نگاهي به هشدارهاي تشكلهاي اصولگراي فرهنگيان به رييسجمهور
يك بيانيه و يك نقد
گروه اجتماعي| خردادماه براي آموزش و پرورش با استعفاي ناگهاني سيد محمد بطحايي، وزير سابق آموزش و پرورش همراه بود. درست زماني كه رسانهها و فعالان حوزه آموزش و پرورش در حال گمانهزني در مورد دلايل اين استعفا و بررسي گزينههاي محتمل براي جانشيني او بودند، خبر رسيد كه سيدجواد حسيني به عنوان سرپرست اين وزارتخانه معرفي شده است؛ چهرهاي به نسبت ناشناخته كه از استانداري خراسان رضوي نامش ناگهان به عنوان سرپرست و شايد وزير بعدي آموزش و پرورش به ميان آمد. حسيني در روزهاي اول معرفياش توانست حمايت بخشي از بدنه فرهنگيان و البته علي ربيعي، سخنگوي دولت را آشكارا به دست آورد اما حالا با گذشت چند هفته از اين انتخاب بخش ديگري از جامعه فرهنگيان با صدور بيانيهاي خطاب به روحاني نقدهاي تندي را نسبت به انتخاب او مطرح كردهاند.
«جناب آقاي دكتر روحاني؛ آموزش و پرورش به عنوان نهادي حساس و ديربازده، بيش از هر وزارتخانهاي نياز به ثبات مديريت دارد آن هم مديريتي فرهنگمدار و معلمانه، اما متاسفانه در دوران رياستجمهوري جنابعالي شاهد تزلزل و بيثباتي در مديريت اين دستگاه سرنوشتساز بودهايم. چندان كه ظرف مدت شش سال، زمام امور تعليم و تربيت نسل آينده را به سه وزير و يك سرپرست سپردهايد! و طبعا دامنه اين تغييرات شتابزده به مدرسه كشيده شده و خانوادهها را از بي سر و ساماني اوضاع آموزش و پرورش نگران كرده است و مكررا شاهد بروز ناملايمات و حوادث زيانباري هستند كه سرنوشت عزيزانشان را تهديد ميكند. آخرين تنشي كه اخيرا بر پيكر مديريت وزارت آموزش و پرورش وارده آمده است، انتصاب فردي با پيشينه عملكردي كاملا حزبي و سياسي به سرپرستي اين وزارتخانه است.» در روزهاي گذشته بيانيهاي با امضاي 6 تشكل اصولگراي فرهنگيان منتشر شد: كانون تربيت اسلامي، جمعيت اسلامي فرهنگيان، انجمن اسلامي فرهنگيان خراسان، انجمن اسلامي فرهنگيان آذربايجان شرقي، جمعيت اسلامي فرهنگيان حامي دولت اسلامي و جمعيت اسلامي فرهنگيان عدالتخواه استان اصفهان.
نقد تند اين تشكلها از وضعيت درهم ريخته آموزش و پرورش شروع شد و بعد شخص سرپرست وزارت را نشانه گرفت كه از نظر نويسندگان بيانيه داراي گرايشهاي تند سياسي است و او را حامي سند 2030 دانستهاند. در ادامه بيانيه، امضاكنندگان به جلسهاي اشاره كردند كه با حضور تشكلهاي نزديك به طيف اصلاحطلب و با حضور علي ربيعي، سخنگوي دولت و حسيني، سرپرست آموزش و پرورش برگزار شد. در جلسه روز 22 خرداد ماه علي ربيعي گفت: «پشت آقاي حسيني ايستادن و از ايشان حمايت كردن توسط فرهنگيان، رمز موفقيت ايشان است و معرفي شدن ايشان به عنوان وزير به مجلس بستگي به همين حمايتها دارد.» يكي از انتقادات امضاكنندگان بيانيه به همين موضوع بود: «شما ميدانيد كه مقام معظم رهبري همواره نسبت به حزبي و سياسي شدن آموزش و پرورش هشدار دادهاند و مديران اين وزارتخانه را از رفتار گروهي و جناحي برحذر داشتهاند و از آن با تعبير «سم» ياد كردهاند. لذا جاي شگفتي است كه سكان هدايت كشتي ۱۳ ميليون دانشآموز و راهبري يك ميليون معلم فرهيخته به يك تندروي سياسي سپرده شود. فردي كه در همان روزهاي نخست سرپرستي، نشستي با «خانه احزاب» گروههاي اصلاحطلب فرهنگي برگزار ميكند و سخنگوي دولت جنابعالي در اين جلسه خواستار حمايت احزاب فوقالذكر جهت معرفي ايشان به عنوان وزير ميشود.» آنها در پايان به رييسجمهور متذكر شدهاند: «دوران مسووليت شما به سرعت سپري ميشود، نگذاريد فاجعه بهرهبرداري ابزاري از معلم، دانشآموز و مدرسه، در راستاي منافع قدرتطلبانه يك جريان سياسي در دولت شما انجام و به نام شما تمام شود.»
انتشار اين بيانيه البته بدون نقد هم نبود. عادل عبدي، مشاور وزير آموزش و پرورش در امور تشكلها با اشاره به موضوع برگزاري جلسه با حضور تشكلهاي نزديك به طيف اصلاحطلبان با حضور ربيعي و حسيني به «اعتماد» ميگويد: «جلسهاي كه با آقاي ربيعي و تشكلها برگزار شد اصولا پيش از اينكه آقاي حسيني به صورت مشخص براي سرپرستي وزارت انتخاب شود، برنامهريزي شده بود. بعد از استعفاي آقاي بطحايي، آقاي ربيعي گفته بود كه ميخواهم با تشكلهاي فرهنگيان جلسهاي داشته باشم و قبل از اينكه آقاي حسيني تعيين شوند قرار بر برگزاري اين جلسه از سوي دولت بود. اما به صورت كلي از زمان آقاي فاني برگزاري جلسات مختلف با حضور تشكلها باب شده است، از زمان آقاي بطحايي هم مكان مشخص براي اين جلسهها مشخص شد و در موارد مربوط به آموزش و پرورش تمامي تشكلها دعوت ميشوند و از آنها نظر خواسته ميشود. يعني برگزاري جلسه ميان تشكلها و مديران در سطح وزارتخانه و دولت اتفاق خلقالساعهاي نبوده و اين جلسه هم همزمان شد با ورود آقاي حسيني.» به گفته او در اين جلسه هم مانند ساير جلساتي كه تشكلها در آن حضور دارند از تمامي طيفهاي موجود در ميان فعالان فرهنگيان دعوت شده بود: «نميدانم چرا دوستان در اين جلسه شركت نكردند اما به صورت كلي هميشه همه تشكلها به جلسهها دعوت ميشوند. در ميان امضاكنندگان بيانيه البته دو تشكل هستند كه جزو تشكلهاي ثبت شده و كشوري هستند كه ما ميشناسيم؛ كانون تربيت اسلامي و جمعيت اسلامي فرهنگيان دو تشكلي هستند كه قبلا با آقاي بطحايي هم جلسه داشتهاند.»
اما عبدي نقدهايي را هم متوجه اين بيانيه ميداند كه از نظر او بخشهايياش از حالت نقد خارج شده و حالت افترا به خود گرفتهاند: «بالاخره هر تشكل مستقلي ميتواند بيانيه بدهد و دغدغههايش را بيان كند. اما آنچه در اين بيانيه مطرح شده بود، بخشياش به عنوان تهمت به آقاي حسيني مطرح شده مانند اينكه حامي اجراي سند 2030 است.» او در مورد موضوع «سياسي بودن» حسيني كه در اين بيانيه مورد اشاره قرار گرفته است هم توضيح داد: «بخش پررنگ اين نقد اين بود كه ايشان چهره سياسي هستند و حالا موضوع اينجاست كه بالاخره سياسي بودن خوب است يا بد؟ طيف اين دوستان هم قبلا خودشان وزير بودهاند، معاون وزير بودهاند و تمام همفكرانشان با آنها در وزارتخانه بودهاند. گذشته از اينها پست وزارت اصولا يك پست سياسي است و اگر گزينهاي كه ميخواهد وزير شود، سياسي نباشد بايد اين موضوع را به چشم يك كاستي در او ديد. درك سياسي داشتن يك امتياز براي گزينه وزارت است.»