توانمندي جوانان؛ سنگاندازي
مديران محلي
نيوشا طبيبي
۱- ظرفيت بسيار عظيمي از نيروي كار جوانان در شهرها و روستاهاي كشور وجود دارند كه با برنامهريزي و توجه و جديت ميتوان اين نيروي كار را به حركت واداشت و چرخهاي اقتصاد ملي را به گردش درآورد. اتكا به نيروي داخلي و آن دسته از افرادي كه در پي راه انداختن كسب و كار توليدي بر پايه تواناييهاي فردي و ظرفيتهاي بومي و اقليمي منطقه خود هستند ميتواند هدفگذاري امسال را كه همانا رونق توليد است، محقق كند.
۲- باور به تواناييهاي داخلي و بازنگري در نحوه نگرش ما به فناوريهاي بومي ميتواند گره بسياري از معضلات و مشكلات را به سرپنجه تدبير و كار هدفمند بگشايد. در ميانه دهه چهل كه كار مدرنيزاسيون كشور شتاب گرفت، تكنوكراتهاي حاكم غربزده آن زمان، هر آنچه از گذشته باقي مانده بود را يكسره نفي كردند و بيتوجه به تجربه چندين قرن حيات ايرانيان كه به بهترين نحو سرزمين خود را اداره و آبادان كرده بودند، به پيروي كوركورانه از طرحهاي توسعه غربي پرداختند و هزينه گزافي را تا به امروز بر دوش ملت گذاشتند. اگر در همان زمان توجه به فناوريهاي بومي در دستور كار قرار ميگرفت، كار آبرساني و برقرساني به روستاها و شهرها ميتوانست با الهام از همان روشهاي قديمي و با كمك تكنولوژي جديد ادامه يابد. تصور كنيد كه به جاي برپاداشتن نيروگاههاي حرارتي در دشتهاي كمآب و مكيدن سفرههاي آب زيرزميني توسط چاههاي عميق و برپايي تيرهاي برق و هزاران كيلومتر سيمكشي، ميتوانستيم توربينهاي بادي و آبي در هر روستا براي تامين برق داشته باشيم.
۳- براساس مشاهدات عيني، تمايل و شوق بسيار عظيمي بين جوانان شهرها و روستاها براي كار و تلاش و آباداني وجود دارد اما همه از سنگاندازي و تنبلي و بيانگيزگي مديران دولتي محلي در مهيا كردن زمينه كار و فعاليت مينالند. اگر حتي يك دهم اين شكايات رنگي از واقعيت داشته باشند براي كشور ما كه درگير رويارويي اقتصادي با زورمداران جهان است فاجعه محسوب ميشود. متاسفانه برخي ادارات استانها و شهرستانها كه متصدي صدور مجوزها و تسهيل كسب و كار هستند درست برعكس عمل ميكنند و تبديل به غولهاي شكستناپذيري بر سر راه توليد شدهاند. دريغ كه برخورد كارمندان و مديران ادارات در برخي استانها و شهرهاي كوچك با مردم خوب نيست و از سر بيحوصلگي و بيانگيزگي پاسخ ارباب رجوع را ميدهند؛ گويي برخي فراموش كردهاند كه از بودجه ملي و بيتالمال براي چه حقوق ميگيرند و مانعي بر سر راه تحقق اهداف عالي كشور شدهاند.
۴- بسياري از مردم از حقوق خود خبر ندارند و از پيگيري كار و مراجعه به دستگاههاي بازرسي و نظارتي براي برخورد با مسوولان سودجو يا كمكار و خلافكار ابا دارند. مديران در شهرهاي كوچك و نواحي روستايي از قدرتي مطلق برخوردار هستند و مردم غالبا با يك تشر مدير از مطالبات و حقوق خود ميگذرند. اكنون كه كار رونقدهي به اقتصاد و توليد و اشتغالزايي اهميتي حياتي براي ايران پيدا كرده و دنيا با ما سر جنگ دارد اهمال و بيحوصلگي از سوي مدير و كارمند در حكم خيانت به وطن و درخور محاكمه و برخورد شديد قضايي با متخلف است. براي ايرانيان و جمهوري اسلامي زيبنده نيست كه عدهاي از شهروندان اعتقاد پيدا كنند «تا در ادارهاي پارتي نداشته باشيم نميتوانيم كاري از پيش ببريم.»
۵- قرار نيست كه همه كارها را دولت انجام بدهد اما تسهيل در راه انداختن كسب و كار و توليد و جلوگيري از رانتخواري وظيفه دولت است. اگر دستگاه دولتي شناسايي ظرفيتها و استعدادها و به كار انداختن آنها را بيتبعيض و رابطهبازي جدي بگيرد و راه را براي كار و توليد محصولات بومي بگشايد، گره بيكاري باز خواهد شد. فقط كمي همراهي با متقاضيان و ارايه مشاوره صحيح و تشويق كارهاي موافق محيط زيست و بر پايه امكانات بومي ميتواند تحولي بزرگ به وجود آورد. بهطور نمونه وزارت ارتباطات با گسترش دسترسي به فضاي مجازي در سراسر كشور نقش بزرگ و تاريخي در راهاندازي كسب و كارهاي محلي ايفا كرده و ميكند.