ماهي گرفتن صداوسيما از آب گلآلود
دلايل حمله عجيب 30: 20 به علي دايي
علي ولياللهي
علي دايي هفته گذشته از تيم سايپا كنار گذاشته شد. بعد از اينكه گفت: «مگر بازيكنان ما چقدر قرارداد بستند؟ اصلا براي كارخانه سايپا اين ارقام پولي است؟ پرايد ۸ ميليوني، ۵۰ ميليون تومان شده و تيباي ۱۶ ميليوني، ۷۵ ميليون تومان شده اما قرارداد ما افزايش نيافته است. شايد هم من را دوست ندارند و نميخواهند من در سايپا كار كنم كه فكر ميكنم ۹۹ درصد اين مساله درست است چون اگر كسي بخواهد ميتواند كمك كند.» دايي پس از اخراج كه به عقيده بسياري از ورزشيها احساسي بوده است، در يك كنفرانس مطبوعاتي حملات تندي را با ادبيات هميشگياش عليه باشگاه سايپا و مديريت مجموعه ابراز داشت كه مثل هميشه جنجالآفرين شد. حمله دايي به مديرعامل فعلي سايپا كه به گفته خود دايي نام و فاميلياش را تغيير داده است و همچنين جملاتي نظير «من سه بار در جمهوري اسلامي به خاطر احقاق حقم اخراج شدم» كليدواژههاي كنفرانس مطبوعاتي سرمربي سابق تيم ملي بود كه در رسانهها بازتاب زيادي داشت. بعد از تمام اين هياهوها كه بيشتر يك جنگ فوتبالي بين دايي و باشگاه سايپا به نظر ميرسيد، اخبار 20:30 در يك گزارش چهار دقيقهاي به ماجرا ورود كرد و علي دايي را در گوشه رينگ قرار داد. در اين گزارش كه صحبتهاي دايي را پراكنده و بدون پس و پيش پخش ميكرد و هدفمند طراحي شده بود، علي دايي شخصيتي نشان داده شد كه دنبال پول است و براي رسيدن به پول حاضر است هركاري بكند.
در اينكه به علي دايي و ادبياتش نقدهاي فراواني وارد است شكي نيست. با اين حال ورود پخش خبري 20:30 به ماجراي دايي و سايپا و تلاش براي تطهير باشگاه و مقصر جلوه دادن دايي در نوع خودش سوالبرانگيز است. اخبار20:30 با تريبون دادن به يكي از طرفين دعوا، بدون فرصت دفاع دادن به طرف ديگر، كاملا رسالت رسانه بودن خودش را زير سوال برد. البته اينبار نخستي نيست كه اين پخش خبري چنين رويهاي را در پيش ميگيرد. احتمالا مديران رسانه صداوسيما در پاسخ به اين شبهه كه چرا يكطرفه به دعواي دايي و سايپا ورود كردهاند خواهند گفت كه خود دايي حاضر نيست با صداوسيما مصاحبه كند. دقيقا اين پاسخ همان نكته كليدي و حلقه مفقودهاي است كه ميتوان با بررسي آن پي برد كه چرا چنين برنامهاي عليه دايي ترتيب داده شده است. علي دايي مدتهاست كه صداوسيما را تحريم كرده است. نه با آنها مصاحبه ميكند نه در كنفرانسهاي خبرياي كه خبرنگاران و دوربينهاي صداوسيما حضور داشته باشند، حاضر ميشود. اين حركت علي دايي تبليغ بسيار منفياي براي صداوسيما بوده است. اينكه آقاي گل فوتبال جهان و يكي از اسطورههاي تيم ملي حاضر به ضبط شدن صدا و تصويرش توسط دوربينهاي صداوسيما نيست، هميشه يكي از نكاتي است كه در انتقاد به صداوسيما مطرح ميشود. حال به نظر ميرسد صداوسيما در دعواي دايي و سايپا فرصت بسيار خوبي به دست آورده است كه از دايي انتقام بگيرد. به نوعي اين كار را ميتوان ماهي گرفتن از آب گلآلود قلمداد كرد. كليپ چهار دقيقهاي با نريشن علي رضواني كه سعي ميكند خودش را خيلي خونسرد نشان دهد و صرفا چند سوال بپرسد به همراه تاكيد بر ژستهاي برافروخته دايي و مدام پخش كردن جملات تهاجمي سرمربي سابق سايپا، نشان از عصبانيتي نهادينه شده در مديران صداوسيما از علي دايي دارد. علي دايي با بيش از چهار ميليون مخاطب در اينستاگرام و رسانههايي كه بلافاصله بعد از هر مصاحبهاش به پوشش اخبار مربوط به او ميپردازند ثابت كرده است كه هيچ نيازي به صداوسيما ندارد و متاسفانه يا خوشبختانه تاثيرگذاري بيشتري نسبت به برنامههاي تلويزيوني دارد. شايد حالا بهتر بتوان دلايل حمله همهجانبه به علي دايي را در تلويزيون فهميد.
با اين تفاسير شايد بيراه نباشد كه تصور كنيم، عدهاي از بيرون دستور حمله به دايي را صادر كردهاند؛ وگرنه چرا از بين اين همه برنامه تخصصي ورزشي، اخبار 20:30 بايد خودش را ملزم بداند كه به دعواي دايي و سايپا ورود كند؟ تاكيد بر اينكه قرارداد دايي چقدر بوده يا دايي ماساژور شخصي داشته است چه چيزي را ثابت ميكند؟
احمد مددي، سخنگوي باشگاه سايپا در بخشي از اظهارات شفافيتزايش ميگويد بازيكنان حق و حقوقشان را تا 60 درصد گرفتهاند و اين در حالي است كه اخبار به گوش رسيده از اين تيم حكايتديگري دارد. گفته ميشود و حتي غلامپور مربي دروازهبانهاي تيم سايپا نيز اين را تاييد كرده است كه بازيكنان سايپا در چندين نوبت به خاطر عدم دريافت مطالباتشان ميخواستند اعتصاب كنند. در ادامه مددي ميپرسد چرا تيم بايد 5 ماساژور داشته باشد و يكي از اين افراد براساس شنيدهها ماساژور شخصي دايي باشد؟ حال بايد از مديريت باشگاه پرسيد كه شما اين را از ما ميپرسيد؟ مگر موقع بستن قرارداد اين موارد برايتان سوال نبوده است؟ پس چرا قرارداد امضا كرديد كه حالا وسط دعوا بياييد علنياش كنيد؟ ضمن اينكه داشتن ماساژور يكي از بديهيترين امكاناتي است كه يك باشگاه در سطح ليگ برتر بايد براي ريكاوري بازيكنان داشته باشد. مواردي كه سخنگوي باشگاه سايپا وسط دعوا مطرح ميكند، ميزان قرارداد دايي و دير آمدن يا نيامدن مربي سر تمرينات مسائلي است كه اگر باشگاه با آنها مشكل داشت بايد زودتر مطرح ميشد. همچنين اشاره به اينكه كارگران شركت سايپا ميخواستند كه دايي نباشد نيز همانقدر غير قابل استناد است. به طريق اولي استفاده تبليغاتي 30: 20 از اين اظهارات به هيچ عنوان نميتواند دايي را محكوم كند؛ كما اينكه گريز بيسروته و شانتاژگونه به دعواهاي سابق دايي با مديران سابقش نيز هيچ ارتباطي با ماجراي اخير ندارد. 30: 20 بهتر بود اگر دغدغهاي در اين موارد داشت، همان موقع واكنش نشان ميداد. روز يكشنبه در صفحه اول روزنامه اعتماد، يادداشتي منتشر شد با عنوان «دايره تنگ خوديها». به مديران صداوسيما بايد توصيه كرد كه بارها و بارها اين يادداشت را بخوانند. بعد از خودشان بپرسند كه خارج كردن دايي از حلقه خوديها چه منفعتي دارد؟ علي دايي، كسي كه فوتبال ايران را در دنيا به نام او ميشناسند، اگر دروغگو و پولپرست و هوچيگر؛ آن هم به ناروا، نشان داديم ديگر به چه چيزي افتخار كنيم؟ همانطور كه ابتداي اين نوشتار گفتم، قطعا به علي دايي نقد وارد است. اما نقد كجا و تخريب شخصيت كجا. اينكه علي دايي صداوسيما را تحريم كرده است بايد مجالي باشد براي نشستن و فكر كردن مديران سازمان كه چرا ما كاري كرديم كه دايي از ما فراري شود نه اينكه بهانهاي شود براي نابودي او. اين همه نخبه كه عطاي ماندن در كشور را به لقايش ترجيح دادهاند بس نيست كه ميخواهيد با هر ضرب و زوري فوتباليها را هم فراري بدهيد؟ هنوز دو ماه از خانهنشيني عادل فردوسيپور نگذشته است كه برنامه ميچينيد براي بدبين كردن مردم به اسطوره فوتباليشان؟ دايي سرمربي موفقي در ساپيا بوده است. اين را آمار و ارقام ميگويد. تيم دايي فصل پيش سهميه ليگ قهرمانان گرفت و اين فصل در ميانه جدول جا خوش كرده است. مديران سايپا حتما يادشان نرفته است روزگاري كه در اواخر فصل كاسه چه كنم چه كنم دستشان ميگرفتند كه هر طور شده در ليگ بمانند. سايپا كه اين روزها به خاطر قيمت محصولات و خدماترسانياش بهشدت زير بار انتقادات مردم قرار گرفته است، با اخراج دايي نشان داد كه در حوزه تيمداري نيز نياز دارد آموزشهاي لازم را ببيند.