صنعت نشر در خطر است
علياصغر شعردوست
برگزاري چند مراسم در سال براي مقوله مهم كتاب نشان از اهميتي دارد كه كتاب و كتابخواني در جامعه ايران، بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي پيدا كرده است. نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، هفته كتاب، جايزه كتاب سال و.... اكنون كه يك دوره ديگر از برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب را پشت سر ميگذاريم، بايد اين سوال مهم را مطرح كنيم كه آثار برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب و مناسبتهايي از اين قبيل بر رونق و توسعه كتاب و كتابخواني و اقتصاد نشر چه ميزان بوده است؟ هر چند به ظاهر برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران بيانگر نقش كتاب و كتابخواني در روند رشد و توسعه منابع انساني و راهگشاي بسياري از معضلات اجتماعي در مسير توسعه است، اما جاي تعمق در اين نكته هست كه در اين مسير به چه ميزان توفيق دست يافتهايم؟ نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران در حالي برگزار ميشود كه بسياري از ناشراني كه به نشر آثار جدي و عميق ميپردازند عملا در حال ركود به سر ميبرند و تعهدات مالي ايجاد شده فراوان را نميتوانند پاسخگو باشند و به ناچار، نمايشگاه بينالمللي كتاب، هفته كتاب و ديگر ايامي را كه در آنها به مناسبتهاي مختلف به كتاب و كتابخواني پرداخته ميشود، ايامي ميپندارند كه در آنها بازار فروش كتاب پررونق خواهد بود. واقعيت امر اين است كه صنعت نشر در ايران چند سال است كه در سراشيبي قرار دارد و مشكلات اقتصادي اخير كه دولت و بخش خصوصي با آن مواجهند اين بحران را تشديد كرده است، تا بدان جا كه ناشران معتبر در كار توليد مجموعههاي بزرگ- كه نبود آنها كاستي در بازار كتاب و عرصه فرهنگ نوشتاري محسوب ميشود- سرمايهگذاري نميكنند و انتشار كتابهاي كمهزينه را بر كارهاي اساسي ترجيح ميدهند. براي جامعه و مردمي كه معجزه پيامبر آن كتاب است و انقلابي اسلامي به عظمت دنياي كتاب داشته است، جاي تامل است كه ...
پس از چهار دهه، نهتنها رونقي در كار نشر ايجاد نشده است، بلكه سرمايههاي عظيمي را تاكنون در راههايي نهچندان مطلوب صرف كردهايم و به كتاب و صنعت نشر به صورت مسالهاي جنبي و درجه دوم نگريستهايم؛ تا آنجا كه هماكنون بحران اين بخش را تهديد ميكند. مساله كتاب در كنار مسائل ديگر رنگ باخته است و هر چه اهل فرهنگ از حدوث اين بحران پيشبيني كرده و هشدار دادهاند، عملا تاكنون مشكلي حل نشده است. ركود تنها محدود به عرصه كار ناشران و موزعان كتاب نيست. بسياري از چاپخانهها با اندكي از ظرفيت كاري خود به فعاليت ادامه ميدهند. از رونق خريد و فروش مواد اوليه توليد كتاب به نحو چشمگيري كاسته شده است، صحافان عملا با كمكاري قابل تاملي مواجهند و... همه اين عوامل موجب شده است، توليد فكر به نحو بارزي رو به افول نهد. كتاب بستر شكوفايي فكري است؛ وقتي اين بستر فراهم نباشد، كار خلاقه هم صورت نميپذيرد. مشكلات معيشتي گروهي از اهل قلم كه تنها با توليد آثارشان گذران زندگي ميكنند، ابعاد گستردهاي يافته است. به راستي، چه كسي جوابگوي اين تنگناهاست؟ در اين يادداشت كوتاه به رييس محترم جمهور و رييس محترم مجلس شوراي اسلامي رجوع ميكنم و به عنوان كسي كه بيش از سه دهه در عرصههاي مختلف نشر اعم از دولتي و خصوصي مسووليت داشتهام، درخواست ميكنم كه كميسيونهاي فرهنگي مربوطه را مامور كنند كه با بهرهگيري از مديران مجرب گذشته و حال حوزه نشر گزارشي از وضعيت موجود اين عرصه ارايه كنند تا با اتخاذ تمهيدات جدي و فوري صنعت نشر را از نابودي نجات دهند. تا شايد مديران فرهنگي كشور با امكاناتي حداقلي با نگاهي جديتر از گذشته گوشهچشمي به دنياي كتاب و بازارش بيفكنند و اهل قلم كه پرچمداران توسعه فرهنگي و اجتماعي هستند، به آينده خود خوشبين شوند. به يقين سوداي روز بهتر را در سر داشتن بدون توجه به علم و عالم و انديشه و كتاب و كتابخواني خشت بر دريا زدن است.