گابريل كالدرون در يك قدمي پرسپوليس
مرد آرژانتيني به درد پرسپوليس ميخورد
سامان سعادت| كالدرون طي يكي، دو روز آينده به تهران ميآيد تا قرارداد رسمي خود را با پرسپوليس امضا كند. در ميانه تمام بلاتكليفيهاي پرسپوليس در دوران پسابرانكو اين شايد مهمترين خبري بود كه هواداران پرسپوليس منتظر شنيدنش بودند. مديران پرسپوليس چند روز در تركيه با گزينههاي مختلفي مذاكره كردند: كاررا از ايتاليا، الكس نوري ايراني-آلماني، چاچيچ كروات، ليمونس يوناني و البته كالدرون آرژانتيني. بعد از گمانهزنيهاي بسيار و بالا و پايين شدن قيمتها و اظهارت ضد و نقيض، همان زماني كه هواداران پرسپوليس سايه حضور يك سرمربي ايراني مثل قطبي را احساس ميكردند، به نظر ميرسد همه چيز براي حضور مرد آرژانتيني كه فينال جام جهاني را نيز تجربه كرده است، آماده شده و فقط مانده يك امضاي ساده پاي برگه قرارداد. گابريل كالدرون نام آشنايي در دنياي فوتبال است. گابريل در سال 1960 و در استان جنوبي چوبوت در آرژانتين متولد شد. كالدرون در 17 سالگي وارد دنياي حرفهاي فوتبال شد و به عنوان مدافع خودش را تا باشگاههاي اينديپندنت و بتيس و پاريسنژرمن رساند. همچنين در 21 سالگي براي اولينبار به تيم ملي آرژانتين دعوت شد و در دوراني كه آرژانتين با مارادونا دو بار پياپي حضور در فينال جام جهاني را تجربه كرد، كالدرون هم بخشي از اين تيم بود. كالدرون گرچه در تيم جام جهاني 1986 كه قهرمان جهان شد، حضور نداشت اما در جام جهاني 1990 حاضر بود و در فينال نيز از دقيقه 53 جاي بوروچاگا را گرفت. هر چند تيمش با گل برمه در دقيقه 85 كه از روي نقطه پنالتي به ثمر رسيد، جام جهاني را از دست داد. كالدرون هنوز در اظهاراتش حسرت آن فينال را ميخورد و از خطايي ميگويد كه ماتيوس رويش انجام داد و داور پنالتي نگرفت.
كالدرون در سال 1994 و با تيم لوزان اسپورت سوييس از دنياي حرفهاي خداحافظي كرد و سه سال بعد كار در عرصه مربيگري را استارت زد. كالدرون در تمام اين سالها هدايت چندين تيم باشگاهي و ملي را بر عهده داشته است. عمده حضور او در خاورميانه و بين تيمهاي حوزه خليجفارس رقم خورده. مهمترين تيمهايي كه كالدرون سابقه حضور روي نيمكتشان را داشته، تيمهاي عربستان و بحرين در عرصه ملي و تيمهاي باشگاهي الاتحاد و الهلال عربستان بوده است. كالدرون با عربستان در جام جهاني 2006 حاضر بود. عربستان در آن جام همانند ايران كه برانكو را روي نيمكتش داشت، با يك تساوي و دو باخت با يك امتياز در گروهش چهارم شد. او بعد از تيم ملي عربستان مدتي هدايت تيم ملي عمان را بر عهده گرفت و سپس راهي الاتحاد عربستان شد و با اين تيم قهرماني عربستان را تجربه كرد و به فينال ليگ قهرمانان آسيا در سال 2009 راه يافت. آنها در فينال با نتيجه دو بر يك مغلوب پوهانگ استيلرز شدند. كالدرون در سال 2011 راهي الهلال ديگر تيم بزرگ عربستاني شد و با اين تيم نيز قهرماني در ليگ اين كشور را تجربه كرد. او بعد از جدايي از الهلال هدايت پنج تيم را بر عهده داشت. بنياس امارات، تيم ملي بحرين، بتيس اسپانيا، الوصل امارات و القطر قطر. تنها افتخار كالدرون با اين تيمها قهرماني با بنياس در اميركاپ امارات در سال 2012 به حساب ميآيد.
رزومه كالدرون حاوي دو نكته مهم است؛ يكي تسلط او به فوتبال در خاورميانه و ديگري جامهايي كه او به دست آورده. كالدرون تقريبا تمام دوران فعاليتش را در تيمهاي خاورميانه گذرانده و از اين منظر ميتواند گزينه خوبي براي پرسپوليس باشد. همچنين او ثابت كرده است كه توانايي به سرانجام رساندن روند موفقيتش با كسب عنوان قهرماني را دارد. هرچند از آخرين قهرماني او مدت زيادي گذشته اما نبايد با تفكري كه ميگويد اگر مربياي كه چند سال جام نياورد مربي بدي است، به كالدرون نگاه كرد. ضمن اينكه اين مربي نشان داده هرگاه ابزار مناسب در اختيارش بوده توانسته از آن ابزار به خوبي استفاده كند. نكته ديگري كه اهميت دارد، نگاه ويژه اين مربي به فوتبال هجومي است. با توجه به اينكه برانكو در روزهاي نخست حضورش در پرسپوليس، فارغ از نتايج ضعيفش، توانست با فوتبال هجومي دل هواداران را ببرد، ميتوان اميدوار بود كه كالدرون هم بتواند همين پروسه را در جمع سرخها ادامه دهد و خيلي زود با هواداراني كه عاشق فوتبال تهاجمي هستند، كنار بيايد. كالدرون در يك قدمي باشگاه پرسپوليس است. اگر به شايعاتي كه ميگويد يهودي بودن او در انعقاد قراردادش دردسر درست ميكند يا انتخاب او صرفا به دليل قيمت پايينش (چيزي در حدود 500 هزار دلار) است توجه نكنيم، ميتوان گفت كه همبازي سابق مارادونا گزينه مناسبي براي هدايت پرسپوليس است. او اگر فقط بتواند حواشي دور و بر تيم را با كمك بزرگان تيم مثل كريم باقري و سيدجلال حسيني جمعوجور كند، آن وقت ميتواند به تكرار موفقيتهاي برانكو اميدوار باشد.