برخيز و اول بكش (206)
فصل نوزدهم
انتفاضه – ترور يك متهم حمله مونيخ
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
يكي از افرادي كه در صدر اين ليست قرار داشت، عاطف بسيسو بود؛ كسي كه در زمان حمله تروريستي عضو سپتامبر سياه بود تا اينكه در سال 1992 يكي از مقامات عالي ساف شد. دقيقا مشخص نبود كه او چه نقشي را در حمله مونيخ ايفا كرده بود. ساف ادعا ميكرد كه او ابدا دخالت نداشته بود اما موساد پافشاري ميكرد كه او دخالت داشته است. در هر صورت تفاوتي نميكرد- شاويت مصمم به گرفتن انتقام بود و از نظر او هر كس كه با سپتامبر سياه مرتبط بود يك هدف مشروع تلقي ميشد؛ با اينحال همه حواسها به يكجاي ديگر جلب شده بود. در اين زمان، اخبار انتفاضه كل خاورميانه را در اختيار خود گرفته بود. قلمروهاي اشغالي در آتش آشوب بودند. اسراييل اطلاعات بيشتري را نياز داشت تا آنكه بخواهد افرادي را كه در دو دهه پيش شايد در جنايتي دخالت داشتند يا نداشتند را بكشد. با همه اين احوال شامير برگه قرمز را براي بسيسو دوباره امضا كرد. دليل«ساده» آن هم از نگاه يك مامور قيصريه اين بود كه «ما دسترسي داشتيم.» آن دسترسي هم ياسين بود.
در اوايل ماه ژوئن سال 1992، بسيسو تونس را براي چند سري ديدار با سرويسهاي اطلاعاتي آلمان و فرانسه و نيز با رابرت بائر از سيا ترك كرد. بائر گفته بود، «در سال 1979، موساد علي سلامه را كه با سيا همكاري داشت ترور كرده بود. ما مطمئن بوديم كه آنها اين كار را براي قطع ارتباط ما كرده بودند. سپس هاني الحسن و عاطف بسيسو جايگزين او شدند. من در آن روز وارد پاريس شدم تا ديدارهاي دوره را با او داشته باشم.»
بنا بر چندين منبع، اين ديدارها دليل اصلي ديگري بود كه موساد ميخواست بسيسو را بكشد. موساد معتقد بود كه او يكي از رابطهاي اصلي ميان ساف و آژانسهاي اطلاعاتي در غرب از جمله آلمان، فرانسه و امريكا بود و مقامات عالي اطلاعات اسراييل معتقد بودند كه اين ارتباطات يك گام بلند به سمت كمك غرب در مشروع كردن كامل ديپلماتيك بينالمللي عرفات و ساف و منزوي كردن اسراييل بود. در واقع، همكار فلسطيني، از اعضاي سابق سپتامبر سياه بود كه فقط بر خشم اسراييل آتش ميريخت. براي اعتراض آنها (اسراييليها) به دولتهاي غربي، گوش شنوايي وجود نداشت به همين خاطر اسراييل تصميم گرفت تا نارضايتي خود را به يك روش مستقيمتر نشان دهد.
ياسين از آنجا كه يكبار ديگر برنامههاي سفري را تنظيم كرده بود ميدانست كه بسيسو در آخرين دقايق تصميم گرفته به جاي پرواز از بن به پاريس، رانندگي كند و اينكه او هتلش را از مريدين اتوله به مريدين مونت پارنس تغيير داده است. طنز ماجرا اين است كه بسيسو اين تغييرات را به خاطر نگراني از امنيتش انجام داده بود.
يك تيم از بايونت در لابي هتل منتظر بسيسو بودند. آنها او را تا دم اتاقش تعقيب كردند تا اينكه او لباسهايش را درآورد، دوش گرفت و براي عصر لباس پوشيد. آنها كاملا به او كه براي شام با دوستانش به رستوران هيپوپوتاموس در نزديكي هتل رفته بود و سپس به هتل برگشته بود بسيار نزديك بودند. همچنان كه او از خودرو در ورودي هتل پياده شد و به سمت لابي ميرفت، دو مرد عضو بايونت پنج بار به او شليك كردند. اسلحهاي كه آنها استفاده كرده بودند، صدا خفهكن داشت و آنها بعد از آنكه او را كشتند فورا پوكهها را جمع و در كيسه گذاشتند تا تحقيقات بسيار سخت شود.
فردي كه خود را سخنگوي سازمان ابونضال معرفي كرد مسووليت كشتن را بر عهده گرفت اما اين ادعا سريعا توسط يكي از سخنگويان واقعي سازمان تكذيب شد. عرفات به سرعت اسراييل را متهم كرد. سرهنگ دوم يوري ساگي، سرپرست وقت سازمان آمان، فورا اظهار كرد كه او نميداند چه كسي اين كار را كرده اما اضافه هم كرد كه بسيسو در كشتار مونيخ، حمله نافرجام به هواپيماي ال عال در رم در سال 1978 و تلاش براي كشتن سفير اردن در لندن، دخالت داشته است.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه