قرآن يكي از محورهاي اصلي بينش و منش زندهياد مهندس مهدي بازرگان در همه تلاشهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي ايشان در طول بيش از 6 دهه بوده است. اگر بعد از قريب ربع قرن از درگذشت مهندس بازرگان، امروز در برنامه نكوداشت او، گفتمانش به عنوان راهكاري براي عبور از چالشهاي پيش روي 40 سالگي انقلاب مطرح ميشود، پايه و اساس اين گفتمان بر ضرورت بازگشت به قرآن استوار است كه او همراه سيدمحمود طالقاني بعد از شهريور 20 آغاز كردند. مهندس بازرگان در آن زمان، موانع عقبماندگي ايران را فرهنگ استبدادي و پيرايهها و خرافات مذهبي تشخيص داده بود و بازگشت به قرآن را راهكاري براي اصلاح خرافات مذهبي در عرصه فرهنگي جامعه ميدانست تا زمينه براي توسعه جامعه فراهم شود. بررسي تلاشها و راهبرد قرآنپژوهي بازرگان ميتواند براي جامعه امروز ـ به ويژه نسل جوانـ آموزنده باشد.
سير تاريخي آثار قرآن پژوهشي
در بيش از 300 اثر مكتوب بازرگان- كه در سي و چند جلد مجموعه آثار ايشان توسط «بنياد فرهنگي مهندس مهدي بازرگان» تدوين و منتشر شده يا در دست تدوين است- كمتر اثري ديده ميشود كه مستند به آيات قرآن نباشد. اين روند نشان ميدهد كه مباني قرآني در كنار آشنايي با فرهنگ ايران و جوهر تمدن غرب- كه قبلا در اين خصوص يادداشتهايي داشتهام- پايه اصلي بينش و آثار ايشان در طول چند دهه فعاليت بوده است. اما به تدريج از اواخر دهه 30 در مقاطعي، متناسب با شرايط زمان و نياز جامعه، مهندس بازرگان زمينههاي لازم را براي آشنايي جامعه مخاطب با زبان قرآن(عربي) و پژوهشهاي قرآني فراهم كردند. در اين يادداشت به مناسبت ماه مبارك رمضان به اين فرآيند و اهداف راهبردي آن ميپردازم.
آموزش قرآن
اين مجموعه شامل 3 كتاب در آموزش قرآن همچنين دو راهنماي آموزش قرآن و واژگان كتابهاي سهگانه است. اين آثار بين سالهاي 1334 تا 1338 تأليف شده و در سال 1384 در مجموعه آثار جلد پنجم، چاپ و منتشر شده است. بازرگان در مقدمه جلد سوم، هدف خود را از تأكيد بر آموزش قرآن اينچنين توضيح ميدهد:«افراد و شايد قشرهايي از اجتماع ما، حالا فهميدهاند كه قرآن نازل نشده كه خوانده شود بلكه خوانده شود كه فهميده شود، و فهميده شود تا عمل شود و اين 3 مساله خواندن و فهميدن و عمل كردن نبايد از هم جدا شود. اما نكته مهمتر اينكه قرآن چنان كتاب عجيب و معجزهاي است كه به قياس تمام كتابهاي دنيا با حداقل واژه و ريشه، حداكثر مفاهيم و مطالب را بيان كرده است. در مقايسه با متون عربي ديگر حتي خُطبِ نهجالبلاغه نيز سادهترين اصطلاحات و اشتقاقها در آن به كار رفته است.»
سير تحول قرآن
پس از تشكيل نهضت آزادي ايران در سال 1340 و متعاقبا بازداشت مهندس بازرگان و جمعي از رهبران و فعالان نهضت(1341) و محاكمه در دادگاه نظامي(1342) و محكوميت و حبس در زندان قصر، پيرو فعاليتهاي داخل زندان در سال 1344 جمعي از ايشان از زندان قصر به زندان برازجان تبعيد شدند.
در اين ايام در خلال جلسات و بحثهاي قرآني در محيط زندان برازجان، تأليف اثر «سير تحول قرآن» آغاز شد. اين كتاب اولين اثر در نوع خود با تلفيقي از بررسيهاي رياضي، آماري، مفهومي و تاريخي و يكي از آثار ابتكاري مهندس بازرگان در زمينه قرآنپژوهي و شايد در پاسخ به نياز جامعه به ويژه نسل جوان متأثر از فرهنگ ماركسيسم علمي در آن دوران است. اين اثر با جداول آماري مفصل در دو جلد به همراه يك جلد متمم حاوي نمودارهاي متعدد با ترسيم دستي به تدريج از سال 1355 منتشر شده و تا سال 1362 تكميل شد.
در اواخر دهه 70 و در فقدان صاحب اثر با استفاده از امكانات رايانهاي و نرمافزاري، اين اثر از جنبه محاسبات و ترسيمات مورد بازنگري و كنترل قرار گرفت و در سال 1386 به صورت نفيس در دو جلد مجموعه آثار 12 و 13 منتشر شد.
اين اثر دستاوردهاي زيادي در خصوص نشان دادن نظم فوق انساني قرآن، منطق و تحول تدريجي آن و در نهايت اثبات غيربشري بودن و صحت صدور آن را به نمايش ميگذارد و منبع ارزشمندي براي پژوهشگران علوم قرآني است.
بازگشت به قرآن
مجموعه سخنرانيهاي مهندس بازرگان تحت عنوان «بازگشت به قرآن» ابتدا در شرايط سال 1359 در كانال تلويزيون و بعد از سال 1360 در جلسات هفتگي عصر چهارشنبه در انجمن اسلامي مهندسين تا سال 1370 به تدريج تدوين و تحت همين عنوان به ترتيب چاپ و منتشر شده است:
بخش اول اين مجموعه شامل 3 جلد است. جلد يكم با عنوان «شناخت اجمالي قرآن»، جلد دوم با عنوان «تفسير موضوعي قرآن: گزينش و آفرينش آدميزاد» و جلد سوم با عنوان «تفسير موضوعي قرآن: ادامه گزينش و آفرينش آدميزاد» است كه به ترتيب براي نخستين بار در سالهاي 60، 61 و 62 در 3 جلد جداگانه منتشر شده است. اين 3 مجلد سپس در سال 1388 در مجموعه آثار جلد هجدهم با عنوان بازگشت به قرآن (1) انتشار يافته است.
بخش دوم اين مجموعه با عنوان فرعي «تفسير موضوعي قرآن» شامل جلد چهارم «انسانبيني قرآن» و جلد پنجم «انسانشناسي قرآن» است. اين اثر سال 1389 در مجموعه آثار جلد نوزدهم، با عنوان بازگشت به قرآن (2)، انتشار يافته است.
بخش سوم اين مجموعه شامل جلد هفتم «انسانبيني قرآن» با دو موضوع اصلي «كفرورزي از آغاز بعثت تا هجرت» و «كفرزدايي از آغاز بعثت تا هجرت» است. اين كتاب در سال 1391 در مجموعه آثار جلد بيستم منتشر شده است. از مجموعه گرانقدر ياد شده، متأسفانه يادداشتها و نوارهاي صوتي مربوط به جلد ششم و هشتم بازگشت به قرآن كه در جلسات انجمن اسلامي مهندسين برگزار شده در دسترس نيست.
پا به پاي وحي
«پا به پاي وحي» آخرين پژوهش قرآني بازرگان شامل دو جلد است كه از آذر سال 1370 در انجمن اسلامي مهندسين ارايه شده و در سال 1392 در مجموعه آثار جلد بيست و يكم انتشار يافته است. مهندس بازرگان هدف از طرح تفسير تدبري قرآن را اينچنين توضيح ميدهد:«براي اين كار بهتر ديده شد، ترتيب ترجمه و تفسير معمول را كه بر مبناي جمعآوري و ارايه صورت حاضر قرآن است كنار گذاشته، كتاب خدا را آن طور كه تدريجا و عملا بر پيامبر بزرگوار نازل گرديده و در دل و جان او ثابت شده است، مورد بررسي قرار دهيم.»
اين مجموعه با عنوان «تفسير تدبُّري قرآن بر حسب نزول آيات قرآن» به ترتيب مندرج در جداول 12 و 14 اثر «سير تحول قرآن» تنظيم شده و شامل دو جلد است. جلد اول «گروههاي تنزيل 1 تا 16» مربوط به آيات نازل شده در سال اول بعثت پيامبر و جلد دوم «گروههاي تنزيل 17 تا 35» مربوط به آيات نازل شده در سال دوم بعثت است.
سير موضوعي آثار قرآن پژوهي
در گام اول در شرايط اواخر دهه 30 ضرورت آشنايي با زبان عربي و واژههاي قرآني براي فهميدن آموزهها و عمل كردن به آن كه راهنماي زندگي انسان است مورد توجه قرار گرفته است. در اين دوره بازرگان به تأليف كتابهاي آموزش قرآن دست ميزند؛ به گونهاي كه از سويي نوآموزان با قرائت و درك واژگاني و معاني آيات آشنا شوند؛ و از سوي ديگر كليات و مباني اعتقادي و پارهاي از احكام قرآني را به مثابه پشتوانهاي براي درك آيات قرآن فرا گيرند. آموزش تعاليم ديني و آموزش قرآن با همين هدف نوشته شده است.
در گام دوم در شرايط بعد از انقلاب و ضرورتها براي نشان دادن تفاوت نگاه اسلام سنتي و فقاهتي با آموزههاي قرآني و سرچشمه زلال وحي، پژوهش و آموزش مستمري را برنامهريزي ميكنند كه حاصل آن آثار بازگشت به قرآن است كه در آنها به موضوعهاي مربوط به شناخت قرآن و تفسير موضوعي آن پرداخته شده است. در اين دوره است كه بازرگان به تدريج وارد مباحث محتوايي قرآن ميشود. آثار بازگشت به قرآن برآيند اين دوره است. او در اين آثار، موضوع انسان شامل انسانبيني و انسانشناسي قرآن را اساس پژوهشها و بحثهاي خود قرار ميدهد. همچنين زير عنوان انسان، كفرورزي و كفرزدايي را از آغاز بعثت تا هجرت تبيين ميكند.
در گام سوم نگاه جديد بازرگان در «پا به پاي وحي» است كه از سال 1370 آغاز ميشود و در آن به تفسير قرآن بر اساس ترتيب نزول آيات توجه ميشود. بازرگان ميانديشد كه براي درك دقيقتر و روشنتر قرآن لازم است به جاي مبنا قرار دادن ترتيب گردآوري شده قرآن- كه در دست ماست- اين كتاب را آنگونه كه به تدريج بر پيامبر اسلام نازل شده، تفسير كرد. بازرگان در نظر داشته كه اين تفسير بر پايه 23 سال دوران وحي به عنوان يك طرح پژوهشي درازمدت و پويا در 23 جلد سامان يابد اما آنچه در زمان حيات وي در اين زمينه به انجام رسيد-چنان كه گذشت- شامل دو جلد در كتاب «پا به پاي وحي است» كه در مجموعه آثار 21 آمده است.
اهداف قرآن پژوهي بازرگان
براي بررسي اهداف و نگاه راهبردي مهندس بازرگان به پژوهشها و آثار قرآني ارايه شده از جمله ميتوان به متن مقدمه كتابهاي منتشر شده، كه به همين منظور نوشته شده، مراجعه كرد. بازرگان در تمام مقدمهها كوشش كرده به اين پرسش پاسخ دهد؛ در اينجا قسمتهاي كوتاهي از مقدمه تفصيلي جلد چهارم را به همين مناسبت نقل ميكنم.
مهندس بازرگان هدف از خواندن قرآن را اينچنين توضيح ميدهد:«سوالي پيش ميآيد و اين همه تأكيد و توصيههاي قرآن-كه ذكر است براي مومنين و مردم و بايد نه تنها خوانده و گوش داده و فهميده شود بلكه تعقل و تفكر و تفقه در آن بنمايند- براي چيست؟ مگر خدا توبيخ نمينمايد كه چرا تدبر در قرآن نميكنيد و آيا دلهايتان قفل شده است؟ مگر در سوره قمر 4 بار نيامده است كه ما قرآن را براي تذكر شما آسان كرديم، آيا پندگيرنده و توجهكنندهاي هست؟ متوقف و محدود كردن قرآن به درك دورانهاي گذشته و مخصوص دانستن آن به حوزه و حجره يا به طبقات ممتازه، خيانتي است به قرآن، به مومنين، به ناس و «بِقوْمٍ يعْلمُون». هم از قرآن ميتوان براي برخورد با حوادث جاري و مسائل مستحدثه دعوت به توضيح و تفسير كرد و هم علوم و اكتشافات و اظهارات را براي كسب معرفت بيشتر و ايمان روشنتر به قرآن عرضه كرد. به تجربه دريافتهايم كه وارد شدن در قرآن با ديد علمي و افكار جديد منجر به درك بهتر آيات و بهرهمندي بيشتر از قرآن ميشود. همه جا صريحا و اكيدا به ما امر ميكند كه در تلاوت آيات و تبعيت از قرآن عقلمان را به كار اندازيم، دانش و دانايي داشته باشيم، تفكر نماييم و با تدبر در قرآن، خدايي بودن آن را بيابيم.»
در قسمت ديگري بازرگان به تأثير آموزههاي قرآني در انقلاب مشروطه اشاره ميكند و ميگويد:«مرحوم ناييني در 76 سال قبل در كشاكش انقلاب مشروطيت ايران نوشته است- به شگفتي ميافتيم؛ شگفتي از اينكه چگونه انديشه آزادي سياسي را در مفهوم اصلي آن، كه خروج انسان از اسارت ديگران و از استبداد حكمرانان است، به عنوان شاخهاي از بند اول كلمه طيبه توحيد گرفته، مبارزه با سلطنت و نظام استبدادي را پشت كردن به شرك به خدا و بيرون انداختن طاغوتها دانستهاند. در آيات «شاوِرْهُمْ فِي الأمْرِ» و «أمْرُهُمْ شُورى بيْنهُمْ» و در سنتهاي رسول اكرم و عليابن ابيطالب(صلواتالله عليهم) كه حتّي با وجود تشخيص خودشان تبعيت از نظريات مردم و آراي اكثريت ميكردند، تاييد و تشريع نظام پارلماني و حاكميت ملي را گرفته و در قالب قرآن و سنت و بر مبناي اصول فقهي، شالوده حكومت مشروطيت را ميريختند.»
در بخش ديگري از اين مقدمه تفصيلي كه پيام توحيدي قرآن مورد تاكيد قرار گرفته، آمده است: «مفهوم شرك آن طور كه در قرآن آمده است در افراد و در فرهنگها و اجتماعات چقدر ظريف و وسيع و هلاكتآور است و چگونه انسان متمدن امروزي با پشت كردن به خدا و دين، يا تحريف و فراموشي توحيد، سازنده و گرفتار شركهاي شخصي و رواني و سياسي شده است. مطلبي كه در ادوار گذشته تفسير اصلا به آن توجه نميشد يا به طور ضعيف توجه ميكردهاند. شرك مورد نظر و نفرت قرآن، اختصاص به پرستيدن بتهاي سنگي و چوبي قديم يا حيوانات و موجودات اسما مقدس نداشته و دامنه آن به نص آيات قرآن، به اشخاص و به افكار و احزاب كشيده ميشود. پدر يا اجداد، رهبران و روحاني و هر بزرگ و رهبر يا مكتب و مرام كه به عنوان ارباب اتخاذ شود و سرسپردگي يا اعتقاد جزمي و اطاعت كوركورانه در مقابل و بدل خدا يا به جانشيني و واسطگي به آنها ابراز شود، شرك به خداست و چه بلاها كه از اين رهگذرها دامنگير ابنا بشر شده است و باز هم ميشود!»
نقش علوم جديد در فهم بهتر قرآن
در بخشي هم به نقش علوم جديد در فهم بهتر آيات قرآني اينچنين توضيح ميدهند:«علوم معاصر هم هر يك به نوبه خود سهمي در كشف رموز و ارايه الهي بودن قرآن داشتهاند؛ مثلا از زيستشناسي و جنينشناسي براي تاييد آفرينش و تحولات گذشته و آينده انسان استفاده ميشود، هواشناسي روشنكننده تعبيرات و انطباق آيات با پديدههاي جوي ميشود و جامعهشناسي و روانشناسي-كه با داعيه انكار مذهب و اخراج خدا از صحنه دنيا، تكيه بر اصالت انسان ميزند و ايدئولوژيها و اصول اخلاقي يا علمي جانشين شونده اديان را ميسازد- اعتراف مينمايد كه هيچ مسلك و مرامي نتوانسته است مانند قرآن مقام انسان را بالا برده، بشناسد و حقوق بشر را ادا نمايد.»
در قسمت ديگري، هدف قرآن را در قبال انسان توضيح ميدهد و ميگويد:«ميدانيد كه قرآن درنهايت و خلاصه، دو رو يا دو وجهه دارد؛ يك روي آن به سوي خدا و براي خداست و روي ديگر به سوي خود ما يعني آدم يا انسان است. سراسر آيات قرآن با الهامات، تذكرات، تعليمات و تشريع و تكوينها يا بشارت و انذارها و با توصيفها و توصيههاي فراوان به خاطر و به نام انسان است. اگر از آسمان و زمين با زيباييها و نعمتهايش صحبت ميشود، ميگويد به خاطر تو آفريدهام؛ اگر از پيغمبران و ماموريت آنان به نيكي و پاكي نام ميبرد، ميگويد براي هدايت تو فرستادهام؛ اگر عبادت و اخلاق و صفاتي را تشريع و تأكيد ميكند و از گرفتاريها و آزمايشها و وظايف سخن ميراند، ميگويد تمام اينها براي تربيت و نزديك شدن تو به خودمان و بهرهمندي توست، كه: قرآن همانطوركه «خدانامه» است، «انساننامه» است. آيا هيچ كتاب و مكتبي چنين منزلتي به انسان داده است؟»
نهايتا اشارهاي اجمالي به هدف رسالت انبيا دارد و تصريح ميكند:«ضمنا اشتباه نكنيم؛ قرآن نيامده است و نميخواهد با اين آيات و عنايات به ما درس انسانشناسي يا جامعهشناسي بدهد همانطور كه درس هواشناسي و ستارهشناسي نداده است. اصولا قرآن رسم ندارد پا تو كفش انسان كرده، سلب آزادي و اختيار و رفع مسووليت از او بنمايد و آنچه را كه كار خود ماست و برنامه تمرين و تربيت و تعالي ما را تشكيل ميدهد- مثل بعضي پدر و مادرها كه با محبت جاهلانه خود ميخواهند كفيل همه كوشش و كارهاي فرزندانشان شوند- انجام دهد؛ از قبيل خياطي، خانهسازي، آشپزي يا كليه علوم رياضي و فلسفي و طبيعي و انساني همچنين فنوني مانند صنايع، اقتصاد، حكومت و طبابت. طبيعي است كه اعلامكننده منشور اعلاي «وأن لّيْس لِلإِنسانِ إِلّا ما سعى» يا «ولِتُجْزي كُلُّ نفْسٍ بِما كسبتْ» نميآيد با تعيين و تكليف كردن اداره امور دنيا به ما، تغيير مسير و مشيت دهد. تعليم و تربيت خدا روي ما از طريق خود ما اجرا ميشود، مگر در آنچه مشمول «علّم الإِنسان ما لمْ يعْلمْ» باشد، يا آنچه اصل و قصد اعزام پيغمبران را تشكيل دهد كه توحيد است و آخرت با توابع و لوازم مربوطه. اگر قرآن از اوصاف ما ميگيرد و برايمان خودشناسي ميكند در اين كتاب خواهيد ديد كه براي شناساندن خودش به ما و معتقد و متمايل كردن ما به سر منزل جاويدان سعادت و آخرت است.»
سخن آخر
آنچه به اختصار در خصوص برنامه قرآنپژوهشي مهندس بازرگان اشاره شد، نشان ميدهد كه تلاشهاي مستمر آن زندهياد همواره پاسخ به سوالات و نيازها و شرايط عيني هر دوره بوده است. اگر انحراف از اصول و آرمانهاي انقلاب و تحقق مطالبات تاريخي مردم را ناشي از دور شدن از آموزههاي قرآني و تأكيد بر اسلام فقاهتي و سنتي ميبيند، جامعه را به بازگشت به قرآن و تعقل و تدبر در آموزههاي قرآني دعوت ميكند. اتفاقا بررسي ساير آثار بازرگان نيز همين واقعيت را نشان ميدهد كه در هر دورهاي به مبرمترين مسائل آن دوره و البته با توجه به سطح ظرفيت آن دوره پرداختهاند. به عنوان نمونه، بررسي ساير آثار بازرگان در سالهاي بعد از انقلاب، كه در مجموعه آثار منتشر شدهاند، كاملا با همان نگاه آثار قرآني ايشان هماهنگ است و با استناد به آيات قرآن به موضوعات مورد نياز روز جامعه پرداختهاند. آثار: «گمراهان- سرگذشت و سرنوشت حاكميت كليسا و روحانيت مسيحيت در قرون وسطي» (سال 62)، «ديانت و حكومت- سرگذشت و سرنوشت روحانيت» (سال 63)، «ناگفتههاي بعثت» (سال 64)، «تفكيك دين و سياست» (سال 65)، «بعثت و مردم» (سال 66)، «تجربه ده ساله انقلاب اسلامي» (سال 67)، «بعثت و آفات رسالت» (سال 68)، «مسلمين و حكومت اسلامي» (سال 69)، «آخرت و خدا، هدف بعثت انبيا» (سال 71)، «بعثت و نبوت» (سال 72) و «بعثت و آزادي» (سال 73) در همين راستا قابل بررسي و توجه است.
اگر بعد از قريب ربع قرن از درگذشت مهندس بازرگان، امروز در برنامه نكوداشت او، گفتمانش به عنوان راهكاري براي عبور از چالشهاي پيش روي 40 سالگي انقلاب مطرح ميشود، پايه و اساس اين گفتمان بر ضرورت بازگشت به قرآن استوار است كه او همراه سيدمحمود طالقاني بعد از شهريور 20 آغاز كردند.
مهندس بازرگان در آن زمان، موانع عقبماندگي ايران را فرهنگ استبدادي و پيرايهها و خرافات مذهبي تشخيص داده بود و بازگشت به قرآن را راهكاري براي اصلاح خرافات مذهبي در عرصه فرهنگي جامعه ميدانست تا زمينه براي توسعه جامعه فراهم شود
به اعتقاد مهندس بازرگان قرآن چنان كتاب عجيب و معجزهاي است كه به قياس تمام كتابهاي دنيا، با حداقل واژه و ريشه، حداكثر مفاهيم و مطالب را بيان كرده است. در مقايسه با متون عربي ديگر حتي خُطبِ نهجالبلاغه نيز سادهترين اصطلاحات و اشتقاقها در آن به كار رفته است.
«سير تحول قرآن» اولين اثر در نوع خود با تلفيقي از بررسيهاي رياضي، آماري، مفهومي و تاريخي و يكي از آثار ابتكاري مهندس بازرگان در زمينه قرآنپژوهي و شايد در پاسخ به نياز جامعه به ويژه نسل جوان متأثر از فرهنگ ماركسيسم علمي در آن دوران است. اين اثر با جداول آماري مفصل در دو جلد به همراه يك جلد متمم حاوي نمودارهاي متعدد با ترسيم دستي به تدريج از سال 1355 منتشر شده و تا سال 1362 تكميل شد.
به اعتقاد مهندس بازرگان قرآن نيامده است و نميخواهد با اين آيات و عنايات به ما درس انسانشناسي يا جامعهشناسي بدهد، همانطور كه درس هواشناسي و ستارهشناسي نداده است. اصولا قرآن رسم ندارد پا در كفش انسان كرده، سلب آزادي و اختيار و رفع مسووليت از او كند و آنچه را كه كار خود ماست و برنامه تمرين و تربيت و تعالي ما را تشكيل ميدهد- مثل بعضي پدر و مادرها كه با محبت جاهلانه خود ميخواهند كفيل همه كوشش و كارهاي فرزندانشان شوند- انجام دهد؛ از قبيل خياطي، خانهسازي، آشپزي يا كليه علوم رياضي و فلسفي و طبيعي و انساني همچنين فنوني مانند صنايع، اقتصاد، حكومت و طبابت.