گروه اقتصادي| عبدالناصر همتي، رييس كل بانك مركزي در يادداشتي به مناسبت سالروز آزادسازي خرمشهر در اينستاگرام خود نوشت: «امروز سوم خرداد روز آزادي خرمشهر است. سال ۱۳۶۱ در چنين روزي جانشين پخش اخبار صدا و سيما بودم، خبر آزادي تدريجي خرمشهر را دريافت كرديم. خبر بسيار مهمي براي مردم بود. تلاش ما براي اعلام خبر تا ساعت ۱۴ به نتيجه نرسيد. فرماندهان عمليات نظر داشتند تا تثبيت كامل موقعيت، اعلام خبر صلاح نيست. اعلام خبر به ساعت ۱۵ به بعد موكول شد. به اتفاق همكاران براي صرف ناهار در غذاخوري نزديك جام جم ساعتي به فضاي شهر وارد شديم. شهر تهران گويا روح نداشت، ما اخبار مهمي داشتيم كه آنها نداشتند لذا به خوبي تفاوت روحي بين ما و مردم كاملا محسوس بود. افسردگي ناشي از تبليغات و جنگ رواني دشمنان در آنها احساس ميشد. به سازمان برگشتيم و بعد از كشمكش گويندگان وقت راديو و خبر در اينكه كدامشان اين خبر مسرتبخش را اعلام كنند و توافق بر اينكه هر دو با هم اعلام كنند، خبر آزادي خرمشهر را اعلام كرديم.
ساعتي بعد براي شركت در جلسهاي مجددا به سطح شهر تهران رفتم. جشن و سرور و شادي مردم وصفناپذير بود، روحيهها عالي و در عرض 3 ساعت كل جامعه يكپارچه متحول شده بود. شايد امروز نيز در همان مقطع 3 ساعته باشيم. تمام تلاشهاي دولت امريكا در جنگ اقتصادي كه عمدتا اقشار متوسط به پايين جامعه ما را تحت فشار اقتصادي قرار داده است در عمل نتوانسته آنها را به اهداف رسما اعلام شده آنها برساند. آيا اخبار پيغامهاي متعدد آنها براي مذاكره در كنار تهديدهايشان خبر از نتايج مقاومت مردم ميدهد؟ اطمينان دارم اينبار نيز ملت بزرگ ايران سربلند خواهد شد.» روايت همتي اگرچه تشبيه فضاي ديروز و امروز بود اما ميتوانست حاوي يك نكته باشد. خبري كه همتي از آن خبر دارد اما نميتواند آن را اعلام كند. روند نزولي قيمت دلار در روزهاي اخير و گمانهزنيهاي برخي از مسوولان در خصوص كاهش نرخ دلار بيش از پيش ميتواند اشاره همتي را متوجه كاهش قيمت ارز كند. البته گشايشهاي مالي نيز از ديگر سناريوهايي بوده كه همتي در ماههاي اخير آن را دنبال كرده و ممكن است خبر احتمالي همتي از برقرار شدن گشايش مالي تازه پرده بردارد.
سقوط قيمت دلار در آغاز هفته پيش رقم خورد و نهايتا به كانال 13 هزار تومان وارد شد. كاهش قيمتي كه منجر به كاهش قيمت در ديگر بازارها نيز شد و قيمت سكه و طلا را كاهش داد و حتي بنابر اخبار منتشره، قيمت خودرو نيز تا حدي كاهش داشته است.
ارز چگونه بالا رفت؟
قيمت ارز براي مبادله اجناس در كشورهاي مختلف كاربرد دارد. اين نرخ قرار است، كمك كند تا مبادله به راحتي شكل گيرد و اجناس در دو كشور داراي قيمتي معادل همديگر باشد. به طور مثال اگر قيمت يك سبد كالا در ايران 1000 تومان باشد و در امريكا يك دلار، نرخ برابري ارز و دلار همان هزار تومان است. حال اگر قيمت كالاها در دو كشور بر اثر تورم افزايش يابد، نرخ برابري ارز نيز بايد تغيير كند تا اين دو سبد معادل هم باشند. عموم اقتصاددانان رشد نقدينگي را عامل تورم ميدانند و بيان ميكنند كه نرخ تورم بلندمدت معادل نرخ رشد نقدينگي منهاي رشد اقتصادي است. اقتصاد از سال 92 تا تير ماه 97 حدود 237 درصد رشد اقتصادي را تجربه كرده است ولي تورم در اين مدت كمتر از آن بود تا آنجا كه در سال 97 اين فاصله جبران شد. اما در همين مدت نرخ رشد قيمت ارز آنقدر پايين بود كه انگار تفاوتي نداشت. در سال 96 و 97 افزايش قيمت ارز تابعي از همين رشد نقدينگي بود و بسياري از كارشناسان اقتصادي از قبل از اين اتفاقات، پيشبيني ميكردند كه افزايش قيمت رخ ميدهد.
اين سيل نقدينگي كه در اقتصاد ايران وجود داشت موجب تورم و جهش نرخ ارز شد اما نكته مهم در زمانبندي رخ دادن اين اتفاق است. تا زماني كه خطر امنيتي امريكا و تهديدهاي ترامپ فزوني نيافته بود، قيمت دلار نيز ثابت و تحت كنترل بود اما با افزايش تنشها و گسترش نااطميناني اقتصادي در مورد حفظ برجام سپس خروج امريكا از آن، فنر رشد قيمت ارز از دست دولت خارج شد.
ميثم رادپور، كارشناس اقتصادي در مورد جهش قيمتي ارز به «اعتماد» ميگويد كه بر اساس تحليلهاي بنيادين (فاندامنتال) در مورد ارز انتظار داشتيم كه قيمت ارز افزايش يابد اما آنكه چه زماني اين اتفاق رخ دهد براي هيچكس مشخص نبود. او ميگويد كه ما در يكسال و نيم گذشته حدود 250 درصد رشد قيمت دلار را پشت سر گذاشتهايم كه با نرخ رشد نقدينگي برابر و البته كمي بيشتر هم بوده است. او در پاسخ به اين سوال كه چرا رشد قيمت بيشتر بوده به اين موضوع اشاره ميكند كه دلار به نوعي سرمايه نيز هست و در شرايطي كه نااطميناني اقتصادي افزايش مييابد، مردم داراييهايي را انتخاب ميكنند كه هم سرمايهشان را حفظ كند و هم خاصيت نقدشوندگي بالايي داشته باشد. از اين رو بخشي از افزايش قيمت دلار به خاطر ريسكهاي سياسي و نااطميناني بوده كه با افزايش تقاضا قيمت بالا رفته است. رادپور اما به لحاظ بنيادين، تحريككننده افزايش قيمت ارز را افزايش نقدينگي ميداند.
به اين نوسانات توجه نكنيد
رشد قيمت دلار در چند ماه گذشته كنترل شده بود و نوسانات كمي داشت اما در هفته گذشته قيمت به كانال 13 هزار توماني وارد شد. رادپور بيان ميكند كه در بازارها با نوسانهايي مواجهيم كه گاهي از جنس تصادفي است و گاهي به دليل اتفاقي بيرون از بازار رقم خورده است. او در اين مورد ميگويد كه اخبار عدم اطمينان اقتصادي، افق روشن يا تيرهاي در مقابل ما ميگذارد. وقتي اخبار نگراني، تشديد و تخفيف يابد، قيمت دلار نيز كم يا زياد ميشود. در هفته گذشته كه دلنگرانيها كاهش يافت، اين قيمت هم كاهش يافت. او البته به اين موضوع در ادامه چنين ميپردازد كه وقتي قيمت ارز در يك سال رشد 250 درصدي داشته، نوسان 2 الي 3 هزارتوماني هم چيزي نيست و قرار نيست كه نشان دهد قيمت قرار است به زودي كاهش آنچناني داشته باشد.
بازار متشكل ارزي و قيمت دلار
در هفتهاي كه گذشت، وعده وزير اقتصاد مبتني بر راه افتادن بازار متشكل ارزي محقق نشد تا فعلا دومين وعده بانك مركزي معلق مانده باشد. اگرچه همتي روز گذشته اعلام كرد، بازار متشكل ارزي در مرحله آزمايشي است و پس از اين مرحله شروع به كار خواهد كرد. در بازار متشكل ارزي قرار است بانك مركزي دلارهايش را بفروشد تا قيمت ارز به صورت شفاف تعيين شود. در حالي كه گروهي كاهش قيمت ارز در اين مدت را به دليل نزديك شدن به موعد راهاندازي اين بازار ميدانند، مرتضي ايمانيراد معتقد است بازار متشكل ارزي موجب كاهش نرخ دلار نميشود مگر اينكه بانك مركزي بخواهد نرخ را با تزريق پول در اين بازار كاهش دهد. اين كارشناس اقتصادي بيان ميكند كه بازار متشكل ارزي براي كاهش يا افزايش نرخ ارز نيست. اگر اين بازار درست كار كند، قيمت دلار از طريق مبادلات تسويه صرافان كشف ميشود و ديگر لازم نيست در بازار ايران قيمت ارز از هرات يا دوبي گرفته شود. او بيان ميكند كه به عبارت ديگر هدف اين است كه قيمت دلار در اين بازار كشف شود نه در خارج كشور. بنابراين بازار متشكل ارزي موجب كاهش نرخ دلار نميشود مگر اينكه بانك مركزي بخواهد نرخ را با تزريق پول در اين بازار كاهش دهد.
ايمانيراد با بيان آنكه فعالان ارزي در اين بازار صرافان رسمي، بانكها و بانك مركزي هستند، ميگويد كه سفتهبازان و عرضهكنندگان و تقاضاكنندگان ارز به جز 3 عامل فوق نميتوانند وارد اين بازار شوند. در اين مورد ميثم رادپور نيز با ايمانيراد همنظر است و ميگويد كه بازار متشكل ارزي هم قرار نيست كار خاصي انجام دهد. او بيان ميكند كه در دوره رياست جديد بانك مركزي شاهد بوديم كه اشتباهات فاحش گذشته تكرار نميشود و در همين راستاست كه قيمت ارز در صرافيهاي بانكي، قيمتي نزديك به بازار است كه منجر به حذف صف شده است. او ميگويد همين حذف صف به كاهش التهاب در بازار ارزي منجر شده و اتفاق مثبتي است. او ميگويد كه اصلا مساله، تشكيل شدن يا نشدن بازار متشكل نيست. او ميگويد درست است كه اين بازار به بهبود رابطه بانك مركزي و بانكها كمك ميكند و توزيع ارز با شفافيت و كارايي بالاتري همراه خواهد بود. او البته اشاره ميكند كه تبادل ارزي در 95 درصد بازارهاي دنيا به صورت غيرمتشكل است و با توجه به محدوديتهايي كه دولت ممكن است در اين بازار بگذارد اين نگراني وجود دارد كه بازار قيمتهاي چندمي نيز براي دلار شكل گيرد.ميثم رادپور با پيشبيني نقش نقدينگي بر نوسانان ارزميگويد، نقدينگي ديگر زور و تواني براي بالا بردن قيمت ارز بهشدت گذشته ندارد. او ميگويد ما در معرض بلا بوديم و حالا اين بلا نازل شده است و ديگر انتظار نداريم با افزايش قيمت مواجه شويم. او شرط موفقيت در اين اتفاق را آنجا ميداند كه بانك مركزي و دولت مداخلات گذشتهاش نظير ارز 4200 توماني و نيما را ديگر تكرار نكند.
گشايشهاي مالي
با آغاز تحريمهاي امريكا عليه ايران مساله شكل دادن كانال ارزي است كه بتوان به واسطه آن دلار را از معاملات حذف و به تعبيري تحريمهاي امريكايي را بياثر كرد. همتي به تازگي اعلام كرده بود تمامي زير ساختهاي لازم براي ايجاد كانال مالي با اروپاييها برقرار شده و حالا توپ در زمين اروپاييها است. در عين حال ايران در طول يك سال اخير در تلاش بوده است كه اين كانالهاي مالي را با كشورهاي مختلف برقرار كند. سفرهاي رييس كل بانك مركزي به همراه وزير امور خارجه به عراق و همچنين تمديد معافيت عراق در خريد برق و گاز از ايران احتمال افزايش بهرهبرداري از كانال مالي كه ايران و عراق ايجاد كردهاند را شدت بخشيده است. تعميق منازعات چين و امريكا و سفر وزير خارجه ايران به هندوستان نيز نويدبخش شكلگيري قويتر كانالهاي مالي ميان ايران و دو كشور چين و هند خواهد بود.