تعظيم به هويت ايراني
حسن خليلآبادي
در حالي كه روز جهاني موزه و ميراث فرهنگي را پشت سر گذاشتهايم، بانو ايراندخت درودي در مراسم واگذاري قانوني و رسمي زمين احداث موزهاش، در محله زيبا و نوستالژيك يوسفآباد تهران كه روز يكشنبه اول خرداد ماه سال ۱۳۹۸ برگزار شد، به تحقق آرزويش نزديك شد.
بانو ايراندخت درودي، هنرمند، نقاش و نويسنده گرانقدر ايران و جهان بيش از ۵۰ سال چشم انتظار اين آغاز بود.
چندي پيش با كارشناسان محترم كميته ميراث فرهنگي شورا به خانه ماندگارِ خانم درودي رفتيم و پاي درددلهاي او نشستيم. دلشوره واگذاري زمين براي موزهاي كه نيم قرن با انتظار گذشت، امان اين بانوي سالخورده اما قدرتمند را بريده بود. در اين ديدار دريافتم حس و عشق او به وطن، تعلق خاطر به مام ميهن و علاقه به هنر در او موج ميزند. بانو درودي هنگامي كه به تابلوي زيبايي كه در ضلع شرقي خانهاش ميدرخشد و به نور سوگند ياد ميكند، وجود آدمي را از عشق يك انسان به هنر سرريز ميكند و به وجد ميآورد.
هنگامي كه كتاب خاطرات او از زندگي در دوران جنگ جهاني را ميخوانيم و برگزاري بيش از ۶۰ نمايشگاه او را در سراسر جهان مرور ميكنيم، دغدغههايش آدمي را ميخواند. بايد به آرزوهاي اين بانوي هنرمند با نگاه ساده، صادق و صميمي كه روبهرويت مينشيند و دلنگران به سيگارش پك ميزند، احترام گذاشت.
هر چند كه نقاشيهاي او قيمت مادياش قابل ارزيابي نيست، اما همين كه از پاريس آنها را به دوش كشيده، خانهاش را در ديار فرنگ رها كرده تا در وطنش موزهاي بسازد و نقاشيهايش را به مردم سرزمينش اهدا كند، ناخوداگاه سرتعظيم به درگاه اين همه وطن دوستي و تعلق خاطر به هويت ايراني فرود ميآورد. آدمي با اين توصيف خود را موظف ميداند اگر غيرت ايراني در رگش است، به رسيدن بانو درودي به آرزويش كمك كند. به سبب آرزوهاي او براي اولين بار در جلسه علني شوراي شهر تهران، ري و تجريش پشت تريبون رفتم تا دغدغهاش را مطرح كنم، اما با تذكر صحيح دوستان و همكارانم نيمهكاره برگشتم؛ نتوانستم در صحن بنشينم و صحن را ترك كردم.
علت ترك جلسه، نيمهكاره ماندن علاقه و اوج آرزوهاي هنرمندي ۸۲ ساله بود. ارتفاع انديشه و سقف نگاه او كه به طاق كشورش دوخته شده بود و نگران عدم تحقق آرزويش بود، سبب ترك جلسه شد. صبورانه از طريق دوستانم در كميسيون فرهنگي، اجتماعي و حقوقي و نظارت تا به ريل برگرداندن اين واگذاري پيش رفتم و خوشبختانه هر چند كه دلم ميخواست در افتتاحيه واگذاري سندش حضور داشته باشم، اما متاسفانه به سبب مكدر بودن خاطرم از برخي افراد از شركت در افتتاحيه خودداري كردم! اما از اين رويداد و تحقق آرزوي بانوي نقاش ايراني بسيار مسرورم و اميدوارم او و من زنده باشيم تا بتوانيم در كنار نسلي كه شوق هنر در وجودشان موج ميزند، به نظاره نمايش نقاشيهاي بينظير او بنشينيم.