اين روزها فيلم مستند «شهسوار» به كارگرداني علي شاهمحمدي و تهيهكنندگي هارون يشايايي در گروه سينمايي هنر و تجربه در حال اكران است و دومين فيلمي است كه از ابتداي امسال پيرامون ابعاد زندگي غلامرضا تختي در سينماها نمايش داده ميشود. «شهسوار» به سبك و سياق تمام فيلمهاي مستند بيوگرافي دربرگيرنده تمام نكات زندگي اين اسطوره ورزشي است اما آنچه كه اين فيلم را از ديگر ساختههاي مستند متمايز ميكند، صورت ملموسي است كه به زندگي تختي ميبخشد. درباره چگونگي ساخت اين اثر گفتوگويي با هارون يشايايي از تهيهكنندگان قديمي و صاحبنام سينما كرديم كه ميخوانيد.
گويا با تختي از دوران جواني آشنا بوديد. در ابتداي امر كمي درباره ميزان آشنايي خودتان با او بگوييد.
آشنايي من با ايشان به قبل از سالهاي 1340 مربوط ميشود اما از سالهاي 39 و 40 و در جريان مبارزه جبهه ملي، زمينه آشنايي بيشتري براي ما فراهم شد و از نزديك با ايشان مراوده و گفتوگو داشتم.
با توجه به شناخت، آشنايي و علاقهتان به ايشان تصميم گرفتيد اين فيلم را بسازيد يا اينكه به شما ساخت اين فيلم(شهسوار) پيشنهاد شد؟
مراحل تحقيق و ساخت فيلم مستند «شهسوار» خيلي زودتر از فيلم سينمايي غلامرضا تختي شروع شد. ما حداقل دو سال زودتر از گروه فيلم سينمايي آقاي ملكان اقدام به ساخت مستند شهسوار كرديم و حتي اين را هم بگويم اصلا اينگونه نبوده كه در ساخت اين فيلم مستند به نكتهاي از فيلم سينمايي غلامرضا تختي توجه كنيم. اما به هر جهت ما يك مقداري از تصاوير و مدارك يا مواد خام از زندگي و دوران مسابقات تختي در اختيار داشتيم و از آنجايي كه تا به حال چند فيلم مستند ساختم و همچنان قرار است فيلم مستند بسازم، مسووليت ساخت اين فيلم را هم بر عهده گرفتم. كارگردان اين فيلم هم علاقهمند به ساخت اين فيلم بود اما علت اصلي شكلگيري علاقه شخصي بود كه به تختي داشتم و همان انگيزه اصلي من شد.
مراحل ساخت اين فيلم به طور كلي چقدر طول كشيد؟
مراحل ساخت فيلم خيلي طولاني شد. شما نگاه كنيد نزديك به 6 نفر از كساني كه در اين فيلم با آنها مصاحبه كرديم به رحمت خدا رفتند. مثل آقايان شاهحسيني، شمشادي، زندي و... علت طولاني شدن اين پروژه هم اين بود كه اصرار داشتيم اين افراد حتما در فيلم باشند. حضور آنها در فيلم هم به سادگي ممكن نبود براي اينكه بعضي از آنها وقت نداشتند. من هم عجلهاي نداشتم و نميخواستم كار را شتابزده بسازم. خودتان هم ميدانيد، فيلم مستند شانس اكران ندارد. ما در اين چند سالي كه فيلم مستند ميسازيم، متوجه شدهايم كه فيلم مستند ميسازيم براي رضاي خدا.
با توجه به اينكه در كارنامه شما همكاري با بزرگان سينما ديده ميشود چرا تصميم نگرفتيد نسخه سينمايي زندگي تختي را بسازيد؟
اگر دقت كرده باشيد چند سالي است كه به طور كامل از سينماي داستاني كنار كشيدم و از آنجايي كه پسرم تحصيلات دانشگاهياش در رشته مستند است، من هم با او هم مسير شدم و هر دو الان نزديك به 5 سال است كه فيلم مستند ميسازيم.
چرا آقاي شاهمحمدي را كه هم جوان است و هم كسي او را زياد نميشناسد، انتخاب كرديد؟
آقاي شاهمحمدي توسط دوستان به من معرفي شد. او هم علاقهمند بود كه روي اين موضوع كار كند، همانطور كه اشاره كرديد پيشتر تجربه همكاري با كارگردانان صاحبنام را داشتم. به همين جهت ميل داشتم در ادامه مسير كاري خودم با كارگردانان جوان تجربه همكاري داشته باشم كه به نظر من همكاري بدي نبود. در اين همكاري آن چيزي كه بيشتر در نظرم قرار ميگرفت اين بود كه ميخواستم نظرات خودم در فيلم ملموس باشد.
از آنجايي كه ساخت مستندهاي بيوگرافي همراه با روايت درست و البته بيزاويه از شخصيتهاي مهم تاريخ، مشقتهاي خاص خود را دارد و اينكه غلامرضا تختي شخصيت محبوب جامعه به حساب ميآيد، شما براي باورپذيري اين روايت چه تمهيداتي در پيش گرفتيد؟
هم نظر من و هم خواست كارگردان اين بود كه به اسطوره بودن تختي در اين فيلم توجه زيادي شود و در همه بخشهاي فيلم اين نكته كاملا مشهود است و ما با رعايت و احتياط پيش رفتيم و زير بار هر نظري نرفتيم كه به تصوير اسطورهاي تختي خدشهاي وارد شود. تختي تا زنده بود، اسطوره بود و علاقهمندان زيادي داشت، بعد از فوتش هم اين اسطوره بودن حفظ شد. همچنان نيز بعد از گذشت سالها به علاقهمندان او افزوده ميشود.
در ماههاي اخير راجع به چگونگي مرگ تختي حرفهاي زيادي زده شده است اما مشخصا در پايان فيلم شما اين قضيه مبهم باقي ميماند. شايد خيليها انتظار پايان متفاوتتري داشتند.
تكه تكه كردن جزييات مرگ تختي چه فايده دارد ؟ اينكه ساواك او را كشته يا خودش چگونه خودش را كشته در فيلم براي ما اهميت نداشت. همانطور كه اشاره كرديد در مورد مرگ تختي خيلي با احتياط پيش رفتيم و نظرات مختلف را لحاظ كرديم. واقعا نميخواستيم به شخصيت اين اسطوره دستدرازي كنيم. نكته مهمي كه دوست دارم اينجا مطرح كنم اين است كه چگونگي مرگ تختي مهم نيست، آن چيزي كه اهميت دارد اين است كه در دنياي امروز با وجود اينكه تعداد قهرمان زياد شده چرا اينقدر پهلوان كم داريم. البته دنياي امروز اقتضائات خاص خود را دارد اما هيچ قهرماني تا پول نگيرد به زمين ورزش وارد نميشود. قانونش در همه جا همين است اما آن زمان پهلواني صفتي بود كه هر قهرماني نميتوانست پهلوان باشد ولي هر پهلواني ميتوانست قهرمان باشد. سختي ساخت اين كار براي من از همين بابت بود.
درباره همسر تختي هم دست به عصا پيش رفتيد.
كاملا همين گونه است. در مورد ايشان هم محترمانه رفتار كرديم. براي شهلا خانم در اين فيلم احترام زيادي قائل شديم چون به نظر من زير سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است.
يكي از ويژگيهاي مهم اين فيلم مستند اين است كه تمام جزييات با اسناد و مدارك گفته ميشود. حتي برخي اسناد براي اولين بار در اين فيلم در معرض ديد تماشاگران گذاشته ميشود.
شهلا خانم، همسر تختي با ما در ساخت اين فيلم همكاري خوبي داشت و حتي دست خط تختي را در اختيار ما گذاشت.
هنگامي كه در سالن اين فيلم را با مخاطبان تماشا ميكرديم، نوع روايت آن براي مخاطب جذابيت داشت.
متاسفانه تماشاي فيلم مستند در ايران باب نشده. گروه هنر و تجربه اين حركت را آغاز كرده اما هنوز به صورت كامل اين حركت جا نيفتاده است. بايد اعتراف كنيم كه فيلمهاي مستند در كشورمان يك مشت تماشاچي محدود به خود دارد و همه علاقهمند تماشاي فيلم مستند نيستند. در واقع ماجرا اين است كه سينما رفتن براي تماشاي فيلم مستند براي مردم جا نيفتاده است.
بپذيريد كه تبليغات فيلمتان هم كم است.
موافق نيستم. اتفاقا تبليغات زيادي هم براي اين فيلم كرديم ولي تاثير ندارد. شايد يكي از دلايل ريزش مخاطب مصادف شدن با اكران فيلم غلامرضا تختي بود.
چرا همزمان با فيلم بهرام توكلي، مستند خودتان را اكران كرديد؟
هنر و تجربه اينگونه برنامهريزي كرد و اين زمان را به ما داد. البته بايد اعتراف كرد آن زماني كه هنر و تجربه برنامهريزي اكران اين فيلم را انجام ميداد هنوز اكران فيلم تختي قطعي نشده بود. وقتي همزمان با هم قرار شد اين دو فيلم اكران شوند، ميخواستيم بگوييم كه كمي زمان نمايش فيلم ما را به تعويق بيندازند اما نميشد چون آنها برنامهريزي اكران را انجام داده بودند.
انگار مخاطب با تماشاي فيلم سينمايي روي پرده به مرز اشباع رسيده بود و ديگر به تماشاي فيلم مستند توجهي نشان نميداد.
آن فيلم سينمايي هم فروش خوبي نداشت. به طور كلي بايد بگويم كه مخاطب ما روي خوشي به تماشاي فيلمهاي شخصيتها نشان نميدهد. انگار عادت به ديدن اين نوع فيلمها ندارد. ما اين فيلم مستند را براي پول درآوردن نساختيم.
از بخشهاي مهم فيلم اين است كه به ماجراهاي تاريخي هم گريزي ميزنيد و به بهانه تختي بخشهايي از تاريخ را نيز روايت ميكنيد. از داستان مصدق گرفته تا ماجراي بويينزهرا و... اين ممكن است براي تماشاگر جذاب باشد.
به نكته درستي اشاره كرديد. مفهوم اخلاقي تختي در اين جريان فكري معني پيدا ميكند. شرافت سياسي- اجتماعي او اينجا نمايش داده ميشود. اينها بخشهايي از شخصيت تختي هستند كه بايد گفته ميشد.
مستند شهسوار در ساختار تفاوتي با ديگر فيلمهاي مستند روي پرده ندارد. يعني در شيوه روايت زندگي و مرگ يك شخصيت مهم تاريخي از همان قالب هميشگي همه فيلمهاي مستند استفاده ميكند. با اين نقد موافقيد؟
ما ميخواستيم در تعريف شخصيت تختي راستگو باشيم. تختي اسطوره ملي است . امروز هر جا برويد، صحبت از اوست. به همين جهت او يك فرد نيست، شخصيتي ملي است و ما بايد به اين نكات توجه ميكرديم.
شما خودتان تختي را از نزديك ميشناختيد ولي در فيلم اين را نميبينيم. به عنوان كسي كه با افكار او آشنا بوديد، چه نظري درباره اين شخصيت تاريخي داريد؟
تختي مصداق كامل شرافت بود. اينكه به فقرا كمك ميكرد و خيلي به مردم توجه داشت، بحث من نيست. منظورم اين است به معناي واقعي و كلاسيك مرد شريفي بود. در همه زمينهها صفت شرافت درباره او معنا پيدا ميكرد.