ترامپ در پي چيست؟
كوروش احمدي
اظهارات مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده امريكا در هفته گذشته در سوييس در مورد آمادگي امريكا براي گفتوگو با ايران بدون پيششرط حاكي از آن بود كه خطمشي دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا براي اجتناب از بالا گرفتن تنش و بروز درگيري نظامي با ايران در تيم امنيتي او نيز تثبيت شده و افراد شاخص در اين تيم در حال تطبيق دادن خود با خط مشي ترامپ در اين حوزه هستند. پمپئو به عنوان يك سياستمدار 55 ساله كه همچنان داراي جاهطلبيهاي سياسي است و دورنماي شركت در انتخابات آينده را در ذهن دارد، چارهاي نداشته جز اينكه محتاط باشد. اگر چه او يك راستگراي مسيحي انجيلي است و مواضع افراطي او ريشه در اين گرايش نظري او دارد اما همچنان با تندروهايي مانند جان بولتون، مشاور امنيت ملي كه به عنوان يك مامور اجرايي با سن بالاتر از 70 سال به پايان دوره كاريشان نزديك ميشود، متفاوت است. بولتون ميداند كه فرصتي بيشتر از آنچه اكنون به عنوان مشاور امنيت ملي ترامپ دارد، نصيبش نخواهد شد و نيز ميداند كه قرار نيست خود را در معرض آراي عمومي قرار دهد. در نتيجه، تمايل امثال بولتون اين است كه بدون هرگونه ملاحظهاي فقط بر تحقق اهداف افراطي خود متمركز باشند. ترامپ در دوره جديد و به موازات تعديل لحنش در مورد ايران چند بار به وضوح كوشيد تا كساني مانند بولتون را مهار كند. آخرين بار در توكيو و در شرايطي كه يك روز قبل بولتون آزمايشهاي موشكي تاكتيكي كره شمالي را نقض قطعنامههاي شوراي امنيت دانسته بود، ترامپ در مصاحبه مطبوعاتي به همراه نخستوزير ژاپن تصريح كرد كه اگر چه برخي از «آدمهاي من» نظري متفاوت دارند اما من معتقد نيستم كه آزمايشهاي موشكي اخير كره شمالي نقض قطعنامههاي شوراي امنيت است.با اينكه پمپئو در سخنراني كليدياش در بنياد هريتچ در 21 مه 2018 دوازده خواسته و نه پيششرط براي مذاكره را مطرح كرده بود و با اينكه او در مصاحبهاش در سوييس همچنان مدعي شد كه ايران بايد از «سياستهاي بدخيمش در منطقه» دست بر دارد و به يك «كشور عادي» تبديل شود اما طرح آمادگي براي مذاكره بدون پيششرط توسط او را همچنان بايد به منزله كوتاه آمدن او از مواضع راديكال گذشتهاش به شمار آورد. پمپئو به اين ترتيب خود را در مسيري قرار داده كه ترامپ در تيرماه گذشته با پيشنهاد «مذاكره بدون پيششرط و در هر زمان» گشود و كمتر از دو هفته قبل در مصاحبهاش در توكيو با تاكيد بر اينكه در پي «تغيير رژيم» نيست و «ايران با رهبران كنوني نيز ميتواند توسعه يابد»، آن را پي گرفت. مشكل موضعگيريهاي جديد ترامپ و پمپئو اين است كه در حد تغيير لحن باقي مانده و حداقل هنوز راه به محتوا نبرده است. سياست به اصطلاح «فشار حداكثري» همچنان پا برجاست و عوامل وزارت خزانهداري امريكا همچنان براي اعمال سختگيرانه تحريمها، به ويژه تحريمهاي نفتي و مالي، در مناطق مختلف جهان فعالند. معافيت شماري از كشورها از تحريمهاي نفتي كه در دوره اوباما به طور نظاممندي اعمال ميشد در دوره ترامپ تنها شش ماه برقرار بود. مساله ديگر اين است كه در حاليكه به فصل مبارزات انتخاباتي در امريكا نزديك ميشويم، هنوز هيچ نشانهاي از توفيقي در ديپلماسي ترامپ در قبال كره شمالي و ايران قابل مشاهده نيست. مرور اتفاقاتي كه تاكنون در ارتباط با رابطه كره شمالي و امريكا افتاده هم از نظر شناخت اهداف و روش كار ترامپ مهم است و هم از نظر شقوق قابل تصور در سير آتي بحران جاري بين ايران و امريكا. به طور خلاصه لازم به يادآوري است كه وضعيت بين امريكا و كره شمالي به نوعي انجماد انجاميده است؛ به عبارت ديگر، به نظر ميرسد كه وضع موجودي شكل گرفته كه ظاهرا هر دو طرف از آن راضياند. توقف آزمايشهاي موشكي بالستيك و آزمايشهاي هستهاي امتياز عمدهاي است كه ترامپ از كره شمالي گرفته است. در مقابل، كره شمالي نيز امتيازاتي از ترامپ گرفته كه عبارتند از: توقف تشديد تحريمها، توقف اجراي سختگيرانه تحريمهاي موجود، بازگذاشتن نسبي دست چين و روسيه براي نقض برخي تحريمها، توقف مانورهاي نظامي امريكا و كره جنوبي، تعليق روند امنيتيسازي كره شمالي از طريق تنشزدايي در روابط دو كشور و شكلگيري نوعي روابط دوستانه و توام با احترام بين ترامپ و كيم و ... ترامپ ممكن است در اين فكر باشد كه در جريان مبارزات انتخاباتي همين انجماد وضعيت و جلوگيري از تشديد بحران را به عنوان يك دستاورد در سياست خارجي مطرح و آن را با موج آزمايشهاي موشكي و هستهاي كره شمالي در اواخر دوره اوباما مقايسه كند. در ارتباط با ايران مساله اين است كه ترامپ با وجود اظهار آمادگي براي مذاكره هنوز هيچ نشانهاي مبني بر آمادگي براي دادن امتيازاتي مشابه از خود نشان نداده است. به علاوه، سوال اين است كه در تئوري آيا ايران ميتواند با دريافت امتيازاتي مشابه، انجماد وضعيت در شرايط كنوني را بپذيرد. با توجه به تفاوت فاحش بين شرايط ايران و شرايط كره شمالي و شدت تحريمها عليه ايران، بعيد است پاسخ اين سوال بتواند مثبت باشد.