• 1404 يکشنبه 31 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4359 -
  • 1398 دوشنبه 16 ارديبهشت

تئاتر دانشگاهي تركيبي از نوگرايي، اتميزه شدن و زيست جمعي

در توهم نوگرايي

محمدحسن خدايي

 

 

به سنت مالوف هر ساله، اين‌بار هم دانشجويان گرد هم آمدند و بيست‌ودومين جشنواره تئاتر دانشگاهي را در كنار هم، همچون جشني بيكران برگزار كردند. نام‌هاي تازه، فرم‌هاي تجربه ‌نشده و گاه حواشي نامنتظره، بار ديگر اهميت تئاتر دانشگاهي را موكد كرد. اجراهايي كه در نگاهي كلي، به نوعي واكنشي است به نظم موجود و در تمناي بحراني كردن‌اش. واكنش دانشجويان را مي‌توان شبيه آن چيزي دانست كه فيلسوفي چون «محمد عابد جابري» در كتاب «سنت و مدرنيته» ذكر مي‌كند كه چگونه بعد از شكست اعراب در جنگ 1967، ناگهان «پرداختن به سنت» در ميان روشنفكران، هنرمندان و سياستمداران كشورهاي عربي عموميت يافت. بنابراين اجراهاي دانشجويي را هم مي‌توان نوعي «واكنش» دانست به روح زمانه، واكنشي كه گويا امر سياسي در آن به محاق رفته و شاهد تفوق منطق سرمايه در تمامي شوون زندگي اجتماعي هستيم. اينجا دانشجويان نه در پي «پرداختن به سنت‌» كه از قضا در تلاش گسست از آن بودند. راديكاليسم حاد و با سوژه‌هايي اتميزه كه اعتدال‌گرايي را كنار گذاشته و با اين تمايز و تفاوت، زيباشناسي نظام مستقر را به چالش مي‌كشد. به‌ هر حال از پس عقب‌نشستن‌ها و محافظه‌كارتر شدن نهاد دانشگاه در مواجهه با وضعيت اينجا و اكنون اجتماع، اين واكنش راديكال، طبيعي جلوه مي‌كند. گسستن از سنت‌هاي گذشته و خيره شدن در مهابت آينده، به اجراهايي ميدان داده كه تماشاگر را فرا مي‌خواند كه شيوه مواجهه‌اش را تغيير دهد و با افق نابهنگام اجرا، همراستا شود. تئاتر دانشجويي اين روزها بيش از گذشته مشغول بازنمايي زيست‌هاي ويران است و گويي از اميدورزي تهي شده.

البته بايد اين مساله را هم در نظر گرفت كه اجراهاي راديكال، گاه به فضاهايي انتزاعي تقليل مي‌يابند كه سوژه‌هايي تاريخ‌زدايي ‌شده در آن مشغول فحش، دراگ و اروتيسم هستند و براي عده‌اي توهم نوگرايي ايجاد مي‌كند. بايد دانست كه راديكاليسم شخصي اين روايت‌ها، توان بحراني كردن وضعيتي كه با آن زاويه دارد را نمي‌يابد و در نهايت، در راستاي نظم مستقر حركت مي‌كنند. شايد پيشنهاد بديل نوعي «بازگشت به سنت» باشد كه روشنفكران عرب، از پس شكست انتخاب كردند. اينجا هم مي‌توان به سنت‌هاي اجرايي و روايي گذشته رجوع كرد و با آنها به گفت‌وگو نشست؛ امري كه گويا گريزي از آن نيست و مي‌تواند يك استراتژي ضروري محسوب شود در به صحنه آوردن آن سنت تئاتري كه ديرزماني است مشمول زمان شده و به‌ تدريج دارد به امري موزه‌اي و بي‌مصرف تبديل مي‌شود. در غياب اتصال با سنت تئاتري، مي‌توان مشاهده كرد كه چگونه گروه‌هاي اجرايي، راه را در بازنمايي يك جهان شخصي و انتزاعي مي‌بينند. از ياد نبايد برد كه تئاتر دانشگاهي براي خود تاريخي دارد و سير تطوري. نكته اينجاست كه روح زمانه نئوليبرال، سوژه‌هايي منقاد و گسسته از تاريخ پرورش مي‌دهد كه فقط در زمان «حال» به سر مي‌برند. بنابراين براي دور شدن از فرديت‌هاي تك‌افتاده و روان‌رنجور و براي رسيدن به اجراهايي نابهنگام كه امر سياسي را احيا مي‌كنند، مي‌توان بار ديگر از نوعي تجربه‌گرايي جمعي سخن گفت كه در تمناي آرمان‌گرايي و اميدورزي است؛ درست هنگامي كه شجاعت نااميد شدن به وجود آمده و اميدهاي دروغين رنگ باخته.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون