كميت لنگ گردشگري
نيوشا طبيبي
1- در اهميت تاريخي و فرهنگي و صد البته اقتصادي ميراث فرهنگي سخنها گفتهاند. براي همگان واضح و مشخص است كه از صنعت گردشگري ميتوان چند برابر صنايع ديگر پول درآورد و به واسطه آن شغل ايجاد كرد؛ بيآنكه هوا و زمين آلوده شود و منابع آبي تحليل برود اما رونق گرفتن كار گردشگري الزاماتي دارد. سازمان متولي گردشگري در كشور بهشدت درگير چارچوبها و بروكراسي است؛ به اين معنا كه بسياري از مديران اين سازمان نه از روي علاقه به اين حوزه بلكه صرفا براساس ضرورت شغلي بر مسند تكيه زدهاند. چنين است كه در بسياري از دورههاي پيشين رياست سازمان ميراث بيش از آنكه مسند مديران فرهنگي و مطلع در اين حوزه باشد، محل تكيه زدن افراد سياسي و مامور به خدمت بوده است؛ گويي مديريت سازماني تخصصي كه لازمهاش شناخت همهجانبه از ظرفيتهاي گردشگري كشور است، كار مهمي نيست و صرف دانستن ساز و كارهاي مرسوم اداري براي هدايت چنين سازماني كفايت ميكند. بر همين پايه است كه وقتي پاي صحبت بسياري از مديران ميراث و گردشگري استانها و شهرها مينشينيد جز تعريف از خود و به كار بردن الفاظ و اسامي اداري و اصطلاحات فني اين حوزه- كه معلوم است از خلال سمينارها و جلسات آموختهاند - حرفي براي گفتن ندارند. ميگويم «بسياري» و نه همه مديران اين سازمان. شخصا مديران دلسوز و مبتكر و وطندوستي ديدهام كه بيمماشات مجري قانون بودهاند و در حوزه خود مصدر خدمات فراواني به ميراث فرهنگي و تاريخي كشور بوده و هستند. از قديميها استاد لباف خانيكي مديركل سابق ميراث خراسان رضوي تا سيدمصطفي فاطمي مديركل ميراث استان يزد. در اين سازمان افراد متخصص و دلسوز و علاقهمند فراوان مشغول به كار هستند و ...
هر اتفاق خوبي كه در اين حوزه ميافتد مرهون سعي و تلاش و شناخت همان كارشناسان دلسوز است كه اگر كار معطل تصميمگيريها و تدابير مديريتها باقي ميماند، قدم از قدم برداشته نميشد.
2- براي تحرك سازمان عظيم اداري كشور واقعا بايد تدبيري انديشيده شود. مديران كوتهنظر در بسياري از شهرهايي كه ظرفيت فراوان ايجاد شغل و تحرك اقتصادي دارند مانعي جدي بر سر راه توسعه ارتقاي سطح رفاه عمومي و ايجاد شغل هستند. در گفتوگويي كه با مدير ميراث يكي از شهرهاي بزرگ استان اردبيل داشتم، بيشتر وقت به توصيف خصوصيات شخصي مدير محترم، تبحر و تسلطشان به فيلمبرداري و سينما و رموز تصوير گذشت. در آخر هم اضافه كردند كه فقط من ميدانم چه ظرفيت ميراثي در اين شهر خوابيده است و اين ورق ناگشودهاي است كه به دست من گشوده خواهد شد. اين صحبتها در خودروي خدمت و در معيت فرزند خردسال ايشان در ييلاق شهر مذكور بين ما رد و بدل شد.
در سفر به نقاط مختلف كشور و ملاقات با مديران ميراث، از اين نمونه از خود تعريف كردنها و سپاسگزار خود بودنها كم نديدهام؛ گويي برخي فراموش ميكنند كه آنها دستمزد ميگيرند تا به ملت و كشور خدمت كنند.
3- اگر كمبودها و مشكلاتي در كار ميراث و گردشگري كشور هست، تقصيرش تنها بر گردن مديران سازمان نيست. دردا و دريغا كه ما مردم عادي هم تقصير زيادي داريم. شيوه برخورد ما با گنجينهها و آثار تاريخي سرزمينمان، شيوهاي عجيب و نامعمول است. آزمايش كنيد، يكي دو ساعت در گوشهاي از بناي تاريخي بنشينيد و بازديدكنندگان را زير نظر بگيريد. خواهيد ديد كه عده زيادي فقط به قصد گرفتن عكس سلفي وارد بنا ميشوند و گويي عجله دارند كه فقط سندي از حضورشان را در اين بنا ثبت كنند و بروند! كمتر بازديدكنندهاي با دقت از مسير تعيينشده ميگذرد و ويترينها و آثار و در و ديوار عمارت را نگاه ميكند و اطلاعات ميگيرد.
بازديدكنندگان سلفيبگير اعتنايي هم به ادب و منش موزه رفتن ندارند، از سكوها و پلهها بالا ميروند به در و ديوار دست ميمالند، بيتوجه به ديگران سروصدا ميكنند و فرياد ميكشند و فضاي موزه را ملتهب و ناآرام ميكنند و مزاحم ديگران ميشوند.
قطعا غفلت مدارس در برپايي برنامههاي بازديد مرتب و منظم از موزهها و عمارتهاي تاريخي ميتواند اين نقص بزرگ را برطرف كند اما براي كساني كه در سنين بالاتر از مدرسه قرار دارند، چه بايد كرد؟