باشد. چرا خودباختگي؟ شايد فقط حس غرور لحظهاي باشد. شايد دليلش اين باشد كه زندگي مردم اين كشورها به هر دليلي بيشتر با فوتبال گره خورده است. اينچنين بازيهاي رسانهاي جالبي ميتواند سوژه خوبي باشد براي جامعهشناسان تا با مشاهده اطراف مختلف اين بازي، به نتايج جالبي برسند.
نظرسنجيهاي ماركا قطعا يك بازي رسانهاي حساب شده براي بالا بردن بازديد اين وبسايت است و ميتواند براي رسانههاي ايراني يك درس باشد كه چطور از ظرفيتها استفاده مطلوب كنند.