كوتاه پيرامون يك اظهارنظر از سوي نويسنده و عكسالعملهاي ديگران
دولتآبادي و ما
رسول آباديان
محمود دولتآبادي، نويسنده نامدار كشورمان اين روزها به دليل يك اظهارنظر ساده مورد هجمه در فضاي مجازي قرار گرفته است و افرادي بدون توجه به نام و نشان و قدرت و صلابت اين نويسنده او را به اشكال گوناگون به چيزهايي عجيب و غريب متهم ميكنند. اگر فرض را بر اين بگذاريم كه حرف دولتآبادي پيرامون كمرنگتر شدن مساله سانسور در كشور - آنچنان كه او ميگويد درست نيست - باز هم ادب حكم ميكند كه به احترام او كلاه از سر برداريم و صحت و سقم گفتهاش را با كمي دقت و مطالعه و خويشتنداري بيشتر به اثبات برسانيم. حرف دولتآبادي حرفي نيست كه نشود با آن برخوردي منطقي داشت. حداقلش اين است كه ما هم در رد نظريه او كمي تن به واكاوي آثار منتشر شده در اين سالها بدهيم و درست مانند او پاي حرفهاي ناشران و پديدآورندگان كتاب بنشينيم و وضعيت كنوني را با وضعيت سانسور در گذشته مقايسه كنيم. دولتآبادي چهرهاي نيست كه بشود با چند جمله و چند پست در فضاي مجازي او را به گرايش و طرفداري از يك مسلك خاص متهم كنيم. كساني كه از نزديك اين نويسنده را ميشناسند به خوبي ميدانند كه تاكنون حرفي خارج از حيطه دانش و توانايياش نزده و بر عكس ديگران هيچگاه براي بيرون كردن حريف از ميدان به انگي خاص و برچسبي خاص متوسل نشده و همواره جانب احتياط و احترام را حرمت گذاشته و حل هر مشكلي را به زمان واگذار كرده است. مساله شدت سانسور در سالهاي گذشته و سياستهاي دست و پاگير در زمينه انتشار يك كتاب، مسالهاي نيست كه كسي تاكنون با آن دست و پنجه نرم نكرده باشد و كم شدن از شدت اين مشكل، موضوعي نيست كه فقط دولتآبادي به آن اشاره كرده باشد. بازبيني كتابها به خصوص كتابهاي ادبي در مدت زمان مورد نظر اين نويسنده، با عقلانيت و سعهصدر بيشتري انجام شده و مدتي است كه هيچ شاعر و نويسندهاي از برخورد بد يك مميز يا سنگاندازيهاي مختلف براي جلوگيري بيمورد از يك كتاب شكايت نكرده است. موضوعي كه با تمام ناكافي بودنش ميتواند به عنوان يك گام به جلو ارزيابي و به فال نيك گرفته شود. دولتآبادي در حرفهايش نگفته كه وضعيت به شكل صد درصد گل و بلبل شده بلكه با رعايت جانب انصاف از همين يك قدم مثبت استقبال كرده و از آن به عنوان يك دستاورد فرهنگي ياد كرده است. نويسنده موضعي اتخاذ كرده كه وظيفه ذاتي اوست و بر ماست كه در برخورد با يك موضوع منصفانه پا را از چارچوب انصاف فراتر نگذاريم. بر هيچ كس پوشيده نيست كه نويسندهاي چون دولتآبادي، شايد بيش از ديگران درگير اين مشكل بوده و گاه براي انتشار يك كتاب مجبور به تحمل سالها صبر شده است، پس برخوردهاي شخصي و به دور از نزاكت با نويسندهاي كه استخوان خرد كرده ادبيات اين مرز و بوم است چيزي به كسي اضافه نكرده و نميكند.