«پيشبيني كرده بوديم كه اقدامها و خرابكاريهاي مشكوكي در منطقه ما اتفاق ميافتد و هدف از اين اقدامها نيز دامن زدن به تنشها خواهد بود.» اين جمله را محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان در دهلينو و در جمع خبرنگاران بر زبان راند. جملهاي كه در ارتباط مستقيم با تحولاتي است كه در 10 روز اخير در منطقه پيراموني ايران رخ داده است. امريكاييها ابتدا با طرح اين ادعا كه ايران در حال برنامهريزي براي هدف قرار دادن منافع مستقيم يا غيرمستقيم ما در غرب آسياست از اعزام تجهيزات نظامي جديد به خليجفارس خبر دادند، پس از آن رسانههاي غربي در حركتي زنجيرهوار و حساب شده اقدام به انتشار مطالبي درباره افزايش خطر جنگ ميان ايران و امريكا كردند و در آخرين مورد اهدافي در امارات و عربستان سعودي هدف حمله قرار گرفت. در كنار هم قرار دادن اين تكهها هر مخاطب عاقلي را به اين نتيجه ميرساند كه جبهه تندرو و ضدايراني در كابينه دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده امريكا تلاش ميكند با سناريوسازي و مستندسازي اين سناريو، كار تهران و واشنگتن را به تنش نظامي بكشاند. اين روزها تعبير محمدجواد ظريف در نيويورك درباره «گروهبي» كه شامل جان بولتون (مشاور امنيت ملي امريكا)، بنيامين نتانياهو (نخستوزير اسراييل)، محمدبنزايد (امير امارات) و محمدبنسلمان (وليعهد سعودي) ميشود، هم در رسانههاي داخلي و هم در رسانههاي غربي به وفور مورد اشاره قرار ميگيرد. حتي سياستمداران غربي نيز نسبت به تحركات تندروها در مسير تنشزايي بيشتر ميان تهران و واشنگتن هشدار ميدهند.
فضاسازي هدفمند رسانهاي
برنامه شما براي ايران چيست؟ اين سوالي است كه اين روزها دونالد ترامپ با آن بسيار روبهرو ميشود و در پاسخ به يكي از همين جنس سوالها بود كه از تمايلش براي گفتوگوي تلفني با ايرانيها سخن گفت. شامگاه دوشنبه به وقت تهران نيز ترامپ مجددا درباره ايران مورد سوال قرار گرفت و گفت: «بايد ببينيم درباره ايران چه پيش ميآيد. اگر آنها كاري انجام دهند، اشتباه بسيار بدي خواهد بود. درباره ايران چيزهايي ميشنوم. اگر كاري انجام دهند، لطمه بدي خواهند خورد.»
تنها چند ساعت پس از اين اظهارنظر دونالد ترامپ بود كه رسانه امريكايي نيويوركتايمز در گزارشي ادعا كرد كه پنتاگون در حال بررسي طرحي براي اعزام 120 هزار نيرو به غرب آسيا براي آنچه مقابله با تحركات ايران خوانده، است. محتواي اين گزارش بر اساس آنچه نويسندگان ادعا كردند از جلسه فوقالعاده هفته گذشته كارمندان شوراي امنيت ملي كابينه ترامپ به بيرون درز پيدا كرده است. در اين گزارش ادعا شده كه پاتريك شاناهان، سرپرست وزارت دفاع امريكا نسخه بهروزرساني شده طرحي را ارايه كرده كه در آن از اعزام 120 هزار سرباز به غرب آسيا سخن به ميان آمده بود. اين طرح و مفاد بازنويسي شده آن به دستور جان بولتون، مشاور امنيت ملي ترامپ تهيه و تدوين شده بود. در اين گزارش ادعا شده بود كه اعزام نيروهاي انساني به منظور مقابله با تهديد ايران صورت خواهد گرفت و قرار نيست كه حمله زميني به ايران مدنظر باشد، چرا كه براي چنين حملهاي اين تعداد سرباز كافي نخواهد بود. منتسب شدن اين طرح به جان بولتون دور از انتظار هم نبود، چرا كه وي تندروترين چهره حاضر در كابينه ترامپ است كه از بيش از 10 سال قبل و زمان رياستجمهوري جورج بوش پسر طرح تقابل نظامي با ايران را دنبال ميكرد. ظاهرا گزارش نيويوركتايمز صرفا براي تيتر فريبنده آن مبني بر بررسي اعزام 120 هزار نيرو به خاورميانه منتشر شده بود، چرا كه در متن گزارش جزيياتي درباره اين طرح و زمان آن به چشم نميخورد و حتي نويسندگان تاكيد كردهاند كه با توجه به سياست دونالد ترامپ براي پرهيز از جنگ نظامي در منطقه غرب آسيا و تاكيد وي بر لزوم خارجسازي سربازان امريكايي از سوريه و افغانستان بعيد است كه وي با چنين طرحي موافقت كند. در بخشهايي از گزارش نيويوركتايمز هم تاكيد شده بود كه مشخص نيست آيا اين طرح در اختيار دونالد ترامپ هم قرار گرفته و آيا وي از جزييات آن نظير تعداد سربازان مدنظر يا زمان اين اعزام خبر دارد يا خير. در حالي كه هدف چهرهاي چون جان بولتون از تشديد فشار رواني بر ايران مشخص است، اما دونالد ترامپ و مايك پمپئو ميگويند تغيير نظام در ايران را دنبال نميكنند. به گزارش رسانههاي متعدد امريكايي، ايران موضوعي است كه شكافهاي جدي در داخل كاخ سفيد ايجاد كرده است. عدهاي تلاش ميكنند با تحريك آستانه تحمل تهران، اين كشور را به اقدامي وادار كند كه به پاسخ نظامي امريكا يا متحدانش در منطقه مشروعيت بدهد. امريكاييها در حالي ادعا ميكنند اطلاعاتي در اختيار دارند كه نشان ميدهد تهران قصد حمله به منافع آنها را در منطقه دارد كه به گزارش رسانهاي باز هم امريكايي اين اطلاعات را اسراييليها براي شوراي امنيت ملي امريكا تهيه كردهاند.
روز گذشته اقدام وال استريت ژورنال در انتخاب تيتري بيارتباط به متن گزارش درباره نتيجه تحقيقات اوليه درباره دلايل حمله به نفتكشها در امارات نيز اعتراضهاي ناظران روابط ايران و امريكا را در فضاي مجازي به دنبال داشت. اين اعتراض تا به آنجا بالا گرفت كه حساب توييتري سايت خبري تحليلي «لوبلاگ» نيز به اين تيتر همكار خود انتقادهايي را وارد دانست. تيتر مقاله وال استريت ژورنال اين بود: «يك مقام امريكايي: در تحقيقات اوليه به نظر ميآيد ايران مسوول حمله به كشتيهاست.» در داخل مقاله اما هيچ خبري از دلايل محكمهپسند كه نشان دهد ايران پشت اين حملات بوده وجود نداشت. خبرنگار لوبلاگ اين اقدام وال استريت ژورنال را كمك به آغاز جنگي ديگر در منطقه خواند. حساب توييتري لوبلاگ نيز در توييتي مشابه اعلام كرد كه نه تنها تيتر گوياي اطلاعات داخل متن نيست بلكه اطلاعات داخل متن نيز با وجود حساسيت بالاي آن از منابع آگاه كه نام خود را پنهان كردهاند، منتشر شده و اين در حالي است كه در شرايط حساسي كه پيرامون ايران و امريكا وجود دارد، بايد كار خبري را مسوولانهتر از قبل پيش برد، چراكه ممكن است رسانهها همان اشتباهات منتهي به جنگ عراق در سال 2003 را تكرار كنند.
بازتاب تنهايي پمپئو در رسانهها
دونالد ترامپ در سياستهايش براي تشديد تنش با تهران تنهاست و بهترين مصداق براي اين ادعا جلسه روز گذشته در بروكسل بود. كنارهگيري امريكا از توافق هستهاي با ايران برخلاف آنچه واشنگتن تصور ميكرد نهتنها منجر به انزواي تهران و جلب اجماع عليه اين كشور در صحنه بينالمللي نشد، بلكه امريكاي ترامپ را به عنوان عضوي غيرقابل اعتماد در مذاكرات به جهان معرفي كرد و البته فرصت ترامپ براي جلب اجماع عليه ايران در ساير پروندههاي غيربرجامي مانند حقوق بشر، فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي را هم از كاخ سفيد گرفت. همين انزوا روز دوشنبه در بروكسل و زماني كه مايك پمپئو در جامه مهمان ناخوانده خود را به جلسه اروپاييها درباره ايران رساند، نمود پيدا كرده و اتفاقا به چشم رسانههاي غربي هم آمد. واشنگتن پست در اين باره نوشت: مايك پمپئو، وزير خارجه خود را به جلسات اروپاييها در بروكسل تحميل كرد تا شايد بتواند پردهاي از اتحاد فراآتلانتيكي عليه ايران و برنامه هستهاي اين كشور را به نمايش بگذارد كه موفق نشد. اروپاييها بيمناك تنش نظامي ميان ايران و امريكا هستند، لذا ترجيح ميدهند فاصله خود را با چنين نمايشي حفظ كنند. پمپئو در حالي كه عازم سوچي در روسيه بود در دقيقه 90 به سمت بروكسل تغيير موضع داد و البته كه اين تصميم او به نمايش بيشتر اختلاف ميان بروكسل و واشنگتن برسر برجام منتهي شد. امريكا يك سال پيش به اميد فروپاشي توافق هستهاي از اين توافق خارج شد اما اروپاييها تاكنون در برجام ماندهاند و روز دوشنبه نيز بر اراده سياسي خود براي حفظ آن در صورت پايبند ماندن تهران به توافق تاكيد كردند. در بروكسل جرمي هانت، وزير خارجه بريتانيا به صراحت اعلام كرد كه نگران است رفتارهاي يكجانبه از سوي ايران و امريكا منجر به تنش شود. برخي رسانهها از اينكه لندن به عنوان متحد سنتي واشنگتن، اينبار ايران و امريكا در را در يك كفه قرار داده تعجب كردند.
واشنگتنپست در ادامه مينويسد: فدريكا موگريني در بروكسل به خوشامدگويي مقدماتي به مايك پمپئو بسنده كرد. حضور وي در بروكسل حتي پيش از آنكه هواپيمايش بر زمين بنشيند به سوژهاي براي اختلاف ميان اروپاييها تبديل شد. پرسش اصلي كه بازماندگان در توافق مطرح ميكردند، اين بود كه مايك پمپئو را چقدر تحويل بگيريم؟ فدريكا موگريني در همان ابتداي صبح اعلام كرد كه اگر در ميانه برنامههايش فرصتي پيدا كند با مايك پمپئو ديدار خواهد كرد. همزمان وزراي خارجه سه كشور (بريتانيا، فرانسه و آلمان) اعلام كردند كه ميتوانند ديدارهاي دوجانبه با همتاي امريكايي خود داشته باشند اما از ديدار چهارجانبه خبري نخواهد بود. زماني كه فدريكا موگريني از مايك پمپئو بابت عدم ديدار چندجانبه با وي عذرخواهي كرد، وزير خارجه امريكا گفت: نه، نه خيلي هم عالي بود. شماها روز شلوغي داشتيد.
برايان هوك، رييس گروه اقدام ايران در وزارت خارجه امريكا درباره نگاه اروپا و امريكا به ايران گفت: «موارد مورد توافق ما بيش از مسائلي است كه درباره آنها توافق نداريم. بايد روي اين مساله بيشتر كار كنيم. برآوردهاي ما از تهديدهاي ايران يكسان است و نسبت به گزارشهايي كه درباره فعاليتهاي تهديدزاي ايران در اين چند روز شنيديم، نگرانيهاي مشترك داريم.» اين اظهارات هوك با سخنان اروپاييها كه ميگويند به يك ميزان نگران رفتارهاي ايران و امريكا هستند در تناقض است.
بلومبرگ درباره برخورد سرد اروپاييها با مايك پمپئو نوشت: وزيرخارجه امريكا نتوانست موفقيت چنداني در تشويق اروپاييها براي اتخاذ رويكردي سختتر در قبال ايران در جريان سفر چندساعته به بروكسل به دست آورد. اروپاييها همچنان كه پشت برجام ايستادهاند نسبت به خطر درگيري ميان ايران و امريكا هشدار ميدهند. پمپئو در حقيقت براي ارايه مداركي كه ميگويد نشاندهنده حركات مخرب ايران است به بروكسل رفته بود اما با برخورد سرد اروپاييها مواجه شد. در حالي كه زنگ خطرها درباره رويكرد چهرههاي تندرو در كابينه ترامپ نسبت به ايران به صدا درآمده اما به نظر ميرسد كه وزير خارجه امريكا در گفتوگوهاي خود در بروكسل توفيق آنچناني به دست نياورده است. بلومبرگ به نقل از ديپلماتهايي در لندن، پاريس و برلين مينويسد: اقدامهاي امريكا، متحدان اين كشور در اروپا را به اين نتيجه رسانده كه امريكا نميتواند دقيقا به آنها بگويد چه انتظاري از پرونده ايران دارد و پايان اين فشارها چه خواهد بود. اين مساله در سخنان شامگاه دوشنبه ترامپ مبني بر اينكه ببينيم درباره ايران چه پيش ميآيد هم بروز داشت. ديپلماتهاي اروپايي نزديك به رايزنيهاي چهارجانبه (اتحاديه اروپا و تروييكاي اروپايي) در بروكسل به بلومبرگ گفتهاند كه نگران آغاز رقابت هستهاي در منطقه غرب آسيا هستند و اين در حالي است كه اقدامهاي ضدايراني امريكا عملا آنها را در يك اتاق تاريك رها كرده درحالي كه بايد نوري براي ادامه برجام بيابند. بلومبرگ به نقل از يك ديپلمات اروپايي مينويسد: فراتر از ديپلماسي پروازي كه روز دوشنبه در بروكسل شاهد آن بوديم، اين تعبير به ذهن ميرسد كه دستاورد 15 سال مذاكره در حال از بين رفتن است. ترس همه ما اين است كه رويكرد غيرقابل پيشبيني ترامپ بتواند به تبعات ناخواسته در اين پرونده منتهي شود.
پاسخ پرتناقض ترامپ در مورد اعزام نيرو
رييسجمهور امريكا در واكنش به سوال خبرنگاران در مورد گزارش نيويوركتايمز كه ادعا كرده بود پنتاگون برنامه اعزام ۱۲۰ هزار نيرو به خاورميانه براي جنگ با ايران را به كاخ سفيد داده است، گفت: «فكر كنم خبر جعلي باشد؛ البته اگر از من بپرسيد، اگر لازم باشد اين كار را ميكنم. اما هيچ برنامهاي براي اين كار آماده نكردهايم. اميدوارم لازم هم نشود برنامهاي براي اين كار بريزيم. اما اگر لازم شود خيلي خيلي بيشتر از اين عدد نيرو ميفرستيم. گزارش را كجا نوشته بود؟ نيويوركتايمز؟ آنها خبر جعلي مينويسند.»
نكته
️ محمدجوادظریف در تويیتی با ارائه مستنداتی از مقاله جان بولتون در مورد خروج از برجام و شهادت نتانیاهو در باره سلاح های کشتار جمعی عراق در کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۲، نوشت: «حوادث» را من در چند گفتوگو در ماه آوریل، پیشبینی کردم؛ نه به این دلیل که من یک نابغه هستم، بلکه به این دلیل که تیم بی، چنین گستاخانه از نسخه جان بولتون پیروی میکند. به هر حال، نیمی از تیم بی، شرکای جرم جنگ فاجعهبار عراق بودند. یادآوری آشکار!