بازي ژاپن با كارت ايران
معتبر در عرصه بينالمللي است و مناسبات تهران و توكيو در پرتو اين سفر ميتواند ارتقا پيدا كند. اما اگر ژاپن بخواهد وارد بحث ميانجيگري شود، يك كشور ميانجيگر بايد حداقل چند ويژگي اوليه را داشته باشد؛ به خصوص اينكه شرايط ميان ايران و امريكا از حساسيت بسيار بالايي برخوردار است. اولين شرط آن است كه بايد كشوري مورد قبول دو طرف منازعه باشد. ژاپن در حال حاضر مورد قبول امريكاييها هست و از اول انقلاب تاكنون نيز در بحث جمهوري اسلامي ايران جانب امريكا را گرفته است ولي به نظر ميرسد به عنوان يك قدرت آسيايي ايران نيز نگاه مثبتي به اين كشور دارد. نكته دوم اين است كه بايد ديد منطقهاي كه در آن منازعه و تنش رخ داده تا چه حد با منافع كشور ميانجيگر ارتباط پيدا ميكند. حوزه خليجفارس يكي از حوزههاي مهمي است كه انرژي ژاپن را تامين ميكند. از همين رو هرگونه بيثباتي در منطقه خليجفارس براي ژاپن نگرانكننده خواهد بود. با در نظر گرفتن اين موضوع ژاپن از شرايط لازم برخوردار است. مورد سوم بحث اعتبار و جايگاه بينالمللي كشور ميانجيگر است. ژاپن تقريبا بعد از جنگ جهاني دوم در حوزه اقتصادي رشد خوبي داشته ولي در حوزه سياسي و نظامي در محدوديت كامل قرار داشته است. از همين رو ژاپن به دنبال آن است كه عضور شوراي امنيت سازمان ملل شود، در مناطق مختلف جهان نفوذ پيدا كند و تمام رفتارهايي را انجام دهد كه يك قدرت بزرگ جهاني آن را انجام ميدهد. بنابراين ژاپن با اين ميانجيگري به دنبال كسب اعتبار نيز هست. از اين نظر نه تنها ژاپن به دنبال كسب اعتبار است بلكه اساسا ژاپن يك كشور معتبر در عرصه بينالمللي است. پس نبايد فراموش كنيم كه ژاپن به لحاظ اقتصادي كشوري معتبر و به لحاظ سياسي نيز به دنبال افزايش اعتبار خود است. از همين رو به نظر ميرسد شرايط به نحوي است كه ژاپن ميتواند به عنوان ميانجيگر ميان ايران و امريكا قرار بگيرد زيرا ژاپن به لحاظ بينالمللي از اعتبار بالايي برخوردار است و با يك كشور جهان سومي كوچك متفاوت است. در حال حاضر هرچند بحث ميانجيگري ميان ايران و امريكا بر سر سفر آقاي آبه شينزو به تهران سايه افكنده است اما وقتي كه از سطح به عمق حركت ميكنيم پي ميبريم كه ژاپنيها به دنبال يك ميانجيگري صرف نيستند. ژاپنيها از فضاهاي سياسي، امنيتي و نظامي موجود در جهان براي خودنمايي استفاده ميكنند. بهطور مثال چند سال پيش كه در اقيانوس هند و در حوزه كشورهاي آسياي جنوب شرقي سونامي رخ داد، ژاپن يكي از كشورهاي فعال در كمك به آسيبديدگان بود. يا حتي در بحران افغانستان در سال 2001 ژاپن به عنوان يك كشور پشتيبان وارد عمل شد. اين نكات كوچك براي ژاپنيها بسيار مهم است زيرا بنبستي كه ژاپن با آن مواجه شده بنبستي است كه شكستن آن در حوزه نظامي و سياسي بسيار دشوار است. از همين رو ژاپنيها در تلاش هستند كه با اين اقدامات كوچك به تدريج محدوديتهاي سياسي و نظامي كه عليه اين كشور پس از جنگ جهاني دوم به وجود آمد به تدريج برداشته شود و به سمت تبديل شدن به يك قدرت بزرگ جهاني پيش برود. اساسا اگر يك كشور بخواهد تبديل به يك قدرت بزرگ جهاني شود، يكسري شرايطي را بايد داشته باشد. بهطور مثال بايد يك قدرت اتمي يا به لحاظ اقتصادي رشد چشمگيري داشته باشد، يا حتي به لحاظ سياسي عضور دايم شوراي امنيت شود. ويژگيهاي مهم ديگري نيز بايد داشته باشد كه از جمله آن ميتوان به نفوذ در مناطق مهم جهان اشاره كرد. بنابراين براي ژاپن حضور در خليجفارس به عنوان يك منطقه استراتژيك، به اندازه حضور در خاورميانه به عنوان يك منطقه بحراني بسيار اهميت دارد. صرفنظر از ابعاد اقتصادي كه ميتواند چنين حضوري داشته باشد به لحاظ سياسي و امنيتي حضور ژاپن از اهميت بالايي برخوردار است. از همين رو يكي از كشورهايي كه ميتواند اين نفوذ را براي هر كشوري كه به دنبال تبديل شدن به يك قدرت بزرگ جهاني است، فراهم كند ايران است. در حال حاضر ايران مورد توجه روسيه، چين و هند است. اكنون نيز در حال مورد توجه قرار گرفتن از سوي ژاپن نيز هست. ايران در حال حاضر مورد بيمهري امريكا است. از همين رو همه اين توجهها از يك طرف و بيمهريها از طرف ديگر به خاطر جايگاه و موقعيتي است كه ايران در خاورميانه و خليجفارس دارد. بنابراين براي ژاپنيها ارتباط با ايران به خصوص اگر مساله با امريكا را حل كنند فوقالعاده حايز اهميت است. در حال حاضر آينده روابط دوجانبه ايران و ژاپن نيز بستگي زيادي به دستاوردهاي سفر دارد. سفر آبه شينزو اگر در چارچوب مساعي جميله باشد ميتوان آن را پيشاپيش موفق دانست زيرا ميتواند در نهايت به كاهش تنش در روابط ايران و امريكا منجر شود زيرا مساعي جميله به اين معني است كه عامل سومي وارد يك تنش ميان دو كشور شود و آنها را به كاهش تنش و حل اختلافات تشويق كند. اين كار تقريبا راحتي است اما اگر بنا باشد اين سفر در چارچوب ميانجيگري باشد در آن صورت بايد ژاپنيها طرحها و پيشنهادات مختلفي را ارايه دهند. چنين طرحها و پيشنهاداتي تا چه حد ميتواند مورد قبول جمهوري اسلامي قرار گيرد كه فعلا نميشود در خصوص آن قضاوت كرد بنابراين اگر نتيجه سفر موفقيتآميز باشد به نظر ميرسد تاثير مثبت و پيشبرندهاي در روابط ايران و ژاپن خواهد گذاشت اما اگر منفي باشد ممكن است يا روابط در وضعيت فعلي باقي بماند يا حتي ممكن است گرايش ژاپن به سمت بلوك امريكا بيش از گذشته شود.
مصرف، اسراف، توسعه
توليدكنندگان اروپايي در بستهبندي كالاها معمولا از دو استاندارد پيروي ميكنند: يك - استاندارد اتحاديه اروپا كه معطوف به حداقل رساندن مصرف پلاستيك و مواد غيرقابل بازيافت است و دو، استانداردي براي صدور كالا كه به نقاط ديگر جهان به ويژه غرب آسيا - كه قوانين آسانتري براي ممنوعيت مواد غيرقابل بازيافت دارند – رعايت ميشود. مواد پلاستيكي و غير قابل بازيافت معمولا قيمتي كمتر از مواد طبيعي و قابل بازيافت دارند و در نتيجه صادركنندگان اروپايي آن را به قيمت آسيب رساندن به محيط زيست كشور مقصد ترجيح ميدهد. اسناد و مدارك اين موضوع توسط عدهاي از علاقهمندان به محيط زيست جمعآوري شده و در اينترنت قابل دسترسي است. لازم است مراجع مسوول نظارت بر واردات و البته سازمان حفاظت محيط زيست در اين موضوع دقت بيشتر داشته باشند. فرهنگسازي و آموزش شهروندان براي خريد كالاهايي كه پسماند كمتري دارند و موجب ايجاد آلودگي كمتري در محيطزيست ايران ميشوند بسيار ضروري است.